داستان سکسی خوابیدن شبانه با خواهرم

[minimoz]

یک شب و نصفی
 

این قضیه که میخوام تعریف کنم واقعی هست. داستان برمیگرده وقتی 20 سالم بود. یه روزی کلی فامیل از شهرستان اومدن خونه ما. برای همین شب خیلی فشرده کنار هم خوابیدم. من کنار دیوار افتاده بودم و خواهرم که 2 سال ازم بزرگتر بود کنار افتاده بود. بدون هیچ فکری شب خوابیدم. حدود سه شب بود که بیدار شدم و رفتم دستشویی. وقتی برگشتم و دراز کشیدم خواهرم رو دیدم که پتو از روش افتاده و رو به طرف من خوابیده. یکم نگاهش کردم و این توجه به بدنش منو تحریک کرد. شاید لازم باشه چیز هایی رو ذکر کنم.
این برای اولین بار نبود که می خواستم به خواهرم دست بزنم. قبلا هم در حد مالیدن کون و سینه انجام داده بودم. بارها با بغل کردن از پشت آبم اومده بود. اما همیشه در خواب بود. می دونستم که میدونه من این کارا رو می کنم و خودشو به خواب میزنه. دلیل این هم این بود که من یه خاله هم سن خواهرم داشتم که مرتب سکس داشتم باهاش و از این موضوع خبر داشت. قضیه سکس من و خالم با ازدواجش تمام شد و من به مالیدن خواهرم رو آوردم.
شروع کردم به مالیدن سینه هاش ( چون رو به من بود), یکم که این کارو ادامه دادم بیشتر تحریک شدم, اما چون به کونش دسترسی نداشتم, تصمیم گرفتم دستمو بکنم تو پیرهنش و سینه هاشو بمالم. یکم سعی کردم اما نشد. ایده بعدیم رفتن سراغ کوسش بود. دستمو کردم تو شلوارش, کش شلوارش شل بود, الان قشنگ میتونستم بدن لختش رو حس کنم. اما چون پاهاشو به داخل شکمش جمع کرده بود نتونستم به کوسش دست بزنم. سعی کردم از بغل به سوراخ کونش برسم اما بازم نشد. در حین تلاش های من یک دفعه یه صدایی اومد با ترس و خیلی سریع دستمو کشیدم بیرون. قلبم از ترس خیلی شدید میزد.
در میان این صدا و ترس من از این که خواهرم هست و میخواد جیغ و داد کنه, خواهرم برگشت و کونش رو گرفت طرف من. اولش فکر کردم که خواهرم نمیخواد ادامه بدم. اما بعد از مدتی اینو حس کردم که داره دسترسی به بدنش رو راحت می کنه. بدون هیچ اتلاف وقتی دستمو کردم تو شلوارش, و انگشتمو تو کونش. بعدش دستشو بیرون آوردم و انگشتمو خیس کردم و دوباره شروع کردم به انگشت کردنش. یه مدت ادامه دادم وقتی داشت آبم میومد دستمو کشیدم بیرون و از پشت کیرم و چسبوندم بهش و آبم اومد. رفتم دستشویی و برگشتم و دراز کشیدم. یادم نمیاد کی خوابم برد.
صبح خیلی زود بود و با سرو صدای خیلی زیادی بیدار شدم. همه داشتن برن شهرستان از جمله پدر و مادر. خواهرم هم قرار بود بره, اما من طبق معمول هیچ وقت شهرستان نمی رفتم. یک چیزی رو متوجه شدم. خواهرم بیدار نمی شد و گفت نمیره. من خودمو به خواب زده بودم. اولین چیزی که به فکرم اومد اینه که عمدا میخواد بمونه. یه یک ساعتی طول کشید تا همه برن. یک ساعتی که عمری برای من طول کشید. وقتی رفتن زود پا شدم. در و اینا رو چک کردن و اومدم کنار خواهرم دراز کشیدم. دیگه هیچ ترسی نداشتم, می دانستم که اونم میخواد. سعی کردم شلوارش رو پایین بکشم اما نشد. دیگه شهوت بالا زده بود و نمیتونستم فکر کنم. پا شدم قیچی رو آوردم و شلوارشو بریدم و بعد شرتشو. الان یه کون و سوراخش جلوم بود که آزاد بودم بکنمش. شلوارم رو دادم پایین و سر کیرم آبی زدم و خوابیدم روش. سعی کردم آدم بکنم تو تا دردش نیاد. سره کیرم تو کونش بود و هیچ حرکتی نکرد. با خودم گفتم این کون اینکاره هست. شروع کردم به تلمبه زدن, دومین یا سومی بود که فقط این صدا رو شنیدن “آخ”. اولش توجهی نکردم و ادامه دادم. دو سه تا تلمبه دیگه زدم اما شروع کرد به تکان خودم. سعی کردم تا سره جاش نگه دارم تا بتونم ادامه بدم. اما نشد, منو کنار زد و بلند شد و رفت دستشویی.
یه بیست دقیقه ای اونجا بود, منتظر یک دعوا بودم. اما اومد بیرون و بدون نگه کردن به من رفت اتاق و در رو بست. فکر کنم ساعت هفت و خرده ای بود. از استرس و ترس زدم بیرون و حدود ناهار برگشتم خونه. میدونستم فقط خواهرم خونه خواهد بود. اومدن آیفون رو زدم بدون این که به روی خودش بیاره در رو باز کرد, رفتم نشستم تلویزیون دیدم. بعد نیم ساعت صدام زد برای نهار. نهار خوردیم یواش یواش اتفاق های صبح رو فراموش میکردم.
از این ماجرا چند روزی گذشت, رابطمون دوباره کامل عادی شد, یه جورایی تصمیم گرفته بودم منتظر بشم تا اون دوباره پا بده. حدودا یک ماهی شد, تا این که دوباره تنها شدیم. حدود ساعت شش عصر بود که جلو تلوزیون تلوزیون دراز کشیده بودم و فیلم میدیدم. اومد کنارم دراز کشید و با هم فیلم دیدم. فاصلش با هم خیلی کم بود, بیشتر توجهم جذب بدنش شده بود تا فیلم. فیلم تموم شد, اومدم نشستم تو لب تاب یه فیلم پیدا کردم که دارای صحنه های سکس بود. گفتم شب ساعت 12 اینو میزارم و واکنشش رو چک می کنم. اگه اعتراض کرد حرکتی نمی کنم, اگر نه, که می کنمش. فیلم رو گذاشتم. حدودا یک ساعت از فیلم گذشت و اون قسمتی اومد که دوتا زن لخت تو یک صحنه سه چهار دقیقه ای با یک مرد سکس می کردند(پورن نبود).
هیچ اعتراضی نکرد و نگاه کرد. رو پشت دراز کشیده بود, بعد چند لحظه دستمو گذاشتم روی رونش. حرکتی نکرد. خیلی شدید راست کرده بودم. خواستم که رونش رو فشار بده برگشت یه طرفی که کونش به طرف من بود خوابید. یکی دو دقیقه منتظر شدم, بعدش خیلی آروم رفتم جلو تا کیرم رو چسبوندم به کونش. بعد این تقریبا هیچ حرکت نزدم, فقط بعد از چند دقیقه که میخواست آبم بیاد, خیلی محکم از کونش گرفتم و کیرم رو بهش فشار دادم. آبم اومد و پا شدم رفتم دستشویی. وقتی برگشتم دیدم رفته اتاق و در رو هم بسته. گرفتم خوابیدم. حدود یکی دو ساعت بعد بیدار شدم.
در اتاق رو باز کردم دیدم خوابیده, دیگه یه جورایی جایی رسیده بود که مالیدن و اینا جواب نمیداد, فقط تلمبه زدن جواب میداد. چند بار صداش کردم تا آخرش جواب داد. وقتی رفتم به طرفش برگشت و رو شکمش خوابید. رفتم کنارش نشستم, یا دستم از کناره های شلوارش گرفتم و وقتی میخواستم پایین بدم خودشو یکم بالا آورد, شلوار و شرتش رو پایین دادم. بعدش شلوار خودم رو دادم پایین. روی روناش نشستم اولش انگشتمو خیس کردم و کردم تو کونش, یکی دو بار تک انگشتی بعدش هم دو انگشتی. سره کیرم آب زدم و گذاشتم در کونش. یکم فشار دادم سر کیرم رفت تو. برخلاف قبل معلوم بود که هیچ دردی نداره. یواش یواش بیشتر کردم تو, الان تا نصف کیرم تو کونش بود. کشیم بیرون و روش خوابیدم و کردم تو و شروع کردم تلمبه زدن. دو یا سه دقیقه طول کشید تا آبم رو داخل کونش خالی کردم. و شاید یک دقیقه ای همونطور که کیرم تو کونش بود روش دراز کشیدم. ازش کشیدم بیرون و کنارش روی زمین دراز کشیدم. هم که من از روش اومدم پایین شلوارشو داد با و پتو رو کشید روش. منم همون جا خوابم برد.
صبح ساعت هشت بیدار شدم دیدم داره صبحونه میخوره, رفتم کنارش نشستم با هم صبحانه خوردیم, که تلفن زنگ خورد, مامانم بود گفت تو راه هستن و حدودا ساعت یازده دوازده میرسن خونه. زود رفتم اسپری تاخیری گرفتم برگشتم. سر صحبت رو باهاش باز کردم. و گفتم: بیا قبل از اومدنشون یه بار دیگه بکنمت. یه اخمی کرد و هیچی نگفت. رفتم اتاق و یک رختخواب انداختم رو زمین. اومدم از دستش گرفتم و بلندش کردم بردم اتاق. ازش خواستم لباساشو دربیاره. اما همین طوری روی رخت خواب نشسته بود. نشستم رو به روش و شروع کردم به درآوردن لباس هاش. درازش کردم روی زمین, سعی کرد دوباره بره رو شکم بخوابه. نذاشتم. پاهاش رو گذاشتم رو شونه هام. و خم شدم تا نزدیک صورتش. با دستم کیرم رو تو سوراخ کونش گذاشتم, و یکم فشار دادم, اما تو نرفت. یکم آب زدم و کردم تو کونش. از صورتش معلوم بود که یکم درد داره, با ابرو های گره زده داشت در و دیوار رو نگاه میکرد. شروع کردم تلمبه زدن. یواش یواش داشت او حالت اخم از صورتش می رفت.
حس کردم داره آبم میاد. بیرون کشیدم و رفتم کنارش, سعی کرد بلند بشه و بره. گرفتمش و گفتم هنوز تموم نشده, شروع کردم خوردن سینه هاش, بعدم یکم با کوسش بازی کردم. دوباره فیس تو فیس, شروع کردم کردنش. بعد چند دقیقه دوباره تو کونش آبم اومد.

نوشته: exshi