رفتن به مطلب

داستان سکس تریسام با خاله کون گنده و خوش قلبم


arshad

ارسال‌های توصیه شده


سکس دو نفره با خاله کون گنده قلبی
 

سلام به همه دوستان اسم من رضاست ۳۰سالمه قدی متوسط۱۷۸با وزنی۸۳
کیرمم۱۶.۵سانته ساکن قزوین(محمدیه)
داستانی که میخوام براتون تعریف کنم از زمان بچگیم تا به الان تابستون ۱۴۰۳.بستگی به خودتون داره باور کنید یا نه
من دوتا خاله دارم.خاله کوچیکم که۴۳شمال زندگی میکنه و خاله بزرگم که۴۵سالشه با کون قلبی و سینه ۹۰ که کیر هر مردی رو شق میکنه و کرج اندیشه زندگی میکنه دوتا بچه داره یه دختر ۲۱و یه پسر ۲۶ساله ولی شوهر خالم سال ۱۴۰۰فوت کرد.وقتی که بچه بودم تا فهمیدم سکس ،کس ،کیر چیه دیگه رفتم تو نخ خالم.و از کوچیکی هر موقع می رفتیم خونشون مهمونی چندین بار میرفتم دستشوییمون چون سرویس و حمومشون یکیه. چون دنبال لباس زیر خالم بودم تا با بوی شرتش بتونم خودمو ارضا کنم و نوار بهداشتیش همیشه تو سرویس تو باکس میذاشت منم کیرمو به دونه بدونه اونا میمالیدم.یا موقع خواب سعی میکردم رخت خوابمو نزدیکش پهن کنم تا وقتی خوابید بتونم لای پاشو دید بزنم و همزمان کیرمو میمالیدم
تا اینکه زمان گذشت شدم ۳۰ سال،برای کار اداری مجبور شدم یه سر برم کرج و به خالم زنگ زدم گفتم خاله گفت جون خاله که پشت گوشی با جون گفتنش کیرم‌داشت کم کم سفت میشد،که گفتم دارم میام کرج کار اداری دارم، بتونم یه سر بهت میزنم گفت کارات انجام بده منم ناهار درست میکنم بیا اینجا ،منم از خدا خواسته تو کونم عروسی بود به خودم گفتم وقت بیشتری دارم تا بتونم پیشش بمونم
زنگ زدم به یکی از دوستام گفتم دوتا یک‌نیم برام شراب بیار. به خودم گفتم عرق خیلی تلخه یه ذره بخوره دیگه ادامه نمیده نمیتونم مستش کنم چون عرق خور نیستش شاید بتونم شراب به خورد خالم بدم یه فرجی شه خدارو چه دیدی.شراب گرفتم صبح رفتم سمت کرج کارامو تا انجام دادم ساعت شد دوازده نیم
رفتم سمت خونه خالم اینا زنگ زدم در باز کرد
رفتم تو همدیگرو بغل روبوسی حال احوال انقدر سینه هاش بزرگ رو به جلو ی کمی خم شدم تا تونستم روبوسی کنم
گفت خاله برم یه شربت برات بیارم وقتی رفت بیاره از پشت دیدش میزدم چه کونی چه رونی زده بود لامصب داشت ساپورت مشکیشو جر میداد از رو شلوار وقتی راه میرفت کش شرتش که رو دوتا‌ لپ کونش مشخص بود دیوونم میکرد
انگار هرچی سنش میرفت بالاتر کص بهتری میشد.
بهم گفت خاله اگه میخوای بری دوش بگیری برو.گفتم خاله اگه زیاد گشنت نیست الان برم؟گفت برو خاله
بلند شدم رفتم تو حموم لباسامو دراوردم تا برگشتم دیدم لباس های خالم تو سبده به خودم گفتم جووون به یاد بچگیم باید یه حالی کنم با شرتش که بوی کس کونشو میده. اینم بگم پسرش تازه نامزد کرده بود خونه پدر خانمش بود و دخترشم تو اصفهان بخاطر دانشگاه اونجا بود خلاصه خونه خالی من و خاله کون گندم بودیم.
خلاصه شرت صورتی کم رنگ خالمو برداشتمو قسمت باریکشو تو دستم گرفتم دیدم‌ جای کصش رو شرت افتاده و چند لکه سفید سفید روش بود مشخص بود اب کس خالست. بوش میکردم وای چه بوی شهوتی میداد،بو میکردم شرت خاله رو میمالیدم به کیرم.کیرمو میمالیدم داشتم دیوونه میشدم‌ وقتی فکر میکردم اون همه حجم کون و کوص خاله شیرین تو این شرت بوده و الان شرتش دستمه ،سوتینشم برداشتم بندشو انداختم دور کیرم همینجور که بوش میکردم زبونمو رو قسمت باریک شرتش میزم حس کردم‌ داره آبم میاد سریع شورت از رو صورتم برداشتم جلو کیرم گرفتم تمام اب کیرم رو ریختم رو قسمت باریک شرتش که نشیمنگاه کصشه که یهو خالم در زد گفتم بله گفت خاله لباسشویی روشن کردم اون سبد لباس ها رو هم بهم بده منم هل کردم چکار کنم اگه شرتش ببینه میفهمه اگه هم الان سریع خودم اب بزنم باز میفهمه به خودش میگه چرا خیسه!! همونجور مچاله کردم‌انداختم‌تو سبد در باز کردم سبد بهش دادم دوش گرفتم اومدم بیرون. استرس گرفته بود منو ،اگه خالم بفهمه واکنشش چیه!!! خلاصه خودمو خشک کردم لباس راحتی پسرش داد پوشیدم تو چهرش متوجه شدم یه چیزی شده به خودم گفتم فهمیده.سفره رو پهن کرد داشتیم ناهار میخوردیم نه خاله حرف میزد و نه من خاله که انقدر گرم بود باهام یهو سکوت شده پس فهمیده. به خودم گفتم احمق خودت حرف بزن چرا کم رو شدی! تو که با این همه زن دختر بودی پس دلیلی نداره خجالت بکشی کم رو باشی.
سکوت شکستم به خاله گفتم خاله‌ غذات خیلی خوشمزه شده جواب داد نوش جونت ولی تو چشام نگاه نکرد. گفتم خاله پشت ماشین شراب دارم خیلی وقته شراب نخوردم تنها هم‌حال نمیده پایه ای باهم بخوریم؟گفت منکه اینجور چیزارو نمیخورم.گفتم خب باشه منم‌پس نمیخورم. گفت دلتو نمیشکنم خب برو بیار ولی کم میخورم. منم خوشحال رفتم از ماشین شراب پاک سیگار اوردم. گفت سیگار میکشی! گفتم بعد مشروب حال میده. خلاصه‌ برا خودمون یه سفره کوچیک انداختیم شروع کردیم یه لیوان براش پر کردم گفتم بزن خاله گفت خیلی زیاده نمیتونم گفت مثل عرق تلخ زننده نیست خیلی راحت میره پایین بزور حرف به خوردش دادم خودمم خوردم.بهش گفتم اشکال نداره سیگار تو خونه روشن کنم گفت نه بکش. روشن کردم به کشیدن گفتم خاله یه لیوان دیگه بخور گفت ن ن اصلا گفتم جوون من. خواستم مست مستش کنم تا خودشو وا بده بتونم روش کار کنم. دومین لیوانم خوردیم دومین سیگار روشن کردم گفتم خاله میکشی برات روشن کنم کسی هم نیست برا خودت راحت باش گفت روشن کن. دادام بهش تا کام اول کشید سرفه زد. گفت این چیه گفتم اروم اروم بکش حال میده.
خلاصه دیدم کم کم دارم یه وری میشه
روناشم که میدیدم‌ داشتم دیوونه میشدم انقدر تو پر خوش فرم بود داشت دوخت های ساپورتش باز میشد. گفتم خاله چیشد شل شدی گفت دست پام بی حسن
گفتم چه حال نازی به ادم میده. گفتم الان وقتشه روش کار کنم. گفتم خاله باشگاه دیگه نرو بدنت خیلی پر شده گفت باشگاه نمیرم که حالا میدونستم نمیره.گفت خیلی چاق شدم؟ غذا هم کم میخورم گفتم نه چاق نشدی باسن رونات گنده شده ولی خوش فرم شده گفت گنده به چه درد میخوره گفتم دیگه باید اصل کاری شروع کنم الانم گیج مست بهترین موقعیته. گفتم خاله این باسن رون آرزوی هر مردیه که داشته باشه که دیدم‌ چپ چپ نگام کرد.مست مست شده بود کم کم سعی کردم برم سمتش تا نزدیکیش رفتم گفتم خاله حالت خوبه گفت خیلی گیجم گفتم دراز بکش کمی بدنتو بمالم تا جون بگیری مستی از سرت بپره حالا خبر نداره کیر براش راست کردم. گفتم برم دستشویی بیام. از قبلا که سیلدنافیل داشتم تو سرویس یکی انداختم بالا سر کیرمم کمی زایلاپی مالیدم‌ تا کم سر بشه بتونم یه دل سیر کص کونشو بکنم. اومدم بیرون دیدم رو شکم دراز کشیده وقتی چشم به قوس کونش افتاد چشام چهارتا شد کیرم بلند شد. شروع کردم به مالیدن دستاش کم کم رفتم گردن کمرش خواستم وقت تلف کنم که قرص پماد کار خودشون انجام بدن.کمرشو از قصد یه لحظه محکم‌ فشار دادم یهو گفت آخ که قند تو دلم آب شد.کم کم‌رفتم پایین رو باسنش چقدر گنده بود لامصب به خودم گفتم چه کونی داره.شروع کردم به مالیدن لپ کونش دیدم داره اه ناله ریزی میزنه سرمو بردم سمت صورتش دیدم چشاشو بسته و گوشه لبشو آروم گاز گرفته فهمیدم که شل شده. گفتم خاله حال میده جواب نداد. گفتم پاهاتو باز کن از هم که روناتو بمالم از هم باز کرد منم شروع کردم به مالیدن گه گاهم دستم از شلوار میمالیم به کصش.گفتم یا بگا میرم یا یه دل سیر خالمو میکنم. دست انداختم دور کش ساپورتش اروم کشیدم پایین دیدم چیزی نمیگه به کارم ادامه دادم تا زانو کشیدم.وای وای چه کون سفیدی دیگه نتونستم طاقت بیارم لپ کونشو از هم باز کردم‌ دیدم یه سوراخ کمرنگ قهویی داره بهم چشمک میزنه.تازه هم موهاشو زده بود فقط نوک مو زده بود بیرون. گفتم الان دیگه وقتشه زبونمو چسبوندم به سوراخ کون خاله شیرینم چه حرارتی داغی داشت سوراخ کونش فقط میخوردم مک میزدم با زبون بازی بازی میکردم‌ داشتم میرفتم تو کما. گفتم آخر به آرزوم رسیدم خالمو میخوام بکنم. یه دل سیر لیس زدم هی رو سوراخ کون گندش توف پرت میکردم. گفتم الان نوبت کص از همون پشت کصشو لیس میزدم یه اب کصی سرازیر بود انگار ابشار لامصب.سرمو بردم بالا صورت خالمو نگاه کردم دیدم‌انگشت اشارشو کرده تو دهنش گاز گرفته گفتم خاله راحت باش اه ناله کن. دستشو کشیدم بیرون. دوباره رفتم رو کصش شروع کردم به خوردن چه کصی چه گوشتی اصلا فکر نمیکردم با این سن همچین کسی داشته باشه. تو حرفای خواهری که بهم دیگه میزدن متوجه شده بودم که خالم حلقویی.
دیگه طاقت نیاوردم گفتم کس تنگ اخ گاییدن داره.قرص پماد کار خودشون انجام داده بودن. رو خالم دراز کشیدم کونش مثل پنبه بود چه حالی میداد. کیرمو با دست ورودی کصش گذاشتم به یه فشار محکم چون بدجور حشری شده بودم سکس خشن دوس دارم. با فشار محکم همشو دادم تو. خاله شیرین یه ناله ی بلندی کرد.گفت تا حالا کص نکردی ندیدی گفتم هم دیدم هم کردم. ولی کص کونی مثل تو ندیدم. باید کصتو جر بدم دیگه رومون توهم باز شده بود هر حرفی دلم میخواست بهش میزدم.میگفتم‌ خوب کسی هستی برا گاییدن تو زیر خواب منی،گاییدن خاله به این کصی چه حالی میده. صدات در نیاد فقط از گاییدنت لذت ببر.یه دستمم از زیر شکمش برده بودم سمت کصش چوچولشو میمالیدم دیدم اه نالش کل خونه رو برداشته. گفتم خاله اگه آبم میاد کجات بریزم گفت تو دهنم خیلی اب کیرت خوشمزست. به خودم گفت اب کیرمو از کجا چشیده که اینجور میگه!!! یهو دوهزاریم افتاد تو حموم ابکیر ریختم رو شرتش فهمیده بود از رو شرتش مزه مزه کرده. تو مستی لو داد عوضی. گفتم ای شیطون فهمیدی چیکار کردم پس گفت اره. گفتم از کوچیکی با شرتات حال میکردم. گفت واقعا گفتم اره. همونجور که تلمبه تو کوصش میزدم با دستم چوچولشو میمالیدم گفتم خاله از کون میدی گفت ن. گفتم قول میدم‌دردت نگیره گفت ن. گفتم کاری نکن با زور بکنمت چون من باید این کون گنده خالمو بکنم.دوباره کونشو شروع کردم به لیس زدن نوک زبونمو میکردم تو سوراخ کونشو در میاوردم. کم کم با یه انگشت و بعد دوتا انگشت گفتم امادست.سر کیرمو گذاشتم دم سوراخ کونش انقدر مست گیج بود اروم اروم سر کیرمو دادم تو. به خودم گفتم این کون گنده رو باید وحشیانه کرد. دستم نزدیک دهنش گذاشتم خودمو اماده کردم با تمام قدرت زدم تو تا خایه که اومد جیغ بزنه دستمو گذاشتم دم دهنش رگباری تلمبه میزدم اصلا هم دلم براش نمیسوخت‌ چون بد حشریم کرده بود. داشت درد میکشید که دست بردم زیر شکمش کسشو میمالیدم دیدم‌داره کم کم اروم‌میشه حدود ۲۰دقیقه تو کونش تلمبه زدم وقتی کشیدم بیرون دیدم سوراخ کون خالم قرمز قرمز گفتم خاله جای ریدنتو باید جر بدم. برش گردوندم پاهاشو باز کردم گذاشتم رو شونه هام ،سنگینی پاهاش رو شونه هام چه لذت بخش بود، کیرمو تا گذاشتم تو کصش از کون‌گوزید گفتم جوون کونت باز شده. تو کس خالم تلمبه میزدم سینه هاشو میمکیدم دیدم دارم‌میره تو کما دستمو از کنار روناش رسوندم به سوراخ کونش انگشت فاک کردم تو کونش. همزمان که تلمبه میزدم تو کصش انگشتمم تو سوراخ کونش تکون تکون میدادم دم گوششم میگفتم دیدی خواهرزادت چجوری کس کونتو گایید که دیدم بعد چند دقیقه پاهاشو دور کمرم محکم حلقه کرد لرزید فهمیدم اب کصش اومده.یهو یاد احمد افتادم اخه چندماه قبل زندایشو دو نفر کردیم خیلی حال داد. از احمد بگم پسر ۲۴ساله ریز اندام وزن ۶۰تو لوازم اسپورتی خودرو کار میکنه که دم یه قهوه فروشی باهم اشنا شدیم شماره دادیم بهم. تو صحبتاش متوجه شدم از کس لیسی بیشتر لذت میبره تا کردن.
خلاصه همینجور که تلمبه تو کس خاله میزدم دم گوشش گفتم خاله جوون یه کیر دیگه بود تو کونت و کیر منم تو کصت چقدر خوب بود خاله شیرین که انقدر مست بود گفت آره رضا یکی تو کونم یکی تو کصم باهم تلمبه میزدین جرم میدادین ابتونم میریختین تو دهنم،به خودم گفتم چه خاله حشری دارم.گفتم بعد سکسمون دارم برات. خلاصه یه دل سیر خاله جونمو کردم از کس درمیاوردم میکردم تو کون و از کون تو کس. انقدر کمر زده بودم که مرده زندم اومدم جلو چشام ابمم اومد تا قطره اخر ریختم تو دهنش همشو قورت داد. کارمون که تموم شد.به احمد پیام دادم‌خودتو تا ساعت۸شب برسون به این ادرس خالمو جور کردم دونفری بکنیم. اون شب هم باز پیش خالم موندم مستش کردم ولی نگفتم کس دیگه ای هم قرار بیاد. در خونه رو باز گذاشتم وقتی مستش کردم داشتم از کون میکردمش به احمد پیام دادم گفتم آرام بیا داخل پشتم وایسا. وقتی اومد داخل به خالم گفتم خاله یه کیر دیگه اینجا بود چیکار میکردی گفتی میکردم تو کصم که به احمد اشاره کردم بیا جلو که احمد سر کیرشو یه توفی زد از پشت گذاشت تو کس خاله شیرین که خالم چشماش درشت شد گفت این کیه گفتم دوستمه اوردم جرت بدیم. گفت خاله پاره میشم ن ن ن من شوخی کردم‌ همونجوری گفتم،زدم رو لپ کونش گفتم ساکت. با پوزیشن های مختلف میکردیمش یکی میکرد یکی تو دهنش میذاشت یا بلعکس،دراز کشیدم به خاله گفتم بیا بشین روش(خاله روش سمت من و پشتش سمت احمد)،خاله کیرمو گرفت میزون کصش نگه داشت نشست روش یه آهی کشید که به احمد گفتم کیرتو بکن تو کس خاله،خاله گفت کیر تو توشه که گفتم دوبل میخوایم کوستو بکنیم گفت ن رضا نمیتونم دردم میاد گفتم کاری نکن زنگ بزنم سعید هم بیاد بکنتتا. (سعید پسرشه) احمد گفت سعید کیه گفتم پسرش. احمد گفت پسرش بیاد این کس کون مامانشو ببینه اونم دلش میخواد میکنه. خاله با عصبانیت گفت اسم سعید نیارید.احمد گفت ساکت جنده. احمد یه توف رو کیرش انداخت دم سوراخ کوص خاله گذاشت اروم اروم با اه ناله خاله داد تو. خاله: جر خوردم وای کصم مردم وای. من و احمدم میگفتیم جر خوردی جنده خانوم ،پاره شدی خاله،این کص دوتا کیر براش کمه سه تا کیر هم جواب میده.خاله از من احمد خواهش میکرد کیرامونو بکشیم بیرون که به احمد اشاره کردم تلمبه بزن منم از زیر میزدم که بعد چند دقیقه یهو رو شکمم خیس شد نگاه کردم دیدم خاله جندم از درد فشار دوتا کیر تو کصش جیشش گرفته نتونسته خودشو نگه داره رو شکمم جیش کرد. بعد چند دقیقه تلمبه زدن گشاد شده بود سرشو اورد دم گوشم گفت با احمد کس خالتو جر دادینااا،گفت رضا گفتم جوون خاله گفت پارم کنین دلم بدجور کیر میخواست ولی فکر نمیکردم یه روزی دو کیره از کس گاییده شم ، حرفاش که حشریم میکرد تلمبه زدنمو سریع تر کردم احمدم دید دارم سریع میکنم اونم سریع تر کرد به لپ کون خاله پشت سر هم کشیده محکم میزد میگفت شیرین جون چه کسیه باید هر روز شیرین جوون از کس کون جر داد که یهو خاله به جلو خودشو کشید لرزید فهمید ارضا شده،.که به احمد گفتم با خاله69واستا کصشو لیس بزن منم از کون میکنمش،تا اینجوری گفتم صبر نکرد انگار منتظر این حرکت بود.شروع کرد به کس خوردن خاله شیرین جوری میخورد تعجب کردم توشو زبون میزد توف مینداخت روش اه ناله خاله شیرین هم بلند شده بود ،به خودم گفتم کیر جفتمون توش رفته ولی بدش نمیاد!خاله هم داشت براش ساک میزد. منم رفتم پشت سر خاله یه توف پر ملات انداختم رو سوراخ کونش کیرمو کردم تو کونش یه آهی کشید منم شروع کردم به تلمبه زدن که ناله ای خاله کل اتاق پر کرده بود بعد چند دقیقه‌ از کون گفتم بذارم تو کصش اگه احمد دوس داشته باشه ادامه میده به لیسیدن اگه هم نه که میگه.وقتی کیرمو از کون خاله شیرین کشیدم بیرون بردم سمت کص خاله فشار دادم تو کصش دیدم احمد چیزی نمیگه منم شروع کردم به تلمبه زدن،احمد همچنان چوچول خاله رو لیس میزد.گفتم پس خوشش میاد .یکم خودم اوردم پایین تر جوری که تخمام به صورت احمد مالیده میشد یهو دیدم احمد داره تخمامو لیس میزنه تعجب کردم‌گفتم‌ عجب سکسی شد.چندتا لیس رو تخمام میزد چندتا لیس رو کص خاله شیرین منم همچنان تو کصش تلمبه میزدم‌که احمد داشت از زیر تخمم لیس میزد کیرمو از کس خاله کشیدم بیرون کردم تو دهن احمد،ولی باز چیزی نگفت منم کیرمو چندبار تو دهنش عقب جلو کردم دوباره کردم تو کس خاله هی میکردم تو دهن احمد هی تو کس خالم به احمد گفتم مزه اب کس خاله شیرین چطوره گفت دوسش دارم بعد چند دقیقه رفتم اون سمت احمد دیدم خاله با چه اشتهایی داره کیر احمد لیس میزنه بنده خدا حق داشت خیلی وقت بود کیر ندیده بود. خلاصه کون احمد که سمت من بود یه نگاهی کردم دیدم دور سوراخ کونشو با ژیلت زده ولی واسه چندروز قبلا بود انگار، لبهای کونشم برجستست،مشخص بود کیرهایی وارد کونش شده.فهمیدم اوب داره.به خودم گفتم بهترین فرصت تو کون احمد هم بذارم

69واستادن احمد کس خاله رو میخورده ،خاله هم براش ساک میزد با سوراخ کون احمد ور رفته بود انگار آخه خیس بود منم از فرصت استفاده کردم جلو خاله، رو زانو واستادم کیرمو گذاشتم دهنش تا خیسش کنه. خیس که شد یه بالشت که دم دستم بود گذاشتم زیر باسن احمد.احمد گفت چی شده گفتم تو به لیسیدنت ادامه بده کیرمو گذاشتم دم سوراخ کون احمد که احمد گفت چیکار میکنی گفتم صدات در نیاد از دور سوراخ کونت مشخصه چه خبره.احمد دیگه ساکت شد. کیرمو گذاشتم دم سوراخ کونش اروم اروم میدادم تو احمدم ناله میکرد کس خاله رو لیس میزد منم اروم اروم عقب جلو میدادم وقتی گشاد شد شروع کردم به ضربه زدن محکم تو کون احمد.خاله شیرین که داشت این وضعیت میدید حشرش بیشتر شد گفت محکم تر بکن رضا ،کون احمد جر بده،هر سه نفر تو فضا بودیم یهو کیرم موقع تلمبه زدن از کون احمد اومد بیرون جلو صورت خاله شیرین قد الم کرد خاله یهو کیر احمد ول کرد سرخم کرد سمت سوراخ کون احمد.سوراخ کون احمد زبون میزد بوسش میکرد‌ روش توف می انداخت.شاخ دراوردم چقدر این خاله جنده ما حشریه.
انگشت اشارشو خیس کرد و، کرد تو سوراخ کون احمد اون تو میچرخوند
یه تف پرملات انداخت رو کیرمو گفت بکن تو کونش
بعد چند دقیقه کردن کون احمد همونجور که داشتم تلمبه میزدم خاله هم کیرر احمد میمالید که یهو اب‌ کیر احمد با فشار ریخت رو لب گردن خاله.حس کردم داره ابم میاد که کشیدم بیرون گذاشتم دهن خاله شیرین کل آبمو تو دهنش خالی کردم.
احمد انقدر لیسر خوبی بود بعد چند دقیقه خاله لرزید اب کصش برا دومین بار اومد. بعدش همه بلند شدیم و دونه دونه دوش گرفتیم .من احمد هم شب خوابیدیم اونجا صبح راه افتادیم‌به سمت قزوین.الان هروقت دلم کون بخواد احمد میکنم.بعضی موقع ها خالم یا زن داییش میاد قزوین دونفری میکنیمشون یا من احمد میریم کرج.

نوشته: رضا

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18