رفتن به مطلب

ارسال‌های توصیه شده

دانلود سکس میلف جاافتاده و حشری با نفر سوم کیرکلفت تو حموم اول از هم لب میگیرن و ساک میزنه و بعد رو کیرش سواری میکنه نالش در میاد .

z17clanhsj8o.jpg

تایم: 10:25 - حجم: 38

تماشای آنلاین فیلم

لینک دانلود فیلم

جهت مشاهده تمامی فیلم های سکسی ایرانی روی کلیک بزنید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • پاسخ 2.7k
  • ایجاد شده
  • آخرین پاسخ

بیشترین ارسال‌ها در این موضوع

  • mame85

    327

  • chochol

    300

  • kale kiri

    299

  • migmig

    268

بیشترین ارسال‌ها در این موضوع

دانلود سکس داستانی همراه با مکالمه و حرف های سکسی با دانش آموز خوش هیکل حشری اول اسپنکش میکنه و با کص کونش ور میره بعد تو پوزیشن داگی تا خایه تو کصش تلمبه میزنه آه و ناله میکنه .

bsts0xyb1t0c.jpg

تایم: 07:35 - حجم: 28

تماشای آنلاین فیلم

لینک دانلود فیلم

جهت مشاهده تمامی فیلم های سکسی ایرانی روی کلیک بزنید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دانلود سکس با خانوم گوشتی و حشری اول ساک میزنه و با کص و کونش ور میره بعد با کیر کلفتش تو چند تا پوزیشن تا خایه تو کصش تلمبه میزنه ناله میکنه.

2ys8322ff0gt.jpg

تایم: 09:15 - حجم: 35

تماشای آنلاین فیلم

لینک دانلود فیلم

جهت مشاهده تمامی فیلم های سکسی ایرانی روی کلیک بزنید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دانلود سکس با خانوم گوشتی و حشری اول تو پوزیشن داگی تا خایه تو کصش تلمبه میزنه بعد رو کیرش سواری میکنه و نالش در میاد آبشو میپاشه رو کونش .

53wj25sjt81d.jpg

تایم: 04:33 - حجم: 29

تماشای آنلاین فیلم

لینک دانلود فیلم

جهت مشاهده تمامی فیلم های سکسی ایرانی روی کلیک بزنید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دانلود سکس داستانی همراه با مکالمه و حرف های سکسی با خانوم کون گنده و حشری اول ساک میزنه بعد با کیر کلفتش تو پوزیشن داگی تا خایه تو کصش تلمبه میزنه آه و ناله میکنه .

bhcswwigohhy.jpg

تایم: 08:55 - حجم: 59

تماشای آنلاین فیلم

لینک دانلود فیلم

جهت مشاهده تمامی فیلم های سکسی ایرانی روی کلیک بزنید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر


  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • minimoz
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • minimoz
      زنه دوست پسرش داره تو کسش تلمبه میزنه تقه های سختی میزنه تو کسش اونم آه و نالش درومده شوهرشم داره فیلم میگیره . تایم: 00:25 - حجم: 3 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • minimoz
      گی با پسر کیر کلفت کاندوم کشیده رو کیرشو تو کون پسره تلمبه میزنه پسره هم دردش میاد . تایم: 00:23 - حجم: 3 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • minimoz
      کس سه نفره با خانوم های سکسی و حشری ساک میزنه و با کص و کون و ممه هاشون ور میرن و دیلدو رو میکنه تو کصش و تو چند تا پوزیشن تا خایه تو کصش تلمبه میزنه و آه و ناله میکنن . تایم: 16:40 - حجم: 62 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • minimoz
      باباجی پدرشوهرم - 2 بعد از اون حمام واقعا نمیدونم چی شد غش کردم و یا خوابم برد!؟ چشمام رو کم کم باز کردم و روشنایی که از پنجره روی من افتاده بود می افتاد تو چشمام و دور و برم رو دیدم، روی تختم بودم، پتو روم بود و زیر پتو رو نگاه کردم لخت لخت بودم و حوله ای دورم پیچیده بود. نمیدونستم خواب بوده یا واقعیت! اخه من خیلی ذهن فانتزی پروری دارم. داشتم خودمو کش میدادم و اطراف رو میدیدم و احساس میکردم حال خوبی دارم و چقدر سبک شدم… تا یهو باباجی اومد تو اتاق و شک شدم و جیغ کشیدم و گفت نترس بابا نترس منم گفتم من ۳۵ سالمه و ده ساله ازدواج کردم با احمدرضا و اونم ۴۰ سالشه و توی این ده سال خیلی کیف کردیم و لذت بردیم از هم و بچه دار نمیشدیم و خیلی هم دوا دکتر کردیم و احمد رضا هم درمان های مختلفی رو تست کرد و این اواخر تریاک هم میکشی یا میخورد نمیدونم، بهش گفته بودن خوبه و موثره ولی هر روز توی سکس ضعیف تر عمل میکرد و سکسش با من شده بود ماهی یکبار و دوماه یکبار و من له له کیر میزدم… تا مادرش فوت کرد و پدرش چون تنها بود و شهرستان بود قرار شد بیاد پیش بچه هاش فعلا بمونه تا یه مدت. نوبت ما بود و باباجی خونه ما بود و خیلی مهربون بود با من و کمکم میکرد و من احساس کم و کسر محبتی دیگه نداشتم. وقتایی که احمد می رفت بالا پشت بوم یا زیر زمین برای مصرف اون کوفتی دیگه من بغضم میتروید و به باباجی گفتم میبینی به چه روزی افتادیم؟ بخاطر بچه فکر کنم احمدم معتاد شده و دیگه اون مرد سابق نیست. حتی بغلم نمیکنه، پیشم نمیاد و دست بهم نمیزنه و هق هق گریه ام امونم رو بریده بود سرم رو روی شونه باباجی گذاشته بودم و گریه میکردم تا اینکه فکری به سرم زد و خودم رو انداختم تو بغلش و مثلا بعدش از گریه خوابم برد… آخه اون تنها مرد نزدیک بهم بود… هی باباجی صرام میکرد و میدید من خوابم نازم میکرد و منو به خودش میفشرد و روی مبلی که نشسته بودیم جوری بود پشتش به در بود و هی برمیگشت نگاه کنه ببینه احمد هست یا نه، بعد احساس کردم دستش رو اورد روی کونم و بعد سینه هام رو هم لمس کرد! کصم خیس شده بود دوست داشتم منو بمالونه که ترسید یهو و منو گذاشت روی مبل و رفت دستشویی و من همونجا خوابیدم تا احمد اومد و صدام کرد پاشو برو تو جات،گفتم بابات کوشش، گفت خوابیده که ما هم با هم حرفمون شد و با گریه خوابیدم… چند روز بعد باباجی بعد از کارهای حیاط و انباری میخواست بره حمام که رفت و من بعدش رفتم دم در و چیزی دیدم که عقلم دیگه از کار افتاد! کیرش! مثل یه بادمجون بزرگ🍆 در زدم و گفتم باباجی بیام پشتت رو لیف بکشم؟ گفت نه، من هم اصرار و رفتم تو و سریع پشتش رو کرد و من هم لیف رو برداشتم و یکم الکی خودمو بهش مالوندم و صابون برداشتم میمالیدم به لیف و میگفتم باباجی خیسم نکنی، فلانم نکنی، بیصارم نکنی… الکی خم شدم سینم رو مالوندم بهش دیدم کیرش شق شده و معذب شده بعد از لیف زدن پشتش گفتم اینقدر کمرم میخاره و کسی نیست پشت منو بکشه و ازین کرم ریختنااااا باباجی گفت خب من میکشم برات گفتم اخ جون بیا الان بکش گفت دخترم من شورت پام نیست برو بعدا میکشم منم گفتم این چه حرفیه باباجی شما به من محرمی … سریع تیشرتو و دامنم رو دراوردم و دیدم باباجی برگشته با چشمای از حدقه بیرون زده و دستش روی کیری که دیگه از لای انگشتاش زده بیرون من وایسادم و دستام رو زدم به دیوار و کونم. و دادم عقب و گفتم کمرم رو لیف بکش… قشنگ دستاش میلرزید… من خنده ام گرفته بود و داشتم خودمو کنترل میکردم، ولی فهمیده بودم که خودشم دلش میخواد‌… گفتم بخشید بابا یهو هول کردم بیخودی. من خیلی وقته خوابیدم؟ گفت چند ساعتی میشه، اومدی پشت منو لیف بکشی یهو از حال رفتی، من اوردمت بیرون از حمام گفت برم یه چیزی برات بیارم و از اتاق رفت بیرون… وای پس واقعیت داشت، اون صحنه ها و لیسیده شدن کصم توسط باباجی واقعیت داشت یهو شرم کردم و مچاله شدم و به کار کثیف خودم تاسف خوردم و شاید بخاطر این بود که ارضا شده بودم و خبری از اون اوج شهوت نبود، ولی باباجی چطور؟ اون چیکار کرده بود؟ اون منو کرده بود وقتی از حال رفتم یا نه؟ چطوری منو اصلا آورده بیرون وای تمام کس و کونم رو دیده و خورده و حتی شاید کرده!!! خجالت و شرم و حیا داشت خفه ام میکرد. باباجی برگشت با یه سینی و چای آب قند گذاشت کنارم و رفت بیرون گفت کارم داشتی صدام بزن، استراحت کن عزیزم عزیزم؟! همیشه دخترم یا دختر و یا اسمم رو صدا میزد، من دارم دیونه میشم یا نه واقعیت داره… عذاب وجدان و هوس وارد شدن کیرش، اون اون کیر داخل واژنم یه جنگ واقعی درونم به راه انداخته بود… داستان هایی که خونده بودم از سکس با نزدیکان با چیزی که داشت پیش میامد سنخیت نداشت! سخت و غیر قابل هضم بود… حتی اون وسط یاد احمد هم نبودم مرتیکه منو اینقدر ول کرده که دارم خراب میشم و به باباش کص میدم!!! واااای خدایا این چه جهنمیه… خلاصه چند روزی گذشت و باباجی رفت خونه برادر شوهر و خواهر شوهرم و نبود خونه ما و من به شدت دلتنگش شده بودم و زنگ میزدم تو رو خدا باباجی بیا پیش ما، ومن پریود شدم و پریودم داشت تموم میشد که دوباره همون حال شدم و از شهوت داشت قلبم میومد توی دهنم و تپش قلب داشتم و دست و پاهام سست شده بودن و شب رفتم سراغ کیر شوهرم که بلند نشد و همونجوری خوابیده آبش اومد و من داشتم میمردم از حشریت و داد زدم سرش و بلند شد منو به باد کتک گرفت و دعوامون شد و من رفتم توی هال و تا صبح فقط زار میزدم و پیام دادم به باباجی توروخدا بیا به دادم برس احمدرضا داشت منو میکشت و دعوامون شده و فلان و این حرفا … تا صبح زود زنگ اف اف خورد و در رو باز کردم دیدم مثل یه منجی با ساکش پشت دره 💖💖💖 نوشته: کص طلا
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.