دانلود فیلم های سکسی آماتور ایرانی با آپدیت روزانه
-
آخرین مطالب ارسال شده در انجمن
-
توسط kale kiri · ارسال شده در
من و ناپدری سلام عشقا براساس واقعیت دوسال بعد از ازدواج من مادرم ازدواج کرد ناپدریم مهربون و دست ودلبازبودن اما چشاش به اندازه ای هیزبود که همیشه معذب میشدم اما خب برحسب عادت همیشه با بلوز شلوارو روسری جلوش میگشتم من قدم 170 وزنم 75 وممه 80 و باسن گردو کمر گودی دارم که برجستگی هام زیادی تو چشم هستن روزی که طلاق گرفتم فقط چهار سال زندگی مشترک تجربه کردم یعنی دوسال بود مادرم ازدواج کرده بود من نازا بودم و دلیل طلاقم همین بود تو خونه مادرم یه اتاق آماده کردیم که اونجا بمونم بعدیه مدت تویه شرکت منشی شدم و کار میکردم ناپدریم وضع مالیش خوب بود و بازنشسته مادرم هم معلم که بیرون هم خصوصی درس میداد هفته ای سه روز ساعت 9 شب میومد چند ماه گذشت تا من بخاطر سرماخوردگیم دو روز مرخصی گرفتم با اینکه اکثر اوقات با ناپدریم تنها بودیم چون من 4 به بعد خونه بودم اما دو روزی که از صبح خونه بودم انگار ناپدریم دستپاچه شده بود برام شربت عسل درست میکرد پتو می کشید روم و… البته من ماهی دو روز مرخصی داشتم که بیشتر کارای اداری و دادگاه و… اون دو روز ناپدریم حسابی بهم رسید و چشم چرونی کرد بعد اون ماه بعد به خاطر تولد دختر دوستم مرخصی گرفتم صبح دوش گرفتم اومدم صبحونه حاضر بود ناپدریم سر میز منتظرم بود گفت عافیت باشه عزیزم تشکر کردم و نشستم چون قرار بود آرایش کنم و موهامو درست کنم لباس یقه باز پوشیده بودم یه بلوز سبز روشن که چاک سینه معلوم بود بایه شلوار تنگ سفید صبحونه رو خوردنی چشم از سینه م برنداشت منم راستش بدم نمیومد چون خیلی وقت بود یه مرد با هوس نگام نکرده بود رفتم اتاق سشوار بکشم اومد گفت میخوای من شونه کنم گفتم نه مرسی اما شونه رو گرفت و گفت دوست دارم خودم شونه کنم همیشه دوست داشتم یه دختر عین تو داشته باشم که خدا بهم داد آخه ناپدریم سه تا پسر داشت که هرکدوم یه شهر بودن موهامو شونه می کشید و بازومو آروم میگرفت دست مردونه ش حس خوبی میداد بلندشدم آرایش کنم که رفت بیرون رفتنی حس کردم کیرش از شلوار بلند شده دیده میشه اما اهمیت ندادم فکرم پیش تولدم بود آرایش غلیظ کردم و رژ صورتی تیره زدم رفتم بیرون تا آب بخورم دیدم ناپدریم تو گوشی فیلم سکسی میبینه دستش رو کیرشه واز رو شلوارم ساله یه سرفه ای کردم و آب خوردم برگشتم تاچشمش افتاد بهم گفت چقدر خوشگل شدی لبخند زدم وبا عشوه تشکر کردم جلوی موهامو فر کردم و دم اسبی بستم ولباساشودراوردم که لباس مجلسی بپوشم اما باید یکی زیپشو میبست به ناچار رفتم صداش کردم که میای اتاق که خیلی زود اومد و گفت جانم عزیزم گفتم پشت لباسمومیبندی گفت آره برگرد چند ثانیه طول کشید زیپ لباسمو بکشه فهمیدم داره اندام و باسنمو دید میزنه یه لباس بلند مجلسی حریر نرم به رنگ آبی زیپشو کشید و برگشتم چش توچش گفتم مرسی گفت خواهش میکنم یقه ی لباس جوری بود که نصف ممه هام بیرون بودن سوتین نداشتم چون لباس جای ممه هاش اسفنج داشت و خیلی تنگ جوری که انگار ممه هام در حال انفجار بودن ازش خواستم گردنبندمو ببنده و بیست و وایسادم روبروش و گفتم بهم میاد اونم بیشتر از گردنبند و لباس به ممه هام نگاه کردو گفت محشره خندیدم و با دستم گردنبندمو لمس کردم و بعد دستمو با عشوه از روی ممه کشیدم پایین معلوم شد بدجور دلش کص میخواد منم نبض کصم میزدو کیرمیخواست گفتم این لباسمو خیلی دوست دارم و هم نرمه هم سبک هم عرق نمیکنم دست بزن پارچه ش عالیه فهمیدچراغ سبزمیدم زود با دستش کشید اززیربغلم تا پایین خم شد از پایین لباس رابلندکرد که جنسشو ببینه اما چاک یکطرفه لباسم باز شد دو تا رونای سفید لختمو قشنگ نگاه سیرکرد گفت هم خودت قشنگی هم لباست راستش لحن صداش پر از شهوت بود منم خوشم اومد گفت بیا آبمیوه بریزم بخوریم منم دستبند پابند رو بردم اونجا ببندم که ازم گرفت و خودش بست پابندمو که بست یه لحظه دستشو کشید رو پام بعدش ممه هامو نگاه کرد آبمیوه روداد دستم خوردم بلند شدم برم آماده بود باسنمو ببینه دو قدم رفتم برگشتم دیدم دستش رو کیرشه زود کشید خندم گرفت گفتم راستی منو میرسونی خونه دوستم گفت آره عزیزم چند برمیگردی گفتم مراسم 3 تا 6 هست گفت میام دنبالت مانتو و روسری سر کردم رفتیم تو مراسم کلا حواسم پیش ناپدریم و کیر شق شدش بود و داشتم خودمو راضی میکردم که الان که هردو میخوایم اشکالش چیه قبل از تجاوز با رضایت باهاش کیف و حال کنم اومد دنبالم توراه حرف زدنی هی دستشو میزد به رونم انگار اونم فکراشو کرده بود دل و زده بود به دریا سخت نگرفتم وراهشوبازگذاشتم به بهونه کیپ شدن درماشین سعی کرد خودشو بماله به ممه هام رسیدیم خونه میدونستم چطور شروع کنم صداش کردم بیاد زیپ لباسمو باز کنه اومد و باز کردن منتظر بود بگم بره تا لباسمو در آرم بلافاصله گفتم گردنبند و دستبند پابند رو خودت بستی خودتم وا کن لطفا گفت ای به چشم گردنبندمو که وا کرد دستمو گرفت دستش باز کنه همزمان جلو چشماش لباسمو از رو ممه هام کشیدم پایین و وانمود کردم که خودش افتاد با دست ممه هامو گرفتم گفت راحت باش نگاه میکنم منم لباسمودرآوردم نشست پابندمو باز کنم که سرپا لخت جلوش بودم و شورت توری آبی تنم بود گفت شورتت خوشگله خندیدم و گفتم حالا زیرشو ندیدی خندید و گفت میتونم ببینم گفتم راحت باش شورتمو آروم کشید پایین و کصمو باتمام وجود بو کرد و یه ماچ آبدار بلندشد لب تو لب شدیم و چند دقیقه لب گرفتیم و ممه هامو میمالید و میگفت جیگر خودمی لیسم میزدو ازخودبیخودمیشد ممه هامو میمالیدوچشام ونگامیکرد ونوک ممه هامو لیس میزد میخورد و میک میزد و گاز آروم میگرفت و همه شو میکرد دهنش با نوک ممه هام بازی میکرد چشامو نگاه میکرد و میگفت خمار کی بودی تو دوتا ممه هامو چنگ میزد با هم میکردتودهنش حشری شدم بدجور شکمولیس زدو رفت سراغ کصم چندتا بوس کرد لیس زد بعدش گفت لبه تخت دراز بکش یه پاتو آویزون کن شروع کرد میک زدن چوچولمو وخوردن لبهای کصم با به به وچه چه جوری میخورد از جاش میکند یه ربعی خورد و مالید گفتم بسه کیرتو میخوام کیرشو درآورد و دهنمو گایید براش ساک میزدم و زبونمو میکشیدم روش وبیضه هاشو میمالیدم دیگه طاقت نداشتم گفتم دراز بکش نشستم رو شکمش و چاک کصمو میکشیدم روکیرش اونم با ممه هام بازی میکرد و قربون صدقه میرفت که ارضا شدم دراز کشیدم پاهامودادبالا تاته کیرشو فشارمیدادتوکصمو میگفت خیلی تنگه عزیزم و… ارضا شد رفتیم شستیم اومدیم ساعت 7/30 بود یک ساعت ونیم مونده بود تا مامان بیاد گفت میشه یبارم حال کنیم گفتم چرانشه که افتاد روم و ممه هامو دل سیرخورد و 69 شدیم و حسابی کیرشوخوردم وکصمو خورد برگشتم مدل داگی کیرشو فشارداد توکصمو و باسنمو سیلی میزد و میگفت بالاخره گاییدمت عزیزم عجب کسی داری تو که ارضا شد رفتیم شستیم مامانم اومد بعد اون روز هروقت مرخصی باشم باهاش حال میکنم خیلی خوبه وقتی شبها فکر میکنم کیری که میره تو کس مامانم من میخورمش و میکنم توکصم حشری میشم دوستون دارم و فردا بازم مرخصی هستم و لحظه شماری میکنم صبح بشه دوش بگیرم با ناپدری دل سیر حال کنم بای نوشته: سمانه -
توسط kale kiri · ارسال شده در
خاطرات مرد فانتزی باز بازنشسته مشخصاتم تو بیو هست سالهاست که اینجا هستم ولی از خودم چیز زیادی نگفتم منم مردی بودم با فانتزیهای زیاد از اوایل ازدواجم در دهه هشتاد علاقه زیادی به ضربدری داشتم ولی زنم که چادری بود اصلا مجال همچین تفکراتی رو نمیداد یک بار که خواستم از زبان بقیه ضرب رو تعریف کنم چنان برخورد تندی کرد که کلا تا مدتها فکرشم از سرم افتاد اما کم کم اوکی گرفتم فیلم سوپر باهم ببینیم مدلهای مختلف رو میدیدیم اوایل گیر میداد یعنی از من ناراضی هستی اینا رو نگاه میکنی منم براش توضیح میدادم نه این فقط فان و وقت گذرانیه یواش یواش متوجه شدم از فیلم مردان سیاه پوست کیر گنده یا همون bbc خیلی بیشتر خوشش میاد کم کم حرف سکس با غریبه رو به رختخواب هم کشوندم اوایل مخالفت میکرد حتی دربارش حرف بزنم کم کم خوشش اومد و تحریک میشد ولی یکبار که برای آشنایی با یک زوج اقدام کردم عمیقا ناراحت شد و خیلی تند برخورد کرد منم دیگه قید زوج رو زدم و کلید کردم رو نفر سوم سیاهپوست اونم با این توجیه که اینا تو ایران نیستن که اینجوری رضایت میداد و علاقه مند شد که بیشتر فیلم ببینیم. براش به زحمت یه دیلدو سیاه کلفت خریدم و با اون تری سام خیالی رو تجربه کردیم خیلی به هردوتامون چسبید فقط مساله این بود که با سکس آنال اوکی نبود بخصوص با دیلدو! یواش یواش پاشو به مجازی باز کردم اینجا با چند مرد اشنا شدیم کم کم رفتیم تو کار چت سه نفره شب تا صبح می‌نشست چت میکرد اما بعضی پسرا واقعا بی جنبه بودن میخواستن مثلا منو بپیچونن بیان یواشکی با زنم سکس کنن که خوب منم بلاکشون میکردم دیگه دستم اومده بود چه پسرایی بهترن گشتم پسر حرف گوش کن پیدا کردم بهش خط میدادم تو چت چیا بگه اینجوری کم کم تمایلش به حضوری بیشتر شد تا اینکه برای اولین بار رفتیم ملاقات یک پسر کم سن که از شهر دیگه ای بود پسره اسکول تو ماشین یکم مالوند ولی بعدش گفت نه نمیخوام!! ضد حالی بود که خانم خورد فکر کرد ایرادی تو بدنش بوده تا اینکه یه اقای نسبتا میانسالی که طلاق داده بود رو پیدا کردیم تو چت بسیار جنتلمن برای هر کاری باهام هماهنگ میکرد ازم اجازه میگرفت انصافا هم مخ زنیش عالی بود تو چت طوری پیش میرفت که ارگاسم رو شاخش بود منم دیدم دو نفر اوکی هستن بدجنسیم گل کرد به پسره گفتم اگه زنمو میخوای باید بهش بگی من فقط کون دوست دارم! اونم زد تو کار چت درباره انال با کلی گیف و عکس و فیلم اولش خانمم اوکی نبود ولی یواش یواش خوشش اومد بعد چت خودش ازم درخواست آنال میکرد یه حالی هم می داد که نگو انگار واقعا کون داده بود از بس که باز و آماده بود دیگه نیازی نبود کلی وقت بزارم بازش کنم خلاصه قرار ملاقات حضوری گذاشتیم طرف هم با یه کادو خوشگل اومد پارک اونجام فقط حرف زد کوچکترین تماسی هم برقرار نکرد مارو هم دعوت کرد خونش این رفتارش دیگه مخ زنی کامل بود خانم یادش رفت که طرف فقط قرار برای کون کردن گذاشته مشتاق شد بریم خونش ماهم رفتیم وارد شدیم یه خونه لوکس ولی مجردی با کلی وسایل پذیرایی یه کادو برای خانم یک کادو برای من حقیقتا سوپرایز شدیم بعدم نوشیدنی و کم کم گرم شدیم رفتیم تو تخت اونجا بود که سوپرایز اصلی رو دیدم یارو لخت که شد یه کیر کلفت داشت اندازه مچ دست من!!! رنگم پرید گفتم این الان بخواد از عقب بزاره که روده ها رو هم پاره میکنه تو فکر این بودم که چطوری بپیچونم که دیدم خانم با ولع داره ساک میزنه در گوشش گفتم اینو فکر نکنم بتونی تحمل کنی از مال منی که همش ازش فرار میکردی هم بزرگتره خندید و گفت حالا یه امتحانی میکنم خلاصه که به بغل خوابید یارو هم پشتش خوابید کیرشو گرفت خوب ژل مالی کرد گذاشت دم سوراخش گفت تو تکون نخور خودم میخوام انجام بدم یواش یواش جلو عقب کرد سرش رفت تو گفتم الانه که جر بخوره دیدم نه تا ته کرده تو…! خلاصه که من نفهمیدم اون تیر برق چطور رفت تو اون سوراخ تنگ بعدم که تلمبه شروع شد حین کارم من جامو با پسره عوض میکردم اووف چه حالی میداد برای اولین بار ارضا شدن از کونش رو دیدم پسره یواشکی در گوشم گفت میشه از جلو؟ گفتم نه همین خوبه خلاصه که یه حال توپ کردم که باعث شد دیگه قید ضرب رو بزنم اگه دوست داشتید بقیشو بنویسم تو نظرات بگید نوشته: سعید -
توسط kale kiri · ارسال شده در
سواری کردن از رعنا تا مژی سلام دوستان آرین هستم توی خانواده همه آری صدام میکنن 31سالمه و متاهل سه ساله با زنم مرضیه ازدواج کردم کارم فروشندگی لباس زنانه بخصوص شلوار و شال و روسری هستش که بواسطه همینکار با خانم های زیادی در تماسم اوایل کاری به کسی نداشتم اما بعضی زنها خودشون خارش داشتن خیلی هم مورد های خوبی بودن حیفم میومد از دست بدمشون از همشون پر خارش تر رعنا بود یه زن سفید قد کوتاه با موهای هویجی که کون گندش بد جور کیرم راست می کرد اغلب هم برای خرید شلوار میومد کم کم با هم دوست شدیم داشتم برنامه ریزی میکردم که یه بار که مرضیه بیمارستان شیفته بیارمش خونه که خواهرم مژده از شوهرش طلاق گرفت و چون جایی نداشت اومد خونه من بدبخت کلا دو سال بود که ازدواج کرده بودن که یه سال آخرش درگیر دعوا و طلاق بودن خیلی با مژده حرف زدم که برگرده با شوهرش حرف زدم اما بی فایده بود هیچ کدوم خیال برگشتن نداشتن ناچارا پذیرفتم که این مژده دیگه از الان پیش ماست اوایل تمام وقت خونه بود به زور راضیش کردم حداقل بره کلاس زبان و توی خونه نمونه که حال روحیش بهتر بشه به هر حال طلاق اتفاق شیرینی نیست بخصوص اینکه شوهرش انتخاب خودش بود و با هم دوست دختر و دوست پسر بودن و به قول خودشون عاشقهم بودن شرایط ایده آل نبود اما میشد رعنا بیارم و اون کون گنده اش بگایم اولین بار با کلی استرس رعنا آوردم از کون کردمش تا آبم اومد گفتم بدو بریم الان خواهرم از کلاس زبان میاد از اون دفعه دو دفعه دیگه هم رعنا آوردم از کون کردم بهم میگفت آری کون پرست واقعا کون محشری داشت معلوم بود زن بده است اما کونش تنگ تنگ نبود اما خیلی حال میداد نه قد اون کوتاه بود و قد من بلند وقتی داگی میشد و توی کونش تلمبه میزدم انگار که سوارش شده بودم و این بیشتر بهم حال میداد کم کم در هفته حداقل یه بار رعنا میاوردم و اون کون بهشتی سفید گنده می کردم اما خیلی دوست داشتم یه شب تا صبح رعنا بیارم و از کوس و کون با هم بکنمش که با وجود مژده نمیشد تا اینکه یه روز که رعنا آورده بودم و داشتم از کون می کردمش مژده کلید انداخته بود و اومده بود داخل اما چون من به رعنا میگفتم کون پرستت کیه میگفت تو تویی آری بکن کونمو بکن منم میگفتم دوست داری من سوارت شدم؟ وااای چه حالی میده رعنا سوارت شدن سواری دادن به آری دوست داری ؟میگفت آره خیلی ما توی حال خودمون بودیم و داشتم با رعنا حرفای سکسی میزدم که دیدم مژده دم در اتاق ایستاده و داره ما رو نگاه میکنه اما زود رفت توی اون شرایط نمی تونستم بکشم بیرون و برم دنبالش گفتم به تخمم که دید بعد درستش میکنم رعنا چون داگی بود ندیدش و فقط من دیدمش تازه داد میزد آری کون پرست من محکمتر بزن مثله همیشه کیرت بکوب توی کونم منم بی خیالش شدم و محکمتر تلمبه زدم تا آبم اومد مثله همیشه ریختم توی کونش و بعدش رعنا لباس پوشید گفت بریم گفتم نه تو برو من کار دارم خواهرم کلید نداره الان میاد رعنا رفت رفتم در اتاق مژده زدم دیدم جواب نداد در باز کردم دیدم نیستش کل خونه گشتم مژده نبود بهش زنگ میزدم جواب نمیداد واقعا ترسیده بودم گفتم نکنه به مرضیه بگه؟ شروع کردم بهش زنگ زدن اونم جواب نمیداد تا اینکه بعد از 45 دقیقه اومد گفت چیه آری چرا انقدر زنگ میرنی؟ گفتم چرا زود اومدی ؟گفت کلاس تشکیل نشد زود اومدم نمیدونستم تو هم اهل سکس پارتی هستی شما مردا چتونه ؟چرا اینجورین ؟مگه تو زن نداری ؟مگه مرضیه بهت نمیده ؟ آری چرا ؟چرا واقعا ؟اگر جای من مرضیه بود چی میگفتی بهش ؟ خدایی هیچ جوابی نداشتم مرضیه هم همه جوره بهم حال میداد اما رعنا یه چیز دیگه بود در تمام طول مدتی که مژده حرف میزد سکوت کردم بعدش رفت حمام وقتی برگشت بهم گفت پاشو برو سرکار نمیری ؟گفتم نه حوصله ندارم گفت منم بودم حوصله نداشتم پاشو برو حموم نمیری؟ اون در گوشم گفت کون پرست کون دختر مردمو پاره کردی کون کثیفه برو حموم باند شدم برم حموم دو تا محکم با دست زد به کونم گفت تمیز بشوریا از حموم که برگشتم شلوارک پوشیده بودم تا جایی می ایستادم با دستش میزد به کونم یا به کونم دست می کشید بهش نگاه کردم گفت چیه ؟چته ؟خیلی حال میده آدم از داداش بزرگش آتو داشته باشه از اون روز تا تنها میشدیم به کونم دست میزد وقتی دید هیچی بهش نمیگم انگشت وسطش می کشید لای کونم هر روز واکنش هاش بدتر میشد کم کم انگشت وسطش میذاشت لای کونم بهم می گفت جووون کون پرست چه لقبی داری کون پرست کون دوست داری؟ کون مرضیه بهت حال نمیده ؟ دیدم سکوت کردنم اون پررو تر میکنه گفتم نه حال نمیداد گفت چرا ؟گفتم گنده و سفید نبود مرضیه سبزه است اصلانم کون نداره گفت سفید و گنده دوست داری آره دیدم زنه اسمش چی بود ؟گفتم رعنا گفت سوپر کون بود و سفید دنبه ای منم دیدمش دلم کون خواست چه برسه به تو کون پرست چه اسم قشنگی برات گذاشته کون پرست و می خندید از اون طرف میرفتم سرکار رعنا می گفت نیستی کم پیدایی کون پرست من سه هفته است نگفتی بیا چیزی شده ؟گفتم نه بابا خواهرم 24ساعته خونست گفت مگر نمی رفت کلاس زبان گفتم چرا اما اومد گفت دیگه نمیره بدجور توی کف بودم وقتایی هم که با مژده تنها میشدم خیلی اذیتم میکرد فقط نمی فهمیدم چرا کونم انگشت میکنه یا دستمالیش میکنه این کارش روی اعصابم بود تا اینکه مرضیه شب شیفت بود 8شب تا 8 صبح من ساعت 10 بود که اومدم خونه مژده تازه از حموم اومده بود تاپ و شورتک پوشیده بود و داشت موهاشو سشواز می کرد گفتم مرضیه شام نذاشت برام ؟گفت چرا اما من ریختمش گفتم چرا ؟گفت تا الان بیرون بودی یه چیزی می خوردی گفتم من بیرون شام نمی خورم گفت واقعا؟ با رعنا جون شام نخوردی ؟ ترسیدم از کجا میدونست با رعنا بیرون بودم ؟ گفتم نه نخوردم گفت می خوای بری حموم ؟گفتم آره گفت بایدم بری از حموم که اومدم گفتم بذار دو تا تخم مرغ نیمرو کنم بخورم که مژده اومد زد به کونم چیزی نگفتم انگشت کرد کونم که برگشتم دستش گرفتم گفت چیه ؟ برای من فاز عصبانی شدن برندار گفتم یه بار دیگه اینکارو کنی که یهو گفت ها ؟چیکارم میکنی ؟ نگاش کردم دیدم شورتکش خیلی تنگه و کوسش بدجوری پیداست یه کوس تپلی وقتی متوجه نگاهم به کوسش شد گفت ها چیه؟کجا نگاه میکنی ؟پشتم کردم بهش که گفت کون پرست نگام کن منم برگشتم دیدم شورتکش تا زانو کشیده پایین و یه کوس سفید جلومه گفت گنده نیست اما سفیده دوست داری؟ بیا من عاشق مردای سیری ناپذیرم دوست دارم خودم سیرت کنم بیا بیا گنده نیست اما با همین سیرت میکنم کاری میکنم کوس پرست بشی اونم کوس من بیا بیا بی اختیار جلوش نشستم و کوسش گذاشت دم دهنم گفت آفرین خوشم اومد که دوست داری بخوریش یه بوی خوبی میداد کل صورتم توی کوسش بود گفت بریم روی مبل بریم روی مبل شلوارمو کشیدم پایین نشستم روی مبل گفت وای چه کیر کلفتیه از چیزی که توی کون اون زنه بود کلفت تره گفتم نه همونه گفت شوخی میکنی؟ کیرم گرفته بود توی دستش گفت اینو بکنی توی کوسم که جر می خوره مرضیه که از من لاغر تره چطوری با این درخت گردو کردی توی کوسش و جر نخورده ؟گفتم مرصیه خیلی وقته جر خورده گفت باور میکنم بهش توف زد سرشو می مالید گفت این کلفت ترین کیریه که دیدم سرشو کرد توی دهنش گفت خیلی خوشم اومد خوردن کیر کلفت دوست داشتم یکم خوردش پاهاشو دو طرفم گذاشت و آروم و یواش یواش نشست روش و کیرم تا ته توی کوسش بود گفت تو کاری نکن خودم می خوام بالا پایین کنم شروع کرد بالا پایین کردن گفت خیلی حال میده این حس که یه چیز کلفت توی کوسمه دوست دارم قشنگ حسش میکنم که تا کجا رفته کم کم تندتر بالا پایین می کرد و جوووووون های کشیده و بلند می گفت چشاشو بسته بود و فقط بالا پایین می کرد که آبم اومد گفت خاک تو سر کمر سستت الان باید آبت بیاد ؟پس بهت حال داد ؟ این کوس لایق پرستیدن هست یا نه ؟ گفتم این کوس هر کس نپرسته من میپرستمش گفت پس از الان کوس پرست صدات کنم ؟کوس پرست آری کوس پرست گفتم بریم روی تخت داگی دوست دارم گفت میدونم پوزیشن سواریه دوست داری سوارم بشی گفتم آره دوست دارم سوارت بشم کوس سواری کنم گفت باشه بریم رفتیم داگی شد دیدم وااااای چه سوراخ های قشنگی چه قرمزه سوراخ کونش لیسش زدم گفت نه کون الان نه اول کوس پرستی نترس میدونم کی هستی آری کون پرست بهت کونم میدم گفتم کونت گنده نیست اما با شکوهه خندید گفت با شکوه ؟ امشب همه جوره سیرت میکنم مطمئن باش زیر کوسم از حال میری کیرم به کوسش میمالیدم گفت آخ جون کیر کلفت آروم بکنش توش کردم داخل کوسش گفت آروم آروم تا ته برو تا ته کردم توی کوسش گفت جووووووون جوووووون آری منم کیرت می پرستم تازه فهمیدم کیر توی کوس یعنی چی تلمبه بزن کوسم حال بیاد بزن بزن توی کوسش تلمبه میزدم صدای جیغ و دادش خونه برداشته بود سوارش شده بودم و کیرم تا ته توی کوسش می کردم جیغ میزد بیشتر بهم حال میداد تند تند توی کوسش تلمبه میزدم و بعد چند تا تلمبه یهویی تا ته می کردم توی کوسش و اون جیغ میزد حال می کردم وفتی جیغ میزد که یهویی صدای زنگ خونه اومد نه یکی نه دو تا همینجوری دستش گذاشته بود روی زنگ فکر کردم همسایه است الان میره اما ولکن نبود منم تندتر تلمبه زدم تا آبم زودتر بیاد مژده هم جیغ میزد تا اینکه آبم اومد هنوز داشت زنگ میزد رفتم دیدم مرضیه است مژده گفت تو برو حموم من درستش میکنم از حموم که اومدم دیدم مرضیه و مژده دارن چای می خوردن گفتم مگر تو شیفت نیستی؟گفت چرا اما جای یکی از دوستام رفته بودم که خودش اومد منم روز اول پریودیمه اومدم خونه گفتم تو بودی زنگ میزدی ؟گفت آره کلید نبرده بودم مژده هم داشته آهنگ گوش میداد نمی شنید کلی زنگ زدم گفتم منم شنیدم اما گفتم مژی در باز میکنه اون شب گذشت مرضیه دو روزم مرخصی گرفته بود دو روزم آف خودش بود 4 روز خونه بود روز 5 ام هم قرار بود شب بره که یعنی تا 8 شب خونه بود روز 5 ام سرکار بودم که مژده زنگ زد گفت بدو بیا خونه کوس پرست من خودم رسوندم خونه مژده لخت بود گفتم باید برم دستشویی گفت برو زود بیا شلوار و شورتم بیرون کندم رفتم شاش کردم کیرم شستم اومدم بیرون رفتم توی اتاق مژده نبود صداش کردم گفت الان میام وقتی اومد گفت کولرم روشن کردم دوست دارم جیغ بزنم گفتم منم جیغ زدن هات دوست دارم گفت من چیزی که باعث میشه جیغ بزنم دوست دارم گفت یه سورپرایز دارم یه اسپری تاخیری گرفته بود گفت دوست ندارم زود آبت بیاد اسپری به زیر کیرم زد و میمالیدش گفت خیلی دوست دارم کوس سوار خودم داگی شد گفت سوارشو آری کیرم کردم تا ته توی کوسش جیغ زد گفت نگه دار نگه دار می تونی یه جور تلمبه بزنی هر بار تا ته بره؟ گفتم آره یکم می کشیدم بیرون و با فشار می کردم داخلش تا بره تا ته اونم میگفت جوووووون بازم بازم خیلی حال میده تند تند تلمبه زدن شروع کردم آه و ناله های مژده هم بلند شده بود دلم جیغ می خواست که یهویی تا ته کردم توی کوسش صدای زوزه گرگ میداد به جای جیغ دخترونه دندونام بهم فشار دادم و تا می تونستم تند تند توی کوسش تلمبه میزدم که ارگاسم شد اما من وحشی شده بودم تند تند تلمبه زدن خیلی بهم حال میداد آبمم نمیومد مژده جیغ میزد داد میزد آری آری آرومتر اما من فقط دوست داشتم تلمبه بزنم توی اون کوس خوشکل سفید و تنگ میگفت یه لحظه وایسا وایسا گفتم صبر کن تا آبم بیاد الان میاد الان میاد گفت نمیاد نمیاد صبر کن کوسکش صبر کن دیوث زن باره خارکسه کونی صبر کن که یهو تکون خورد و من افتادم از روی تخت پایین گفت صبر کن کثافت وحشی خوابید روی تخت پاهاشو باز کرد گفت بیا بکن کیرم کردم توی کوسش و شروع کردم تلمبه زدن چشاشو بسته بود لب پایینش گاز می گرفت و سرشو تکون میداد منم تند تند داشتم توی کوسش تلمبه میزدم که دوباره ارگاسم شد اما من هنوز داشتم تلمبه میزدم که گریه افتاد گفتم الان ابم میاد عزیزم الان میاد و با تندترین حالتی که می تونستم توی کوسش تلمبه میزدم که آبم اومد و ریختم توی کوسش خوابیدم روش بغلم کرد گفتم ببخشید آبم دیر اومد عزیزم گفت نه خوب بود اینجوری دوست دارم تو دوست داشتی ؟ببخشید انداختمت گفتم اشکال نداره تا حالا هیچ کوسی در این حد تند تند نکرده بودم خواستم از روش بلند بشم گفت بلند نشو می خوام حرف بزنیم خوابیدم روش دوباره گفت از الان فقط من و مرضیه قبوله ؟ رعنا و سگ و گربه تعطیل فقط من و مرضیه تاخیری هم برات میزنم هر کاری که دوست داری می تونی بکنی یعنی با دو تا زن سیر نمیشی ؟ حالا چیزام گنده نیست اما سفید که هست حتما باید گنده هم باشه ؟ گفتم نه باید مثله تو تنگ باشه گفت خیالت راحت تنگه گفتم هر دوتاش ؟گفت یعنی کون می خوای ؟ باشه اما من دوست دارم کونم با روغن بکنی چربش کنی بکنی توش گفتم باشه تو برو روغن بیار منم میرم دستشویی میام از دستشویی که اومدم داگی شده بود می خواست روغن بزنه خودش گفتم نزن نزن رفتم سوراخشو لیس زدم گفت همیشه اینکارو میکنی؟حال میده گفتم اگر تمیز باشه آره براش انقدر لیس زدم گفتم اصل من کون کردنه گفت لقب کون پرست واقعا بهت میاد گفتم اصل سوار شدن کردنه کونه گفت من سپردم به خودت دو تاشو هر جور بخوای بهت سواری میدم کیرم کردم توی کونش که این از کوسش تنگ تر بود چون روغن زده بود میرفت داخل اما مژی جیغ میزد و التماس می کرد یواش آری یواش یواش گفتم مگه تا حالا کون ندادی ؟گفت چرا دادم کیر تو کلفت تر از کیرایی بود که کردن داخل کونم گفتم مگه چند تا کیر رفته داخلش؟گفت حالا باید بگم ؟گفتم بگو وگرنه تا ته میکنم گفت به تو ربطی نداره که تا ته فرو کردم توی کونش گفتم به کیا کون دادی ؟بگو بگو میگفت اه اه اه آری آری آری تو رو خدا تو رو خدا گفتم بگو بگو گفت به رضا دادم داداش شاهرخ (شاهرخ شوهرش بود ) گفتم اما این کون خیلی تنگه بهش نمیاد دو تا مرد کردنش آروم آروم توی کونش تلمبه میزدم گفتم چه حالی میده سوار شدن واقعی اینه گفت سواری حال میده؟گفتم عالیه قول میدم از الان فقط سوار تو و مرضیه بشم گفت خوبه منم سواری دادن دوست دارم توی کونش تلمبه میزدم دردش میومد اما تحمل می کرد صدای فشار دادن دندوناش بهم می شنیدم گفتم جبغ بزن جیغ بزن هیچی نمی گفت شروع کردم تند تند تلمبه زدن توی کون تنگش صدای جیغش دراومد گفتم جیغ بزن جیغ بزن اون جیغ میزد منم تند تند توی کون تنگش تلمبه میزدم که آبم اومد و ریختم توی کونش کشیدم بیرون و کونش بوسیدم گفتم کون پرستیدنی فقط کون خودت خندید گفت واقعا ؟ خوشحال شدم پس دیگه فقط من و مرضیه باشه ؟گفتم باشه گفتم رضا داداش شاهرخ که عقب موندست چطور عقب مونده کردت ؟گفت عقب مونده نیست سندروم داونه اینجوری نگاش نکن زورش خیلی زیاده به زور داشت از کون کی کردم که شاهرخ اومد گرفت زدش و حبسش کرد توی اتاق به منم گفت به کسی نگم اما چند وقت بعدم می خواست اینکارو کنه که شاهرخ باز گرفتش گفتم ببرش آسایشگاه قبول نکرد منم گفتم یا من یا داداشت که داداشش انتخاب کرد و منم ازش جدا شدم گفتم یعنی می خواست تو رو دوتایی بکنن؟ گفت نه اما میگفت نمی تونم داداشمم ول کنم سه ماهی گذشت که طلایی ترین ماه های عمرم بود در هفته سه بار سکس داشتم دو بار با مژده یه بار با مرضیه سر رعنا هم کوبوندم به طاق الان 2 سال گذشته با مژی و مرضیه ام اما قراره هفته آینده برای مژی خواستگار بیاد میگه من قبول نمیکنم اما زر میزنه ـ… نوشته: آری -
توسط kale kiri · ارسال شده در
من و زن کارفرمام این اتفاقی که میخوام بگم تقریبا یک سال پیش برام پیش اومد من طراحم و پروژه ای داشتم که بعد از قرارداد برای انتخاب مصالح و مواد پروژه باید به اتفاق کارفرما می رفتیم و خرید میکردیم بعد از مراحل طراحی و انتخاب متریال پروژه استارت خورد و کار خوب پیش میرفت نزدیکای پایان کار بود که جایی که کارفرما زندگی میکرد تا خونه خودش کاراش تموم بشه باید تخلیه میکرد و یه روز بهم زنگ زد و گفت الباقی کارا بعد از اسباب کشی انجام بشه منم گفتم باشه اسباب کشی تمام شد و خانم کارفرما و دختر ۴ سالشون دیگه اونجا ساکن شدند خود کارفرما هم بخاطر شرایط شغلیش صبح که میرفت شب برمی گشت یه روز بعدازظهر که کارگرا مشغول کار بودند دیدم خانم کارفرما هی به من نگاه میکنه و لبخند میزنه منم اول خجالت میکشیدم ولی بعدش منم باهاش میخندیدم تا اینکه یه دفعه دیدم اومد توی آشپزخونه(جایی که من بودم کارگرا توی راهرو بودن)انگشتشو گرفته بود و ناراحت بود گفتم چی شده خیلی لوس و لوند گفت زخم شده منم که متوجه نیتش شده بودم گفتم من چسب زخم دارم برم از توی کیفم بیارم؟اونم چشماشو رو هم گذاشت یعنی برو چسب زخمو آوردم گفتم بذار برات بزنم ؟دوباره چشماشو رو هم گذاشت یعنی باشه تامن برم چسب بیارم کارگرا کارشون تموم شده بود و یکی یکی خداحافظی کردن و رفتن چسب زخمو بازکردم گفتم انگشتتو بیار جلو وقتی چسبو زدم به انگشتش دستم به دستش خورد و نگاهمون به هم افتاد و هردو مون لبامونو بردیم جلو و چسبوندیم به هم یه چند دقیقه ای لباش و دهنم بود کم کم دستمو بردم سینه هاشو مالیدم دیدم دستمو گرفت برد گذاشت رو کصش ازم پرسید بریم تو اتاق؟منم گفتم بریم رفتیم لباس منو اون درمی آورد و لباس اونم من اونقد کیرمو خورد گفتم بسه الان آبم میاد بذار بیشتر حال کنیم بعدش رفت کشوی دراور رو باز کرد کاندومو کشید رو کیرم خوابید رو تخت و گفت بیا جرم بده گفت من وحشی دوست دارم منم سریع پریدم روش انقدر تلمبه زدم که گفت صبر کن کاندومو در بیارم کاندوموکه درآورد کیرم داغی کصشو که حس کرد بعداز چنددقیقه که گفتم میخواد آبم بیاد بلند شد جلوم زانو زد دهنشو باز کرد گفت بریز تو دهنم منم قبل اینکه آبم بیاد کیرمو گذاشتم دهنش حتی یه ذره از آبمم بیرون نریخت همرو با لذت تمام خورد و بعدش دوباره چند دقیقه ای بغل هم خوابیدیم وقتی لباسامو پوشیدم شمارشو بهم داد گفتم هروقت خواستی بیای تو تلگرام بهم خبر بده و بیا منم الان چند ماهی میشه باهاش سکس میکنم واقعا صورت زیبا و هیکل قلمی و ظریفی داره نوشته: سینا -
توسط arshad · ارسال شده در
عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
-
ارسال‌های توصیه شده