رفتن به مطلب

داستان سکس گی کون دادن در سفر


behrooz

ارسال‌های توصیه شده

 گی × سفر × داستان گی × سکس گی × داستان سکس گی

کون دادن محمد تو ترکیه

سلام. اسمم محمده و ۳۲ سالمه. عید ۱۴۰۲ رفته بودم ترکیه. هنوز ازدواج نکردم و اصلا دوست ندارم ازدواج کنم. دوس دارم با دو سه تا مرد قوی دوست باشم که مرتب به اونا کون بدم. قدم ۱۷۰ و حدود ۷۰ کیلو وزنمه و سفید و کم مو هستم. توی استانبول هتل گراند هالیچ هستش که اونجا اتاق گرفته بودم. از همون اول دنبال این بودم که یکی رو پیدا کنم که منو بکنه. وقتی اتاق رو تحویل گرفتم اولش رفتم حموم و حسابی خستگیم در کردم. بعدش لباس پوشیدم که بزنم بیرون…حدود ساعت ۶ عصر بود. وقتی رفتم لابی هتل که از اونجا خارج بشم چشمم به یکی از کارکنان هتل خورد. یه پسر جوونتر از من ولی قد بلندتر و توپر تر از من و البته خیلی خوشتیپ. همون نگاه اول مجذوب شدم. بین بیرون رفتم و نگاه کردن به اون مردد شده بودم. آخرش گفتم برم الکی ازش یه سوال کنم ببینم چجوریاست. رفتم جلو و سلام کردم. یه دفعه دیدم فارسی بهم گفت بفرمایید. من که مونده بودم ؟ ازش پرسیدم ایرانی هستی و اونم گفت آره و اینجا کار میکنم. اسمش علیرضا بود.الکی یه آدرس ازش پرسیدم و بعد بهش گفتم جاهای خوب ترکیه رو میشناسی و اونم گفت آره. بهش گفتم پس بعدا مزاحمت میشم. بهش گفتم میشه شمارتو داشته باشم. اونم سریع شمارشو بهم داد. رفتم بیرون ولی سریع برگشتم. همش تو فکرش بودم. برگشتم ولی توی لابی ندیدمش. رفتم تو اتاق و بهش زنگ زدم. گفت توی لابی ام. گفتم آخه ندیدمت. گفت رفته بودم سرویس بهداشتی و برگشتم. خلاصه دوباره یه سوال الکی ازش کردم و خداحافظی کردم. اصلا نمیدونستم چجوری باید جذبش کنم. شب که شد رفتم بیرون شام خوردم و یه چرخی زدم و برگشتم. دیدم روی یکی از مبلهای لابی نشسته. منو دید یه لبخندی زد و منم رفتم پیشش نشستم. بهم گفت تنهایی؟ گفتم آره. گفت چرا…گفتم اینجوری دوس دارم…یه خورده صحبت کردیم و بهش فهموندم که اهل بودن با دخترا نیستم و از این حرفا.میون حرفام یکی دو بار به چهره مردونه و هیکل درشتش اشاره کردم و اونم با یه لحنی میگفت ممنون. بعد که میخواستم برم بهم گفت چیزی میخواستی زنگ بزن.رفتم تو اتاق ولی همش تو فکرش بودم. بالاخره بهش زنگ زدم و بهش گفتم که حوصلم سر رفته اگه دوست داری بیا بالا. بهم گفت تا ساعت حدود یک و نیم دو نصف شب رفت و آمد هست و نمیتونه بیاد ولی اگر بیدار باشی بعدش بهت سر میزنم. بهش گفتم بیدار میمونم. یه جوری حرف میزدم که بهش نخ بدم. ساعت حدود ۲ بود دیدم در میزنن. فهمیدم خودشه. منم با لباس راحتی و شلوارک بودم. اومد تو و نشست رو صندلی. بهم گفت چرا نمیخوابی؟. الکی گفتم که خوابم نبرده.یه دفعه بهم گفت گی هستی؟ منم هول شدم و گفتم چی؟ دوباره گفت گی هستی؟ من خنده تلخی از خجالت زدم و خودش ادامه داد عیبی نداره بابا . به من مربوط نیست ولی حس کردم گی هستی و چشاتم دنبال منه. بعدش زد زیر خنده. من خندیدم و گفتم نه بابا. اومد نزدیکم و گفت چقدر کم مویی. دستمو گرفت و تو دستش فشار داد.بعدش گفت میخوای حال کنیم. منم با سر تایید کردم.همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و منو کشید تو دستای مردونش و منم خودمو چسبوندم بهش. چندتا لب گرفتیم و بهم گفت من باید زود برم. سریع لخت شیم. منم که دیگه رو آسمونا بودم سریع لخت شدم فقط با یه شرت. اونم سریع لخت شد و شرتش رو هم درآورد. بدن بسیار زیبا و مردونه و عضلانی داشت.خیلی خوشگل بود. رفتم دوباره تو بغلش و موهای سینشو بوس میکردم و میخوردم. اونم با دستاش شورتمو درآورد و با کونم بازی می‌کرد. خوابیدیم رو تخت ولی تخت کوچیک و یک نفره بود . کیرشو تو دستام گرفتم . کیرش واقعا به هیکلش میومد.براش ساک زدم و بعد اونم سوراخمو خورد و گفت برگرد. خیلی با عجله داشت کاراشو می‌کرد. تف زد به کیرش و به سوراخ من و تو پوزیشن داگی آروم و آروم کرد تو کونم. خیلی کار بلد بود. توی دو سه مدل منو کرد و شاید حدود ده دوازده دقیقه تلمبه محکم میزد. اصلا بدنش مثل بازیگرای فیلم سکسی بود. اندام ورزید و قیافه خوشگل و کیر بزرگ و …من قبل از اون آبم اومد ولی تحمل کردم و اونم تقریبا کمتر از یه دقیقه بعد از من آبش اومد. خیلی حال داد دوس داشتم چند دقیقه ای روی سینه های مردونش بخوابم ولی گفت که باید بره ولی فردا شیفت عصر دوبار میاد. اون رفت و من همونجوری لخت تا صبح خوابیدم. چند روزی که ترکیه بودم دو بار دیگه منو کرد که یه بارش تو حموم بود. خلاصه خیلی خوش گذشت.

نوشته: مخمد

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.