رفتن به مطلب

داستان سکس از کون با همسر حشری


migmig

ارسال‌های توصیه شده


من و همسرم شیلا
 

سلام دوستان بخونید و حال کنید.
سلام من فرهاد هستم ۲۶سالمه قدم۱۷۵هست و وزنم ۶۳هیکل خوبی دارم و رنگ پوستم سفید تقریبا گندمی هست از همسرم بگم اسمش شیلا هست ۲۳سالشه خوش قد و خوش هیکل رنگشم سفید هست که عاشقشم.منو همسرم ۲ساله که ازدواج کردم یه خونه اجاره کردم دوتایی زندگی میکنیم و کلی حال میکنیم همیشه سکس داریم شب و روز نداریم هر موقع که دلمون بخاد یه شب که خیلی حشری بودم وقت خواب بود تقریبا ساعت ۱۰شب بود تشک پهن کرده بود دراز کشیده بود منتظر من بود چون قبلش بهش گفته بودم که امشب حسابی بهت حال میدم اونم که عاشق سکس و عشق و حال همیشه موقع سکس تقریبا نیم ساعت فقط از ور میریم از همدیگه لب میگیریم و من حسابی گردن و پستوناشو میخورم اون شب رفتم پیشش نشستم با یه روغن که گرفته بودم تعجب کرد چون قبلش توی سکس روغن استفاده نکرده بودیم بهش گفتم امشب یه برنامه سکس جدید داریم و اونم عاشق برنامه های من و روش های جدیدمه بهش گفتم امشب می‌خوام حسابی ماساژت بدم اونم گفت مگه بلدی چون قبلاً ماساژش نداده بودم گفتم آره یه کم گفت ببینم چکار میکنی لباساشو در آورد بجز شورت و سوتین که خودم گفتم تنت باشه از انگشتای پاش شروع کردم با روغن به چرب کردن و مالیدن تقریبا ۲۰دقیقه فقط پاهاشو ماساژ میدادم به رانها که رسیدم خیلی حشری شده بودم صدای آه آخوش داشت می‌رفت بالا با دوتا دستم رانهاشو ماساژ میدادم جوری که رانهاشو با دستام بقل کردم بودم از بغل شورتش تا زانوها هی براش میمالیدم اونم میگفت میمیرم برات عاشقتم نفسمی چشاشو بسته بود دیدم شورتش داره خیس میشه یواش یواش رفتم طرف شکمش بعد رفتم به پستوناش رسیدم از پایین و بالای سوتین براش میمالیدم سوتینو باز کرد بدون اینکه حرف بزنم منم پستوناشو میمالیدم خیلی ناله میکرد تا زیر گلوشو میمالیدم بهش گفتم به پشت بخواب اونم گفت امشب بمال بماله و خنده ای زد و به پشت خوابید منم رفت دوباره از پاهاش شروع کردم انگشتاشو و کف پاهاشو مالیدم و رفتم طرف رانهاش که بهم چسبیده بودند گفت بزار شرتمو در بیارم تا راحت تر بتونی کارتو بکنی مزاحمت نباشه گفتم باشه منم کمکش کردم شرتشو در اوردم بعد باسنشو ماساژ میدادم که دیدم پاهاشو باز کرد تا راحت بین باسنشو براش ماساژ بدم منم با انگشتام حسابی میمالیدم انگشت وسطی دست چپم را بردم روی سوراخ کونش و میمالیدم تا نزدیک کسش رفتم صدای ناله اش بالا رفته بود منم کم کم خواستم برم طرف کمرش یه کم روغن ریختم روی کمرش برای هر عضوش یه کم روغن میرختم گفت برگرد عقب گفتم چی گفت باسنمو بمال دوست دارم بیشتر بمالیش خیلی حال میده رفتم سراغ باسنش داشتم میمالیدم دیدم داره پاهاشو بیشتر باز میکنم جوری که سوراخ کونش و کسش قشنگ دیده میشد منم سوراخ کونشو میمالیدم گفت انگشت بکن توش من تعجب کردم چون تا حالا از کون نکرده بودمش حتی انگشت هم نکرده بودم منم انگشت وسطی رو تا یه بند میکردم توش و در می آوردم چند بار این کارو کردم گفت بیشتر بکن توش منم تا نصفه کردم توش یه آه خفیفی کشید همون‌جوری که میکردم تا نصفه اونم کونشو تکون میداد تا بیشتر بره توش منم انگشتمو تا آخر کردم توش گفت آره اینجوری خوبه منم انگشتمو عقب جلو میکردم صدای ناله هاش کل اتاقو گرفته بود بعد بهم گفت امشب منو از کون بکن می‌خوام کیرتو توی کونم حس کنم فهمیدم که شیلا جون خوشش آمده و انگشت جوابگوش نیست یه چیز گنده تر میخواد گفتم اذیت میشی چون کیرم کلفته مخصوصا کلاهکش گفت حالا بیا بکن ببینم چجوریه منم یه کم روغن روی کیرم زدم و حسابی چربش کردم گفتم بلندشو اونم دوتا زانوهاشو روی زمین گذاشت کونشو قمبل کرد و کف دستاشو روی زمین گذاشته بود کلاهکشو به کونش چسبوندم گفت آخ جون چقدر داغه داغ دوست دارم با اینکه اونقدر انگشت کرده بودمش ولی نمی‌رفت داخلش گفت یه روغن دوباره بریز روی سوراخم منم روغن ریختم خیلی چرب شده بود با یه فشار کلاهک کیرمو کردم توش یه جیغ کشید میخواست بلند شه گفتم دیدی اذیت میشی گفت خیلی کلفته میسوزه میخواستم در بیارم آخه بیرون نیومده لبه های کلاهکش خیلی بزرگ و پهن هستن گفت در نیار بزار یه کم توی کونم باشه تکونش نده تقریبا دو دقیقه ای که کلاهک داخلش بود بعد گفت یواش عقب جلو کن منم یواش عقب جلو میکردم تقریبا دو سه سانت رفته بود داخلش گفت یواش یواش بیشتر بکن توش منم کم کم بیشتر میکردم توش گفت داره جاه باز می‌کنه سوزش داره گم میشه با اینکه چربش کرده بودم ولی بازم بزور میکردم توش چون خیلی تنگ بود کم کم بیشتر میکردم توش کیرم تا نصفه توش بود وقتی عقب و جلو میکردم بدنش با کیرم میومد عقب و جلو می‌رفت تقریبا نیم ساعت بود که داشتم میکردمش گفت بیشتر نکن توش من که داشتم کیف میکردم تلمبه هامو تندتر کردم و بیشتر کردم توش اونم صدای آه و ناله اش بالاتر میشد که من بیشتر لذت می‌بردم دیگه کیرمو تا ته کرده بودم داخلش اونم بین آه و ناله اش جیغ هم میکشید گفت خسته شدم توی این حالت پاهام درد می‌کنه درش بیار منم درش آوردم گفت دراز بکش دراز کشیدم اونم کیرمو گرفت دستش حسابی می‌بوسید و لیس میزد بعد کردش توی دهنش دیوانه وار ساک میزد برام کیرم توی دهنش جا نمیشد از پایین از بالا میخوردش خیلی حال کردم معلوم بود خیلی خوشش آمده که از کون کردمش قبلاً اینطوری کیرمو نخورده بود گفت می‌خوام بشینم روش آماده ای گفتم بشین اونم با دستش کیرمو تنظیم کرد و نشست خیلی خیسش کرده بود سر کیرم رفت داخلش سوراخش بیشتر باز شده بود از دفعه قبل راحت تر رفت داخلش خودشو بالا و پایین میکرد تا ته می‌نشست روش و بالا که می‌رفت کلاهکش به ماهیچه های کونش گیر میکرد و دوباره می‌نشست تا ته می‌رفت ۲۰دقیقه ای بالا پایین میکرد تقریبا ساعتهای ۱میشد بلند شد گفتم سیر شدی گفت نه هنوز آبت نیومده به پشت خوابید گفت بیا شروع کن منم زاناهامو گذاشتم روی زمین شروع کردم محکم تلمبه میزدم احساس کردم ابم نزدیک بیاد گفتم ابم داره میاد درش بیارم گفت نه بریز توش آب داغ تو می‌خوام منم ریختم توش و همون‌جوری که کیرم داخلش بود دراز کشیدم روش و بغلش کردم چند دقیقه بعد که کیرم شل شد درش آوردم و بغل هم خوابیدیم و لب گرفتیم اون شب دوتامون خیلی حال کردیم و یکی از بهترین شبامونه امیدوارم که شما هم از خوندن این داستان لذت برده باشید…

نوشته: فرهاد

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18