داستان سکس با مادرزن بعد از طلاق زنم

[dozens]

سکس با مادر زن سابق بعد طلاق خانمم
 

سلام خدمت دوستان عزیز فکر کنم دیگه منو خوب میشناسین چون من هر چند بار یبار داستان سکسی که با مادر زنم انجام میدم براتون مینویسم این بار هم خواستم یکی از داستان های سکسی که با مادرزنم ۲۹ دی ماه امسال کردم براتون بنویسم
قبلا بهتون گفته بودم من قبل جدایی از خانمم با زهرا هفت سال رابطه داشتم مخفیانه اولین بار که باهاش سکس کردم ۴۱ سالش بود و زن خیلی حشریه ای بود از سال ۹۱ باهام رابطه داشتیم تا سال ۹۷ بعدش بنا به دلیلی من از خانمم جدا شدم و رابطه من و زهرا هم قطع شد تا سال ۱۴۰۱ من باز به زهرا پیام میدادم این بلاک میکرد دیگه بینمون هم چیزی نبود خجالت بکشیم از هم بخاطر همین منم تو پیام ها سکس های که باهاش قبلا کرده بودم میگفتم ولی قبول نمیکرد تا اینکه عید اسفند ۱۴۰۱ این از من چیزی طلب داشت که گفت اونو بده بیام سکس کنیم برا یبار منم قبول کردم بهش قول دادم میخرم و خریدم فروردین ۱۴۰۲ بعد سیزده اومد سکس کردیم که داستان اون سکس هم گذاشتم تو سایت که این سکس اولین شروع سکسمون بود بعد از سال ۹۷ که تا الان هم ادامه داره بریم سراغ داستان که ۲۹ دی اتفاق افتاد
من و زهرا از مهرماه امسال دوهفته یک بار سکس می کردیم تا اول دی ماه اومد سکس کردیم بعدش گفت من دیگه نمیتونم دوهفته یک بار بیام برام سخته خودت دیدی اون روز زنگ زدن از ابن حرفها میگفت تا بهونه بیار از اول دی ماه کار ما شده بود بحث منم چون اندامشو دوست دارم و تو سکس. هم محدودیت ندارم باهاش از کون هم میشه میکنمش بخاطر همین از خیرش نمیتونم بگدرم چون واقعا زن حشریه با اینکه سنش الان ۵۲ سالشه ولی واقعا زن حشریه هست و کون معرکی هم داره و درصمن دیگه شوهرش هم از کار افتاده بخاطر همین چیزها از خیرش نمیگدرم یکی هم ابنکه باعث جدایی من و زنم ایشون شدن زنم تشویق کرد جدا شد الان هم به روش نمیارم ولی دارم خودشو از کوس و کون میگامش تا دلم خنک بشه بریم سراع داستان بعد یک ماه بحث صبح روز جمعه بود بهش پیام دادم یه حرف زدیم این گفت الباقی بدهیتو کی میخری بهم داری منم بهش گفتم قسط اینی که خریدم تمام بشه بعد عید میخرم ولی به شرطی که تو هم بیایی سکس کنیم تا عید این گفت من گفتم میام دیگه فقط دوهفته یبار نمیام ولی ماهی یبار تا عید میام گفتم تو بیا منم بعد عید باز امانتی که بهت بدهکارم میخرم فقط شرمنده دوستان بخاطر امنیت داستان دیگه نمیتونم اسم بدهی که دارم براش بهتون بگم بعد زهرا گفت من هفته بعد میام حالا هم پول بزن میخوام برم پالتو بخرم منم گفتم باسه و براش پول زدم که بعدش هماهنگ شدیم ۲۹ دی ماه صبح زود رفتم دنبالش اونم به بهونه دکتر اومده بود جلوی بیمارستان از جلوی بیمارستان سوار شد رفتیم خونه من خودش هم بعد گفت دلم سکس میخواست باهات بکنم بعد اینکه وارد خونه شدیم خودس لخت شد منم لخت شدم افتادم به جون ممه های بزرگش کونش داشتم اندامشو میخوردم درضمن این دفعه ضبط گوشی ام هم روشن گداسته بودم قشنگ صدای اخ اوخش داشت ضبط میشد بعد اینکه اندامشو خوزدم تحریک شده بود خیلی گفت ابتو بار اول کجا میریزی منم گفتم خودت بگو تو کونت بریزم یا تو کوست گفت فرقی نمبکنه منم بدجوری تو کف کونش هستم گفتم برگرد بار اول تو کونت بریزم که کوست برا بار دوم تمیز باسه گفت باسه برگشت به شکم خوابید شروع کردم گوشتهای کونشو خوردن یکم که خوردم گفت بسه کیرتو بدار بریز توش منم گفتم چشم روعن لیز کننده اوردم زدم به سوراخش و انگشتمو فرستادم تو کونش تا سوراخش جا باز کنه یکم که با انگشتم سوراخشو گشاد کردم گفت کیرتو بدار رضا گفتم گشاد شدی گفت اره منم تو زدم به کیرم رفتم روش کیرمو رو سوراخ کونش تنظیم کردم خودش هم با دوتا دستاش لای کونشو باز کرده بود سوراخش قشنگ معلوم بود سر کیرمو که کردم تو کونش گفتم رفت تو گفت اره من فشار دادم این شروع کرد اخ اوخ کردن منم حی میگفتم زهرا شل کن راحت بره تو که بدنش یکم رفت تو کونش اروم شد گفت فشار بده رضا منم فشار دادم نصف کیرم رفت تو کونش شروع کردم تلمبه زدن که داشت اخ اوخ میکرد یکم بعد باز گفت فشار بده منم باز فشار دادم کیرم بیشتر رفت تو کونش بازم گفت فسار بده منم تا ته کردم تو کونش که بهش گفتم خوشت اومده گفت اره شروع کردم تلمبه زدن که پرسبدم درد نداره که گفت نه دیگه منم داشت ابم میومد که بعد دو دقیقه گاییدن کونش با فشار ریختم تو کونش که داشت حال میگرد بعد ریختن تو کونش گفت در بیار درش اوردم گفت چایی بیار بخوریم بار اول که از کون گاییدمش رفتم کیرمو شستم تا تمیز بشه براس سکس از کوس بعد خوردن چایی از پشت بعلش کردم پهلو دراز کشیده بودیم با کونش و ممه هاش بازی میکردم کیرم شخ شد خودش برگشت به پشت دراز کشید زیر کمرش بالش گداشتم کوسش اومد بالاتر خواستم کیرمو بکن تو کوسش بعد یک ماه داست بهم کوس میداد کیرم با فشار رفت تو کوسش زهرا هم اخ و اوخ میکرد دوتا تلمبه زدم کوسش یه اب انداخته بود که صداس که َضبط میکردم با گوشی بعدا گوش دادم قشنگ صدای شالپ شلوپ کوسش بخاطر زیادی ابش افتاده از جلو که داستم تلمبه نیزدم گفت رضا خیلی اولش با فشار رفت تو درد داشت الان بهتره تلمبه میزنم نوک سینه هامو بخور منم اونطوری میخوروم میگاییدمش بد گفت بلندشو دراز بکش بیام روت بشینم سینه هام اویزان بشن بخور اونطوری دوست دارم و منم دراز کشیدم اون مدل سکس کردیم خودش داشت بالا پایین میشد رو کیرم منم نوک دوتا سینه های بزرگ و سنگینش. تو دهنم بود داشتم میخوردم تا زهرا به اوج لذت رسیو و ازضا شد قشنگ هم کوسش نبض میزد هم رو شکمم ابش اومده بود بعد اینکه خودش ارضا شد گفتم از کون بکنمت گفت نه گفتم پس تلمبه بزن ابم بیاد بریزم تو کوست گفت باشه یکم بعد باز گفتم از کون نمیدی گفت اگه زود میریزی بیا بکن منم گفتم اره بابا زود میریزم به پهلو دراز شد با اب کوس خودش گداشتم تو کوتش شروع کردم تلمبه زدن زهرا هم قشنگ داست هم حالا میکرد هم اخ و اوخ میکرد یکم گدشته یود گفتم ریختی گفتم نه هنوز گفت بریز دیگه گفتم باسه یکم صبر کن خیلی وقته کونتو نکردم بدار یکم بگامش میریزم یکم بعد باز گفت بریز داره سوراخم درد میکنه گفتم باشه منم بار دوم قشنگ پنج شش دقیقه مداوم تو کونش تلمبه های محکم و اروم مدل پهلو زدم اخرش ریختم تو کونش تا باز صدای اخ اوخش بلندتر بسه بعد اینکه ریختم گفت راحت شدی گفتم خیلی و بلند شدیم حاضر شدیم رفتیم برسونمش خونشون قرار بود بازم بیاد بکنمش ولی یه اتفاقی براش افتاد فعلا تا الان نتونسته موقعیت بیفته بیاد پیشم بدجوری الان تو کف کوس و کون ممه هاش هستم خودش از دخترش خیلی بیشتر بهم حال میده اینم یه داستان واقعا از من و مادرزنم زهرا

نوشته: علی