رفتن به مطلب

داستان سکس گی در اسنپ


mohsen

ارسال‌های توصیه شده


گی در اسنپ
 

سلام اسمم سامانه بچه یکی از شهر های جنوبی هستم
داستانم گی هست
الان ۲۵ سالمه داستانم بر میگرده به ۲۲ سالگیم اون موقع بابا تازه ی پراید واسم گرفته بود من بیشتر بعد از ظهر ها میرفتم داخل شهر و اسنپ کار میکردم زیاد تو فاز سکس نبودم البته ی چند باری داده بودم اما اون موقع زیاد تو فکرش نبودم ساعتای ۹ شب بود ی درخواست واسم اومد قبول کردم رفتم روی آدرس دم در وایستادم زنگ زدم گفت الان میام دیدم بعد دو دقیقه ی مرد تقریبا ۳۲ ۳ ساله قد بلند و خوش هیکل اومد بیرون تو دستشم لوازم جوشکاری بود اومد گفت جعبه رو میدی بالا جعبه رو زدم وسایلو گذاشت تو جعبه اومد نشست خیلی ازش خوشم اومده بود گفتم باید ی کاری بکنم سر صحبت رو باز کرد باهام مث اینکه اونم از من خوشش اومده بود من قیافه خوب و تو دل برو یی دارم نمیگم خیلی خوشگلم اما پوست سفید و چشم و ابرو مشکی ی کون و رونای تپلی دارم گفت اسنپ واست میصرفه گفتم بد نیست من بیشتر واسه سر گرمی میام گفت خوش بحالت ک واسه سر گرمی میای گفتم چطور؟ گفت من با دوتا ابجی و مادرم زندگی میکنم خرج خونه رو من در میارم گفتم مجردی گفت آره گفتم چرا ازدواج نمیکنی گفت اول دوتا خواهرام رو شوهر بدم بعد خلاصه منم اون وسط ی شیطونی های میکردمو دستمو هی دنده رو عوض میکردم میزدم ب پاش و میذاشتم دستمو کنار رونش رو صندلی تا اینکه دیدم پاشو گرفت بالا و دستم زیر رونش بود رفتیم رسیدیم مقصد ک پولو با گوشی واسم زد و موقع پیاده شدن گفت من هرشب این موقع تعطیل میکنم اگه تو شهر بودی بهت زنگ میزنم بیا دنبالم گفتم باشه مشگل نداره شمارشو سیو کردم اونم سیو کرد خیلی زده بودم بالا دلم میخواست تو ماشین ترتیبمو بده اما رفت منم دیگه حوصله موندن نداشتم رفتم خونه رو تختم دراز کشیدم همش تو فکرش بودم دلو زدم ب دریا و ی پیام دادم بهش گفتم خوابی جواب داد نه چطور؟ گفتم همینجوری خواستم احوالی بگیرم ک گفت ممنون دیگه تا ی پنج دقیقه پیام ندادیم دیدم ی پیام از طرفش اومد باز کردم دیدم نوشته میدی بزنیم اولش شوکه شدم بعد قند تو دلم آب شد و ی علامت سوال واسش گذاشتم ک دیدم پی داد ک ببخشید اشتباه شد معذرت خواهی منم گفتم اشکال نداره گفتم خیلی هم تو کفی ها گفت چی کار کنم آخه بلند شده گفتم مگه کسیو نداری بخوابوندش گفت نه والا گفتم میخوای واست اوکی کنم گفت اگه اینکارو کنی ممنونت میشم فهمیده بود منظورم خودمه گفتم مکان داری گفت واسه فردا شب اره گفتم پس خبر بده گفت باشه فردا شب تو خیابون بودم دیدم زنگ زد دل تو دلم نبود ک الان چیکار باید بکنم جواب دادم گفت خونمون کسی نیس بیا گفتم باشه ی مسافر داشتم رسوندم و رفتم زنگ زدم گفتم من دم درم اومد با ی شلوارک و دیگه چیزی تنش نبود تعارف کرد رفتم داخل ی خونه معمولی بود اما ترو تمیز منو برد تو اتاق کناری و گفت پس کجاست ؟ گفتم کی کیرشو از رو شلوارک ک فکر کنم نیمه شق بود گرفت دستش و گفت همونکه قراره اینو بخوابونه وقتی اینکارو کرد دستو پامو گم کردمو چیزی نگفتم خندید و گفت شوخی میکنم خوش اومدی فقط میخواستم خودتو ببینم رفت دیدم با ی پیک‌نیک گاز اومد و بساط شیره رو راه نداخت و گفت میخوام امشب ی کم نعشه کنم خیلی خستم منم گفتم نوش جونت نشست شرو کرد منم صدا زد گفت بیا توهم ی دودی بگیر بدنت نرم میشه گفتم تا ب حال نکشیدم گفت بیا ی امشبو سخت نگیر سینه سبزه و پشمالوش داش دیوونم میکرد با کاغذ ی لول واسم درست کرد گفت بیا بشین پیش خودم دود می‌گرفت واسم و رونمو یواش یواش می‌مالید کیرم شق شده بود کیر اونم معلوم بود شق شده بهم گفت اونیکه قرار بود اینو بخوابونه خودت بودی اره هیچی نگفتم ک ی لبخند زد و گفت اشکال نداره امشب ی حال توپ با هم میکنیم اگه خوشت اومد ادامه میدیم اگه نه از فردا اصلا دیگه همو نمی‌بینیم سرم ک پایین بود رو گرفت بالا و گفت اوکی؟ منم سرمو ب نشانه تایید تکون دادم شرو کرد ب مالوندن بازو و سینه هام لبامو کشید تو دهنش تو ابرا بودم خیلی حرفه ایی بود داشتم خیلی حال میکردم دستمو گرفت گذاشت رو کیرش ی کیر معمولی ک زیاد کلفت نبود اما بلند بود ی ۱۹ سانتی میشد شرو کردم مالیدن کیرش دستمو بردم داخل شلوارک و گرفتمش تو دستم گرم گرم بود واقعا داشتم لذت می‌بردم اونم این وسط ی دود می‌گرفت بعد دوباره مشغول میشد بهم گفت میخوای بری دستشویی منظورشو فهمیدم بلند شدم رفتم داخل دستشویی خودمو خالی کردم داشتم بر میگشتم ک تو حموم خونشون چشمم ب شرتش افتاد مث اینکه قبل اومدن من حموم بوده شرتشو در آورده بود همونجا گذاشته بود ی شرت مشکی رکابی منم فیتیش شرت مردونه دارم خیلی خوشم میاد زمانیکه ی مرد میشینه و پیراهنش بالا میره و شلوارش میره پایین و شرتش پیدا میشه واقعا حشری میشم شرتو برداشتم داشتم بو میکردم و بوی عرق کیرو خایه هاش و باسنش رو می‌فرستادم تو ریه هام و مست میشدم تو حال خودم بودم دیدم اومد دم در وایستاد گفت داری چیکار میکنی ی کم خجالت کشیدم ک گفت اشکال نداره کارتو بکن خودشم همونجا از پشت بهم چسپید پیرنو در اورد شلوارمم در اورد لخت با ی شرت بودم گفت دو لا شو ی شرت زرد با کش آبی تنم بود ی کم از رو شرت با کیرو کونم ور رفت بعد شرتمو در اورد شلوارک خودشم در اورد کیرشو اورد جلو صورتم گفت بیا خودشو بو کن بخورش چرا شرتمو؟ گفتم از شرت مردا خوشم میاد از بوی عرقشون کیرشوکردم تو دهنم شرو کردم ساک زدن حلقی میزدم پر تف خیلی خوشش اومده بود دارز کشید گفت حالا بخور کلمو گرفته بود تو دستاش محکم تو گلوم تلمبه میزد اشکم در اومده بود اونم همش آه اوه میکرد و قربون صدقم میرفت از ساک خسته نمیشد ی ربع بود داشتم واسش ساک میزدم دوباره منو ب کمر خوابوند اومد رو صورتمو کیرشو کرد تو گلوم نگه داشت تا اینکه نفسم بند اومد تمام صورتم پر از تف خودم شده بود آب دهنم از رو خایه هاش می‌چکید رو صورتم همش میگفت خوشت میاد دوس داری ؟اذیت نمیشی؟ منم که خلی داشت بهم حال میداد فقط میگفتم نه دوس دارم ادامه بده کیرشو در اورد لای باسنشو باز کرد نشست رو صورتم کون پشمالوش رو گذاشته بود رو دهنم و میگفت لیس بزن بو بکش مگه بوشو دوس نداشتی خیلی خوشم اومده بود ی ۱۰ دقیقه واسش کیرو خایه و کونشو خوردم ک بلند شد و گفت صورتت رو بشور بیا صورتمو شستم رفتم تو دیدم کنار بساطش دراز کشیده داره با کیرش ور میره گفت بازم میخوری یا تمومش کنم گفتم نه دیگه بکن بسمه بغلم کردم افتا ب جون لبام و سینه ام محکم مک میزد رفت پایین پاهامو داد بالا ی تف انداخت رو سوراخم کیرشم خیس کرد و آروم آرم کیرشو فرو کرد تو خیلی دردم اومد اما تحمل کردم میدونستم قراره لذت ببرم تا اینکه خایه هاش چسپید ب سوراخم در گوشم گفت خوبی گفتم اره ی کم نگه داشت شروع کرد تلمبه زدن تلمبه هاش تند تر شدخیلی داشتم کیف میکردم گفت راحتی یا بریم رو تخت گفتم خوبه بکن محکم تلمبه میزد دیگه بی حال زیرش بودم داشت تا دسته تو کونم تلمبه میزد منم لذت می‌بردم ک با بدن مردونش داره از بدن سفید و بی موی من لذت میبره و همش داره جواب ناله هامو با جون جون گفتن میده دیدم بلند شد و گفت برو رو تخت داگی شو شیره کشیده بود آبش نمیومد الان دیگه از یک ساعتم بیشتر شده بود داشتم واسش ساک میزدم و داشت من میگایید و سوراخم میسوخت هر دومون عرق کرده بودیم من بی‌حال گفتم خسته شدم دارم اذیت میشم تمومش کن گفت چشم عزیزم ی کم تحمل کنی الان بهت آب میدم ی پنج دقیقه دیگه هم تلمبه زد و صدای ناله منم دیگه اتاقو پر کرده بود آبشو کامل خالی کرد تو کونم روم دراز کشید و منو ب بغل کرد کیرش هنوز تو کونم بود کیرمو گرفت دستش کیرم خیس از پیش آبم بود و عرق واسم جق زد تا آب منم با فشار ریخت رو تختش بی حال تو بغلش افتادم ی نیم ساعت همینجوری بودیم و نوازشم میکرد دست تو موهام میکشید دیدم گفت بلند شو برو ی دوش بگیر گفتم خودت نمیای گفت من بعد تو میام اونجا میبینی دوباره شق میکنم کار دستت میدم میدونم اذیت شدی واسه امشب کافیه ی تشکر کرد و من رفتم دوش گرفتم اومدم اونم بعد من رفت منم لباس پوشیدیم رفتم در حموم ازش خدافظی کردم گفت دوباره میبینمت ؟ گفتم بهت پی میدم خیلی خوشم اومده بود ازش واسه همین رفتم تو ماشین بهش پیام دادم مرسی خیلی خوش گذشت دوباره بعد دو روز خودم زنگش زدم با هم رفتیم گردش همونجا تو چادر مسافرتی دوباره منو کرد اونم خیلی حال داد
مرسی ک خوندید عزیزان منتظر نظراتتون هستم
پایان

نوشته: سامان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18