داستان سکس تری سام

[behrooz]

خاطرات تری سام
 

سلام خدمت دوستان دوست داشتین باور کنید یا نه مهم نیست فقط خواستم خاطره امو براتون تعریف کنم.
من فقط اسم هارو عوض میکنم.
اسمه من سامانه و 27 سالمه من با خانمم حدود 6 سال دوست بودیم الان ازدواج کردیم.از همون اول من تری سام با دوتا دخترو دوست داشتم ولی خب قبول نمی‌کرد حتی بارها به دعوا بحث کشیده شده.
تا اینکه بعده ازدواج دوباره من حرفشو زدم وهمچنان جواب نه بود.از خانومم بگم براتون اسمش رهاست هم سنه خودمه و سایز سینه ها 75 با بدنه خوب.
خانومم یه دوستی داشت به اسمه زهرا ک دوران دوستیه ما من دو سه باری باهاش یواشکی سکس داشتم.
اینم از خودم بگم با دیدن بدن خانم ها واقعا حالم خراب میشه یا اینجوری بگم ک دوست دارم با افراد زیادی رابطه داشته باشم
بریم سره داستان اصلی.ما رفتیم سره خونه زندگی خودمونو یه روز که من سرکار بودم رها زنگ زد که شب زهرا میاد خونه ما خوراکی و اینا بگیر بیار اینم ک من همیشه مشروبم به راهه.
خلاصه من ساعت 9اینا بود رسیدم خونه به بهونه خستگی رفتم یدوش گرفتمو تروتمیز کردم.ساعتای 10ونیم اینا بود زهرا اومد یکم حرف و اینا ساعت نزدیک 12 بود نشستیم پایه مشروب من فکرای پلید اومد تو ذهنمو تا جایی که تونستم اینارو مست کرده بودمو زهرام که میدونست من تریسام دوست دارم شصتش با خبر شده بود و اون اوکی بود.خلاصه مشروب خوردیم و یکم بزن برقص و اینا که رفتیم واسه خواب ولی خوب خوابی در کار نبود.منو رها رفتیم تو اتاقه خودمون که درب هم نداره.زهرام داخل اون یکی اتاق من که نقشه داشتمو دنباله اجرا کردنش بودم فکرشم داشت دیوونم می‌کرد.شروع کردم بارها لب بازی گردن خوردن(من دوست دارم قبل سکس از ساقه پا لیس بزنم تا گردن)داشتم سینه های رها رو میخوردم کسشو می‌مالید که یهو صداش رفت بالا هم مست بود هم حشری زهرا با صدای رها یه دفعه اومد تو اتاقو گفت به به چشمم روشن فقط من تنهام دیگ که رها گفت تو اینجا چیکار میکنی و این حرفهای چرتو پرت که من گفتم میرم آب بخورم زهرا رفت سمته رها و برگشتم دیدم دارن حرف میزنن تامن رسیدم شروع کردن به لب بازی با هم منم که داشتم بال درمیاوردم بهشون اضافه شدم داشتم بال در می‌آوردم حالا دوتا کس خوب در اختیار منه.شروع کردیم زهرا دستو انداخت رو شرته منو در آورد و شروع کرد ساک زدن یه جوری می‌خورد ک انگار صد ساله کیر ندیده رهام رفت کمکش حالا یکی داشت تخمامو می‌خورد یکی ام ساک میزد.که گفتم پاشید لز کنید یه جوری باهم لب بازی می‌کردندو تو هم می‌پیچیدن معلوم باره اولشون نیست شروع کردم به خوردن کس رها زهرا داشت گردنشو می‌خورد لب میگرفتن که بعدش به رها گفتم جاتونو عوض کنید و افتادم به کس خوری زهرا جون به به دیگ کیرم داشت می‌ترسید رها شروع کرد ساک زدنو منم زهرا رو نشوندم رو صورت جوری ک کسه خوشگلش تو دهنم همینجوری که میخوردم به لرزش افتادم فهمیدم ارضا شده خوابوندم و کیرم گذاشتم دمه کس زهرا یواش دادم تو معلوم بود خیلی وقت بود نداده بود رهام داشت سینه هاشو می‌خورد ک ازکس زهرا در آوردم حالا نوبته رها بود حال بدم بهش همینجوری که تلمبه میزدم تو کس رها زهرام کسشو کرد تو دهنشو کس زهرا رو می‌خورد یه چند دیقه تو کسه رها تلمبه زدم ک ارضا شده منم داشتم ارضا میشدم گفتم داره میاد که رها سریع نشست جلومو شروع کرد به ساک زدن که آبم اومد تو دهنش خالی کردم همونجوری باهم لب بازی کردنو آبم داد دهنه زهرا رفتن شستن اومدن منم ک دلم نمیخواست امشب تموم شه تازه کارم شروع شده بود ک گفتم میخوام دوتا تونو از عقب بکنم رها گفت میرم خودمو خالی کنم حالا من مونده بودم زهرا شروع کرد به ساک زدن بی پدر یجوری می‌خورد نمیتونستی چشماتوباز نگه داری دوباره راست شد رها اومدو گفت میبنم خوب کیره شوهرمو میخوریا بالاخره به آرزوش رسید ساعت تقریبا 2 3اینابود که شروع کردم انگشتم با وازلین چرب کردم که سوراخ کونارو باز کنم که حسابی جرشون بدم که اولم از کونه رها شروع کردم همینجوری ک من انگشت میکردم داشتن بازهرا گردنو لبه هم‌دیگرو میخوردن حالا نوبت کیرم بود مثه چوب سفت شده‌بود دادم نوبتی ساک زدنو رها برگردوندم کیرمو یواش یواشگذاشتم تو کونش همزمان بازهرا لب بازی میکردم ک گفتم پاشو وایسا پاهاتو باز کن همونجوری که تلمبه میزنم تو کون رها زهرا دستاشو چسبوند به دیوارو قابل کرد شروع کردم کسشو خوردم یجوری که باخوردنه من سرصدایه همدیگه جفتشون ارضا شدن ولی هنوز کونه زهرا مونده که پاره شه باوازلین اوفتادم به جونه سوارخشو لبایه عشقم راهرو میخوردم کیرمو گذاشتم سره سوراخ با یه فشار کوچیک رفت تو رها میگفت زهرا جنده گزیده شو کسکش حقته منم باشنیدن این حرفا حشری تر میشدم محکم تر می‌میکردمو ارضا شدم تو کونه زهرا خالی کردم دیگ جونی برام نمونده بود دراز کشیدم یکیشون اینور یکیشونم اونور که تقریبا بعده 20 دیقه انقد باهام ور رفتن دوباره کیرم راس شدو رها گفت میخوام.بغله همدیگه خوابوندمشونو از کونه این درمی‌آوردم میکردم تو اون یکی تا دوباره به فاصله خیلی کم جفتشون ارضاشدن.من دراز کشیدمو زهرا رو بردم روم گذاشتم تو کسش رهام رو به زهرا نشست رو دهنم همونجوری که کسشو میخوردم لب بازی میکردن به همین حالت جاهاشونو عوض کردم موقعی داشتم کسه راهرو میکردم ارضاشدمو خالی کردم توکسش.
که بعدش یکم لب بازی کردیم و خوابیدم بغله هم .صبح پاشدم دیدم زهرا رفته سره کار و رهام بیدار شد و کلی بوسش کردم و ازش تشکر کردم و ک گفت دیگ تکرار نمیشه
ولی بعضی موقع که بشه با زهرا سکس میکنم که بیارم یکی از دوستاشو آورد و چند ساعتی سکس کردیم.

نوشته: سامان