chochol ارسال شده در چهارشنبه در 21:11 اشتراک گذاری ارسال شده در چهارشنبه در 21:11 سرآغاز بیغیرتی برای تک قسمتی شدن داستان سریع روایت شده… همه چیز از 15 سالگیم شروع شد همیشه بدنم رو همه دید میزدن کونم خیلی تپل بود تو مدرسه دست میکشیدن روش و میبردن جای خلوت دست میکردن تو شرتم و سوراخ کونم رو میمالیدن و انگشتم میکردن تو ساختمونمون یه دوست داشتن که خونه اشون میرفتم 1 سال از من بزرگتر بود از 10 سالگی با هم دوست بودیم بار که خونه اشون بودیم حرف از سوپر و این حرفا افتاد سال 83 بود مادرش کارمند دولتی بود و پدرش فوت شده بود ما طبقه سه یه ساختمون بودیم و اونا طبقه ی 1 حرف سوپر که شد گفت جق میزنی گفتم نه بلد نیستم بهم گفت من 1 ساله با این فیلم میزنم یه سی دی اورد گذاشت پلی کرد یه زن آرایشگاه بود که موهای مرد رو اصلاح میکرد بعدش مرده زنو میکردش دیدم کیرشو در اورد کیرش 3 برابر ماله من بود ماله من فوق اش 6 سانت میشد و نازک ماله اون کلفت و رگه دار 15 سانت بهم گفت شلوارتو در بیار در اوردم به کیرم خندید منم خجالت کشیدم بهم گفت اصلا مو نداری بدنم یکم سبزه بود بهم گفت بذار یکم بکنم لای پات قبل اون پسر عمه ی 20 ساله ام چند باری لای پام کرده بود و چند نفر دیگه ولی کیرشون رو تو نتونسته بودن بکنن فقط یه بار بقالی محلمون که یه مرد پیر بود وسط لاپایی کیرشو یکم وازلین زد یکمم وازلین رو با انگشت کرد تو کونم حس ریدن بهم دست داد اما خوشم اومد بعدش کیرشو یکم مالید وسط کونم آه و اوف میکرد و سر کیرشو با دستش گذاشت دم سوراخم اروم آروم کرد تو فقط در حد سرش توی کونم رفت دردم گرفت ولی خوشم میومد یکم فشار داد بیشتر بره ولی نرفت تو همون حد یکم تلنبه زد وسط تلنبه هاش به دستش تف زد کیرمو گرفت دستش و مالید کیرمو خوشم اومده بود انگار بدنم میخواست از سر کیرم بپاشه بیرون منم یکم چسبیدم بهش کیرش بیشتر رفت تو یه دستش رو سینم بود یه دستش رو کیرم بیشتر چپیدم تو بغل اش تنم و کونم داغ شد انگار میخواستم با تمام وجودش داخل کونم شه نمیدونم چقدر ولی کیرش بیشتر لیز خورد تو یه اووووف گفت و بعدش گفت جووون منی تووو و بعدش خودش کامل چسبید بهم و شکم لختش چسبید به کمرم و تخمش میخورد به وسط پام بهم گفت همش رفته تو و آب سفید کون ات رو کیرمه درد نداری گفتم نهههه ثابت نمون خواهش میکنم عقب جلو کن گفت جووووون تلبه زدش و کیرم رو مالید بعدش توووم گرم شد گفت ماله خودم شدی ریختم تو ته کونت و یه آهی کشید گفت به کسی نگم کیرشو در آورد قد اسپری زیر بغل از اون ارکوها بود یه بوس کرد شلوارمو پوشیدم منم رفتم خونه موقع دستشویی آب اش از کونم خیلی زیاد تر تر کنان اومد ولی اون موقع نمیدونستم چیه حالا از اون لحظه دور نشیم ناصر بهم گفت حالت قنبل بگیرم کیرش رو کرد وسط پاهام بهم گفت کیرم رو تفی کنم بمالم میمالیدم اونم لای پام عقب جلو میکرد بعضی وقتا سر کیرشو دم سوراخم حس میکردم که بهم گفت سوراخت عین نبض داره میزنه کیرم انگار داشت میترکید گفت میذاری سرشو یکم بکنم تو خودمو دادم عقب سر کیرش مالیده شد به سوراخم لزج بود تف زد کیرشو فشار داد عین ماله پیرمرده حس کردم رفت داخل بهم گفت دراز بکش گوش دادم کیرش در اومد دراز کشید روم کیرشو با دستش تنظیم کرد و کرد داخلم اروم اروم فرو کرد و تا بدنش بهم چسبید تموم کیرشو جا دادم تو خودم وقتی کیرش یه جایی ته کونم میخورد بدنم گز گز میکرد اون حس رو دوس داشتم انگار میخواستم روحم از سر کیرم بیرون بیاد برای اولین بار ابم اومد انگار تازه متولد شدم شروع کرد به تلنبه زدن کونم رو بی اختیاراز هم باز کردم لپاشو دوس داشتم کیرش تا ته بره توبعد 2 دقیقه ابشو اوردم داخل کونم و به حال افتاد روم انقدر روم موند که وقتی رفتم دستشویی حتی یه قطره اب هم نتونستم از کونم بیرون بیارم و من رسما کونی شدم حس آب یکی دیگه تو کنم منو میکشت هیچی جر اب کیر و کیر کلفت ارومم نمیکرد تا عصرش دو بار زدم ولی اروم نشدم رفتم در خونه اشون تا دوباره منو بکنه اما گفت مامانم خونه اس رفتم کونم توش عین نبض میزد از یخجال خیار برداشتم اما حس کیر نبود ناچار رفتم پیش اون پیرمرده تا منو دید بهم گفتی چیزی میخوای گفتم نه همینطوری اونم چشماش برق زد بهم گفت برو اون پشت بیام رفتم یه در کوچیک بود مغازه بست اومد تو شلوارشو در اورد بهم گفت بیا جلو اونجا جایی بود که اولین بار کیر خوردم یکم اولش اوق زدم ولی یواش یواش خوشم میومد بهم گفت ابم میاد زود تف کن بیرون ولی من بعد تف یکم طعمش مونده بود قورت دادم و معتاد اب کیر شدم هم از کون هم از دهن اون روز پشت مغازه منو نیم ساعت کرد فردا صبح چون تابستون و تعطیلات بود رفتم پیش ناصر برای اولین بار لبمو خورد و لای کونم رو زبون زد و خورد وااای چه حالی میداد بهم گفت یه لباس بدم میپوشی قبول کردم یهو رفت حموم شرت نشسته مامان اش رو آورد داد تنم کردم کونم انقدر بزرگ بود که شرت مامان 45 ساله اش چسبید به تنم براش قنبل کردم شورت رو یکم زد کنار کیرش رو خورده بودم از کنار شورت کرد توم و براش زنش شدم برگردوند پامو داد بالا لب ام رو خورد و تلنبه میزد و کیرم میخورد به شیکمش و منم ریختم وسط شورت مامان اش و ناصر با یه آههه طولانی توی کونم خالی شد بهش گفتم بذار منم بکنم قبول نمیکرد ولی وقتی اب خودش از کونم خالی شد و اب منو رو آب خشک شده کس مامان اش رو شورت دید حشری شده بود شورت رو همون جور پوشید بهم گفتم شوهر عمه اش خیلی کرده اتش راحت کیرم رفت داخلش و با هم لبمون رو هم قفل بود چون اومده بودم یه بار این بار دیر تر آبم تو کونش خالی شد و کنار هم دراز کشیدیم نفس نفس زنان خودمو و لذت زندگی رو پیدا کرده بودم از اون به بعد تا 21 سالگی به هرکی تونستم دادم از سرایدار ساختمون تا ادمایی که نمیشناختم تو پارک دانشجو کونم انقدر باز شده بود که بی تف فقط با پیشاب پارتنرم راحت میرفت تو حتی خدمت هم چند تا از هم خدمتی هام نذاشتم دوری دوست دختر رو بکشن تو حموم دوتایی کردنم حسابش از دستم در رفته به کیا دادم اما کیر خوردن و قورت دادن آب رو خیلی دوست داشتم بعد 22 سالگی دیگه خجالت کشیدم بدم و با بادمجون خودمو ارضا میکردم و اب کیر خودمو که تو لیوان ریخته بودم رو یا میخوردم یا با سرنگ داخل کونم با فشار میفرستادم. تصمیم گرفته بودم وقتی با خانواده مسافرت بودیم کسی منو نمیشناخت فاعل کیر کلفت پیدا کنم و زیرخوابش شم تا اینکه یه بار تو شمال یه پسر هم سن خودم رو دیدم صاحب جایی بودن که اجاره کرده بودیم با هم بعد اشنایی سیگنال های دادم و دیدم یه اهل کون درجه یکه شماره دادم و تو وایبر عکس کیرش رو فرستاد کیرش انقدر کلفت بود که کونم ترشحات همیشگیشو داد بیرون ما طبقه بالا بودیم زود رفتم پایین پیشش گفتم نشون بده در آورد وایی بزرگترین کیری بود که دیده بودم راحت 23 سانت میشد بهم گفت زانو بزنم اورد رو صورتم گفت بخورش تو دهنم جا نمیشد به زور خوردم حشرم منو کشته بود کونم از تو له له میزد بهش التماس میکردم بکنه توم اما نمیکرد بهم گفت باید شرت خواهرتو بپوشی بیایی اما من نمیتونستم از تو دهنم کشید بیرون بهم گفت پاشو وایسا برگرد و یکم کشید کیرشو لای کونم اما تو نکرد بهم گفت کونی کونت اب انداخته دست کشید رو سوراخم و دست لزجش رو کرد دهنم و گفت پاشو برو بپوش بیا با ترس رفتم بالا سر چمدون خواهرم که با بقیه رفته بودن جنگل یه کیف دستی بود میدونستم شرت کثیفش اون توه بازش کردم یه شورت سفید بود که وسطش هنوز یکم ترشحات خیس کس اش روش بود رفتم پایین پیشش از دستم گرفت بوش کرد و وسطش رو که دید یه جون گفت و لیسیدش پرسید چند سالشه گفتم 27 سالشه یه هفته اس طلاق گرفته برا روحیه اش اومدیم بهش خوش بگذره گفت بپوشش لخت شدم و فقط شورت سفید خوهرم رو پوشیدم رو مبل قنبل کردم شورت رو کشید کنار کیرشو مالید یه ترشحات کونم و آروم و با حوصله فرو کرد توم انقدر کلفت و دراز بود که حتی وقتی کیرش سیخ بود باز سرش پایین بود کامل فرو کردنش چند ثانیه طول کشید بهش گفتم آروم بکنه از درد ناله میکردم بخورد سر کیرش با پروستادم منی رو از سر کیرم سرازیر کرده بود بالاخره منو ارضا کرد بعدش گفت داره میاد بهش گفتم بریز توووو گفت نه گفتم التماس میکنم بریز تو گفت بگو خواهرمو میارم بکنی تا بریزم منم گفتم میارم میکنیش ولی در اورد کرد لای پام ریخت توی شورت جایی که ترشحات کس خواهرم بود منم ارضا شده بودم توش بهم گفت برو اگه راضیش کنی منم تو رو راضی میکنم رفتم بالا کذاشتمش تو نایلون بهم پیام داد ببین میری سراغ شرتای تمیزش و همشون رو قایم میکنی رفتم انجام دادم دیدم اومده بره حموم رفت یواشکی به مامان ام گفت من از زیر لباس شرت نپوشیده بودم برا جنگل راحت باشم الان هم میخوام برم حموم ولی شورت میبینم نیاوردم مونده خونه چاره نیس باید همون قبلی رو بپوشم پشت پنجره تو بالکن دلم ریخت وااای رفت حموم اومد سر کیف دستی شورت سفید رو برداشت یواشکی یههه هععععیییی گفت از کنار پنجره میدیدم این ور اون ور رو نگاه کرد در رو بست به کمر دراز کشید پاشو داد بالا کس صورتی و سوراخ قشنگ معلوم بود اما سوارخ کونش مثل خودم قرمز بود شورت رو انقدر مالید به کس اش که ارضا شد سینه های 80 اش میلرزید بعد همون رو پوشیدش بهم پیام داد بیا پیشم رفتم گفت کار درستی نکردی طبق نقشمون با پرویز گفتم ببخشید پوشیدمش برا پرویز چون دلش تو رو میخواست خوهرم منو چند بار موقع دادن دیده بود و خبر داش از اصرارم گفت پرویز کیه و باهاش اشناش کردم شب که شد رفتیم پیشش و بعد کمی لاس زدن خواهرمو لخت کرد بهم گفت بشنم و جق بزنم بعد خوردن سینه هاش کیرشو سر داد تو کس خواهرم و یه جیغ کوچولو زد شروع کرد به تلبه زدن منم میزدم بهم گفت بیا رفتم جلو کیرمو گرفت میخواست بکنه تو خواهرم که نذاشت که با زور کرد کیرمو تو کس خواهرم بعدش از پشت کرد تو کونم تا ته کرد تو بازم با برخورد کیرش به پروستاتم ابم داخل رحم خواهرم میشد و بهم میگفت نریزی تووو و چون پاهاش رو گردنم بود و پرویز از پشت میگاییدم دیگه نتونستم بکشم بیرون و داخلش خالی شدم و پرویزم ریخت توی کونم افتام رو خواهرم و با گریه اش بلند شدم و زد تو گوشم خم شد شلوار و همون شرت رو پوشید رو رفت و شد برام تلخی چون خواهرم حامله شده بود و با کلی دردسر جنین رو انداختیم و باعث شد کون دادن رو بذارم کنار تا اینکه 28 سالگیم ازدواج با یه دختر همسن خودم ازدواج کردم 6 سال زندگی مشترک باعث شده بود کونی بودن کاملا از یادم بره تا اینکه محل کارم عوض شد با یکی دوست شدم بسیار عیاش بود و چند تا زن متاهل رو تو شرکت کرده بود برای اینکه من مدیر بخش بودم برای خود شیرینی فیلم هاشو بهم نشون میداد و این شعله کاکولدی بودن رو تو من روشن کرد منظورم کیر کلفتش تو فیلم بود اما تو شرکت نمیتونستم و همه شناس بودن تا اینکه تو اینستا همون پسر شمالی پرویز رو اتفاقی رو تبلیغ اقامت گاه دیدم و بعد اشنایی دادن بهم گفت شهر ماس برا یه کار اداری با کلی تردید رفتم پیشش متوجه شد ازدواج کرد و بحث کشیده شد به اون شب و حالش بهش گفتم خواهرم حامله شده بود و منم دقیقا از اون موقع ندادم و گفت منم توبه کردم و بچه دارم مثل خودت منو برد به خونه اش هیچی نمی گفتم چون میدونستم قراره چی بشه رسیدیم بعد یکم حرف و چرت و پرد حس کونی بودنم داشت میکشت منو کیرشو در اورد بدون کلمه ی پریدم جلوش براش خوردم لباسمو در آوردم بهم گفت دراز بکش دراز کشیدم کیرشو کرد لای پام بهش گفتم بکن تو دیگه گفت نه عکس زنتو نشون بده گفتم نه بیخیال از روم پا شد گفت برو پس گفتم بیا یکم بکن توش برم قبول نمیکرد کونم برا کیر له له میزد یه عکس از زنم که تو تولدش گرفته بودم با یه پیرهن دکلته که سینه های 85 سفیدش کامل مشخص بود با یه دامن کوتاه با پای سفید و لخت که اگه پاهاش بسته نبودن کس اش از شرت توریش مشخص میشد رو نشون دادم سپیده خیلی ازم سر تر بود و خوشگلیش تو فامیل زبون زد بود بهم گفت اوووووف خیلی خوشلگه کیرشو میمالد بهش گفتم بکن گفت نه یه چیزی نشون بده که کس اش معلوم باشه گفتم ندارم پاشد بپوشه دیدم نمیکنه یاد فیلم تولد افتادم که یه جا از فیلم موقع فوت کردن شمع اش دخترم که میاد پیشش پاشو باز میکنه بغل اش کنه نشسته قشنگ پاش که وا میشد از هم کس سفید و تپل اش مشخص میشد نشونش دادم دستاش میلرزید کس زنم سفید و بی مو و بدون کدری بود پرسید چند سالشه گفتم 34 منو خوابوند افتاد روم کیرشو کرد تو کونم وای برای اب کیر له له میزدم 12 سال بود کونم کیر ندیده بود و برا اب کیر له له میزد بهم گفت اگه میخوای بریزم توش و ارضات کنم زنتو حل کن بکنمش گفتم باشه فقط بکنم بریز توش منو 15 دقیقه کرد درحالی که دقیقا تو لحظه دیده شدن وسط پای زنم فیلم رو نگه داشته بود و گوشی وصل بود به تلوزیون داشت نگاه میکرد و تلنبه میزد و میگفت کون سپیده اس موقع ریختن یه آه بلند کشید و باز تلنبه زد کونم داغ شد تا منم ریختم بهم گفت باید زنتو بکنم تا زنت بدونه این کیر 12 سانتی کیر نیس یاد ارضا نشدن های زنم افتادم و با تمام وجود حس کاکولدی اومد سراغم بهش گفتم اخه چطوری بهم گفت فردا باغ من دعوتید 3 روز پشت سر هم تعطیله به زنم زنگ زدم خوشحال شد رفتیم باغ و پرویز روز اول تو استخر میرفت وقتی در میومد کیرش میچسبید به مایو و از دور میدم زنم داره نگاه میکنه شب که شد به زنم گفتم بیا حال کنیم دستم رو بردم تو شرتش دیدم خیسه خیسه کیرم موقع سکس جوری سرخورد توش که تعجب کردم وسط سکس بهش گفتم یه کیر بزرگتر از منو تصور کن که یه آهییی کشید و ارضا شد روز دوم دیدم پرویز عمدا مایو کوچک تر پوشیده سر کیرش دیده میشه و از استخر در اومد از بالا ویلا دیدم رفت کنار زنم و میوه برداشت کیرش بلند شده بود زنم هم گفت میخواد بره استخر بهش گفتم ما میریم اون ور برو یه بیکنی صورتی تنش بود و حوله پوشیده بود نگاهش به طرف کیر پرویز بود پرویز هم نگاهش رو سینه های سپیده بود بهش گفتم پرویز بریم گفت بابا من تو ساحل پوکت زیاد دیدم راحت باشید زنم با کلی اسرار قبول کرد حوله رو انداخت رفتیم تو آب به هم توپ مینداختیم و شوخی شوخی همو بغل میکردیم پرویز چند باز زنمو بغل کرد و دیدم کیرش رفت وسط کون زنم اما تو روز دوم بعد نیم ساعت تو استخر یهو به هوای توپ زنمو از پشت بغل کرد چسبید بهش هر دو مکس کردن و زنم به من نگاه کرد و مثلا خندید شب که شد پرویز بهم گفت فیوز رو میزنیم میگی از دکه ی اول کوچه ی ویلاس باید برم درستش کنم منم قبول کردم سر منقل بودیم و زنم بدون شرت و سوتین با حوله بود که برق رفت پرویز با چراغ گوشی اومد گفت ساسان فیوز رو زدم نشد چیکار کنم همه برق دارن گفتم بزار من برم حل کنم از سر کوچه اس احتمالا فیوز ترکیده پرویز گفت میخوای من برم گفتم نه میرم رفتم از پشت ویلا اروم اومدم دیدم پرویز داره از پشت سپیده رو بغل میکنه اما سپیده نمیذازه بالاخره حوله سپیده رو کند از تنش خودشم حوله رو انداخت نگاه سپیده قفل شد به کیر پرویز بهش گفت زود باش الان شوهرت میاد سپیده گفت نه خواهش بخیال شو میکنم حل اش داد و دوباره حوله پوشید رفت رو مبل نشست پرویز دست بردار نبود رفت کنارش کیرشو داد دستش زنم اولش چرخید اما پرویز دست کرد وسط پاش و کس اش رو دست زد گفت خیلیییی خیسی به کمر خوابوندش پاشو داد بالا پرویز رفت جلو رفتم وسط شمشادها یه متر باهاشون فاصله داشتم کیرشو با یه حرکت کرد تو لبشو گذاشت رو لب زنم داش جیغ میزد و میگفتم وایی داری منو میکشی تا حالا اینجوری نشدم کصم رو پر کردی پرویز گفت تو انگار دختری کس ات رو نکردن زنم میگفتی هیچی نگو فقط عمیق و اروم تلنبه بزن کیرمو در اوردم منم باهاشون جق زدم سپیده گفت نریزی توش تو دوره قرصی نیستم هااا احمد تلمبه هاشو عمیق تر کرد تا اینکه تا ته کرد نعره زد اوووه اووف سپیده زیرش داد زد نریزی توووو نه—ریز—ی آههههه جووووون جووووون خیسم کردی توووم داغ شد اییی منم ریختم پرویز منو معتاد و کردی هوایی میشم هوایی کیر واقعی کیر پرویز تو کس اش بود هنوز و میگفت وااای داغههههه منم مات بودم و بی اختیار ریختم رو شمشاد ها سپیده گفت پرویز خواهش میکنم کمک کن و بیا خالی کنیم ابتو ولی هر کاری کردن حتی یه قطره هم اب کمر پرویز نیومد سپیده به پرویز گفت تو رو خدا قرص بخر برام رفته تو رحمم پرویز گفت بدو الان ساسان میاد پاشد با استرس دوباره حوله پوشید و منم مثلا 10 دقیقه بعد اومدم و شبش قبل حموم بهش گفتم سپیده پاهاتو بده بالا کس اتو بخورم و بوی اب کیر پرویز رو حس کردم الان 5 ماهه دوس پسر زنمه و فک میکنه نمیدونم و زنم حامله اس بهم میگه بچه اخرمونه دخترمون برادر دار شده و کلی شاد تر و سر زنده تر شده من هنوزم حس گنگی دارم زنم داره به کسی میده که منم میکنه اون روز زنم امد خونه اب کیر پرویز تو کونش بود خودم دیدم اما هرچی گفتم از زیرش در رفت در هر صورت از 15 سالگیم شروع شد شاید اگه کون نداده بودم نمیشد ولی خودم دوست داشتم بدم از دادن خوشم میومد و میاد نوشته: ساسان لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده