arshad ارسال شده در 11 فروردین اشتراک گذاری ارسال شده در 11 فروردین خواستم ترنس بکنم ، ترنس منو کرد سلام ، داستان گی هست و مربوط به یک ماه پیشه . من ۳۰ سالمه و اهل خوزستانم شهر بهبهان قد ۱۷۵ وزن ۸۳ ، بدنم پر و فاعل پسند ، از گی خوشم میاد ، چه تاپ چه بات چه دوطرفه ، کلا پوزم آزاده ، عاشق سکس با ترنسا و شیمیل هم هستم ، حتی با ترنس هم دوطرفه کردم ، اما توی انتخاب پارتنر بشدت حساس و محافظه کارم ، چون آبروم خیلی برام مهمه . خلاصه رفته بودم اهواز برای یه خرید توی نادری ، کارم که تموم شد به سرم زد برم توی ساحلی و اگه شد برنامه ای جور کنم ترجیحا ترجیحا ترجیحا با ترنس ، آدرس رو پرسیدم و پیاده راه افتادم ، خداروشکر دور هم نبود ، رسیدم توی پارک ، پارک خیلی بزرگی نبود ولی شنیده بودم این پارک ساحلی پاتوق گیهاست ، فاعل و مفعول و ترنس میاد اینجا برای انتخاب پارتنر و میرن مکان عشق و حال ، رفتم توی پارک و یه صندلی پیدا کردم و نشستم یه نخ سیگار روشن کردم و شروع کردم به دید زدن و زیرنظر گرفتن ، باید میفهمیدم چطور کیسمو پیدا کنم و باهاش اوکی بشم ، یکم اونورتر کنار بوته ها دوتا پسر خوشکل نشسته بودن ، یه چندثانیه از هم لب هم گرفتن ، فهمیدم اینا اوکی شدن ، طرف دیگه نگاه کردم ، یه پسر تقریبا با تیپ لاتی قدم میزد و همه رو با چشماش میخورد ، به منم نگاه کرد که من نگاهمو دزدیدم ، سر خیابون پارک یه ۲۰۶ پیله کرده بود به یه پسر که ظاهرا ترنس بود ، پسره داد و هوار و بحث میکرد که ردش کنه ، اندام پسره بینظیر بود ، توپر ، رونا و پاها کلفت ، از دور انگار یکم هم آرایش داشت ، خیلی بنظر من خوشکل بود ، قدش هم بلند ، خلاصه ۲۰۶ رو رد کرد و اومد تو پارک ، از موقع جروبحثش من نگام بهش بود ، تا وقتی که روبروی من رسید یه لحظه مکث کرد و نگاهم کرد ، به خودم ریدم گفتم الان داد و هوار میکنه و منم که بچه شهرستانیم نمیتونم و نه بلدم جواب بدم ضایع میشم ، نگاهمو دزدیم و سرمو انداختم پایین ، یهو متوجه شدم اومد کنارم نشست ، آخه بقیه صندلی خالی بود ، تا چشمام از اون فاصله خورد بهش و چشم تو چشم شدم زبونم بند اومد از قشنگیش و آب دهنمو قورت دادم ، ابروهای نازک و کشیده ، چشمای شهلایی ، لبای دلبرانه که هرلحظه هوس خوردن میداد بهم ، خلاصه متوجه شد و با یه لبخند بهم گفت مزاحم نیستم؟ گفتم اختیار داری ، کل پارک واسه شما ، یهو زد زیرخنده ، گفت: -معلومه هم شوخی هم چرب زبونی +نه والا ، حرفم جدی بود ، اگه من صاحبش بودم همه پارک مال خودت بود -آهان ، چون نیستی تعارف کردی ، خب حالا بچه اهوازی؟ +نه ، بهبهانم ، اومده بودم برای کاری و کارم تموم شده ، تا آخرشب تایم دارم ، اومدم اینجا بشینم چشمم به تو افتاد -میدونی که اینجا ، این پارک… +آره ، میدونم واسه همین اومدم😁 -خب پس گی هستی😁 +آره ، چطوری از کسی که ازش خوشم اومده دعوت کنم باهام باشه؟ -اوووه ، میگم چرب زبونی ، حالا از هرکی خوشت اومده بگو خودم الان اوکی میکنم برات +آخه… -آخه چی؟ +آخه چند دقیقه پیش داشت با یه ۲۰۶ بحث میکرد میترسم هنوز اعصابش خورد باشه -😁 ای دیوث ، خب راستش منم ازت خوشم اومد که کنار تو نشستم ، حدس زدم بچه اهواز نباشی ، چون تا حالا ندیدمت خلاصه اسم و سن و سال همو گفتیم و گفت که خونش نزدیکه و یه آپارتمان داره و خودش تنهاست ، افتادم تو ظرف عسل ، ۲۶ سالش بود ، خونش هم نزدیک بود ، یه نیم ساعتی گذشت و ما هنوز نشسته بودیم و گرم صحبت بودیم ، واقعا از هم خوشمون اومده بود ، بهم گفت که بریم خونش و ماشین داره و خونش نزدیکه ، یکم پیاده رفتیم و سوار ماشینش شدیم ، یه پژو ۲۰۷ داشت ، شیشه ها هم دودی ، فهمیدم تو راه یه ماساژ یا مالشی هست ، توی ماشین از تجربه هام پرسید ، منم راستشو گفتم ، گفتم پوزم آزاده و هم تاپ رو تجربه کردم و هم بات ، گفتم که عاشق رابطه با ترنسها هستم و علی الخصوص شیمیل ، بهم گفت: -اگه یه شیمیل بخواد تاپت بشه اوکیی؟ +نکنه شیمیلی؟ -خندید و گفت : نه ، همینجوری پرسیدم +آره اوکیم ، اتفاقا با شیمیل خیلی بیشتر دوست دارم بات بشم -خب من یه فانتزی دارم شاید انجامش دادیم ، حالا اگه خواستم بهت میگم تو خونه نگو میخواد غافلگیرم کنه و میخواد فانتزیشو انجام بده خلاصه رسیدم خونه و ماشینو برد پارکینگ و رفتیم بالا ، توی خونش نور خیلی لایت بود ، معلوم بود واسه سکسه و کاربلده ، ترنس خوشکل و کاربلد و خونه و ماشیندار نایابه ، خلاصه درو که بست شروع کردیم لب خوردن ، وای چه خوش عطر و بو و خوش طعم ، همونجوری با لب گرفتن رسیدیم به مبل ، نشستیم و همچنان لب خوردن و مالیدن ، شروع کرد لباسامو کندن ، منم خواستم لباساشو دربیارم که گفت وایسا برم تو اتاق و بیام ، گفتم باشه و رفت تو اتاق و من تو فکر بدن ناز و لطیفش بودم که دیدم از اتاق اومد بیرون ، اما لخت با شورت و سوتین ، لباس زیر زنونه پوشیده بود با یه جوراب بلند ، اومد پیشم و گفت شیمیل دوست داشتی خواستم سوپرایزت کنم ، خیلی خوشکل و خوش اندام و بینظیر بود ، لامصب انگار واقعا شیمیل بود ، سرمو با دست گرفت و هول داد روی شورتش ، بوی خوب کیرش شهوتمو بیشتر کرد ، از زیر شورت معلوم بود کیرش بزرگه ، داشت کیرشو از روی شورت به صورتم میمالید که گفت درش بیار و بخورش ، گفتم چشم و شورتو دادم پایین ، وااای ، چه کیر بزرگی ، ۱۷-۱۸ سانت و نسبتا کلفت ، چشمامو بستم و از جون و دل براش ساک زدم ، داشت دیوونه میشد با ساک زدنم ، میگفت تو عشق کیر خودمی ، بلندم کرد و با صدای نازک و تقریبا دخترونه بهم گفت غذا خوردی؟ کونت تمیزه یا باید خالیش کنی؟ گفتم که از صبح چیزی نخوردم ، گفت پس زود حالت داگی شد ، روی همون مبل داگی شدم ، فکر کردم میخواد بکنه تو ، اما نه ، شروع کرد سوراخمو خوردن ، من از شهوت اینقدر به خودم پیچیدم و شل کردم که دیگه کامل خوابیدم رو مبل ، یهو از پشت بوسم کرد و در گوشم گفت حال اومدی هاااا ، الان میزارم داخلت منفجر بشی ، با یه ژل که به سوراخم و کیرش زد آروم آروم کیرشو کرد داخل ، تقریبا پنج دقیقه ای طول کشید تا کیرش کامل رفت تو ، من داشتم نفس نفس میزدم ، کامل خوابید روم دستاشو آورد زیرم و بغلم کرد و در گوشم آروم صحبت میکرد و میگفت عزیزم الان دردش میره ، تلمبه نمیزنم تا دردش کامل بره ، نمیزارم اذیت بشی خوشکلم ، نگه داشته بود تا برای من عادی بشه ، شروع کرد یک سانت عقب جلو کردن ، و توی گوشم میگفت الان دردی نداری ، دارم جا باز میکنم که تلمبه بزنم ، اوکیی؟ خوبی؟ دردت نیومده؟ منم اوکی میدادم و اونم هی کیرشو بیشتر درمیاورد ، از یک سانت شد دو سانت ، شد سه سانت ، همینجوری آروم آروم زیادش کرد تا بجایی رسید که کیرش تقریبا تا آخر میومد و میرفت ، اما آروم ، برای منم عادی شده بود و جاباز کرده بودم ، شروع کرد کمی تندش کرد ، من داشتم توی بغلش دیوونه میشدم ، البته باید بگم زیرش ، بلندم کرد و گفت به کمر بخواب و پاهاتو بده بالا ، تلمبه های محکمش شروع شد ، لنگام رو شونه هاش و داشت محکم میکوبید ، حس زنونگی بهم دست داد ، دوست داشتم اون لباسای زیر تن منم باشه ، بهش گفتم ، گفت بریم بهت بدم ، بردم تو اتاق و یه ست هم به من داد و پوشیدم ، حس عجیبی بود ، بار اولم بود ، انگار اولین بار لباسای خودم تنم بود ، انگار در اصل اینا لباسای منه ، لذت عجیبی داشت ، افتادم رو تخت و به خودم میپیچیدم ، انگار زن بودم ، لنگامو داد بالا و گذاشت تو سوراخم و شروع کرد تلمبه زدن ، گفت انگار خیلی خوشت اومده ، گفتم خیلی ، یهو خم شد یکم سوتینو زد کنار و شروع کرد خوردن سینم ، وااای اون حس شروع دنیای جدیدم بود ، روانی شدم ، فقط یه لحظه متوجه شدم گفت بلند شو ساک بزن ، تا شنیدم بلند شدم جوری پاهاشو بغل کردم و رونشو بوسیدم و افتادم به ساک زدن که انگار قحطی زده بودم ، تو همین حین آبش اومد و خیلی عجیب من خودم کیرشو از دهنم جدا نکردم و تا قطره آخر آبشو قورت دادم ، ، ، اون آبش اومد آب منم اومد ، اما هنوز شهوتم تمام نشده بود ، پیشش تا صبح موندم و سه بار دیگه سکس کردیم که توی داستانهای دیگه مینویسم بعدا ، از اون روز تا الان دیگه تاپ نشدم و نمیخوام باشم ، بازم میخوام برم پیشش ، ترنس زیاد دیده بودم اما ترنس کیربزرگ فقط دوبار دیده بودم ، این سومی هم که دیگه بهش دادم ، منتظر داستانهای بعدیش هم باشید ، خدانگهدار نوشته: پسرک لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده