minimoz ارسال شده در 20 اسفند، 2024 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، 2024 من و زن دوست مذهبیم من و دوستم از بچگی هم محلی بودیم و مدرسه و دانشگاه هم باهم بودیم. سعید یه بار نامزد کرد و طلاق گرفت، بعد از چند سال دوباره زن گرفت. منم متاهل شده بودم. بعد از ازدواج دیگه رفت و آمد نداشتیم تا اینکه سعید رفت کربلا. به خانومم گفتم برا زیارت قبولی بریم خونه شون. برا اولین بار بود می رفتیم خونشون تا اون موقع هم خانومش رو از نزدیک ندیده بودم. خلاصه اون شب رفتیم و تا نصفه شب اینا خونشون بودیم و کلی گفتیم و خندیدیم و خاطره اینا گفتیم و خانوم هامون هم باهم بیشتر آشنا شدن. زن سعید هم یه زن خوشگل و یه خورده قد کوتاه و لاغر اندام بود. اون شب هر از چندگاهی چشم تو چشم می شدیم و برا چند ثانیه بهم نگاه میکردیم. فردای اون روز تو اینستا دیدم یه درخواست اومده بود نگاه کردم زن سعید بود. منم فالوش کردم و پیام دادم احوالپرسی اینا کردم گفتم پبج منو از کجا آوردی گفت از فالوورای سعید برداشتم. خلاصه یه خورده چت کردیم و به خاطر پذیرایی شب گذشته ازش تشکر کردم و از خانوم بودنش تعریف کردم . اونم از من تعریف کرد که خونگرم و خنده رو و خوش اخلاق بودی و از این حرفا خلاصه از اون روز بهم پیام میدادیم و احوالپرسی میکردیم و بهم کلیپ اینا میفرستادیم. یواش یواش با هم صمیمی شدیم و کلیپ های سکسی هم فرستادیم یه بار بهش گفتم برام عکستو بفرست از اون شب که دیدمت دلم پیشت مونده. اونم قبول کرد و یه عکس با لباس مجلسی فرستاد خیلی خوشگل و ناز بود دلم هورری ریخت و گفتم چقد ناز و دلبری . دلمو بردی با این عکست و شروع به ابراز احساسات برا هم کردیم خلاصه همین جور گذشت و یه بار دل رو به دریا زدم گفتم برام عکس کامل بفرست . گفت عکس کامل چیه گفتم عکس کامل لختی. شکلک خنده فرستاد و گفت نمیتونم. چند بار اصرار کردم و راضی اش کردم فرستاد. باورم نمیشد بفرسته وقتی فرستاد چشام داشت از حدقه بیرون میزد. بدن ناز و سینه های توپر و قد کوتاهش داشت دیوونم میکرد . دیگه باهم راحت شده بودیم بعد اون تصویری حرف میزدیم و … یه بار بهش گفتم دیگه نمیتونم جلوی خودمو بگیرم میخوام بیام پیشت. قول و قرارها رو گذاشتیم و صبح ساعت هشت که سعید می رفت سرکار ، رفتم خونشون. باورم نمیشد وقتی درو باز کرد لخت لخت منتظرم بود. رفتم داخل و درجا بغلش کردم . لب هامون رو گذاشتیم رو هم شروع کردیم به خوردن لب هامون. شاید باورتون نشه بعد از چندین ماه دوستی و دلبری کردن برا هم بهم رسیده بودیم. خیلی حس خوبی داشت چشامون تو هم قفل شده بود و همین جوری داشتیم لب های همو میخوردیم. چه بدنی داشت منم لباسامو در آوردم و رفتیم تو اتاق خوابشون. افتادیم رو تخت . شورتشو در آوردم و از پشت بغلش کردم . پشت گردنشو داشتم لیس میزدم و لاله های گوشش رو یه خورده خوردم و با دستام سینه هاش رو از پشت گرفته بودم و فشار میدادم آروم و میمالوندم. جووونم چه حس خاصی داشت. هم من هم اون تو فضا بودیم واقعا دلی بود دوستی مون و بدجوری حال میداد . انداختمش رو تخت و افتادم رو سینه هاش، شروع کردم به خوردن سینه هاش . چه حالی میداد دستمم کردم تو کوووسش و آروم شروع کردم به مالیدن کوووسش. کوووسش تنگ بود و خیلی داغ شده بود. من دروغ ندارم زود انزال هستم عین اینایی که میگن نیم ساعت یا یه ساعت تلمبه میزنیم و کمرمون سفت هستش و از این حرفا نیستم . قبل اومدن پیشش اسپری تاخیری زده بودم که آبم زود نیاد. همزمان که سینه هاش رو میخوردم با دستام هم کوووسش رو میمالیدم و با انگشتم کووسش رو تحریک میکردم. بعد سرمو گذاشتم رو کنار صورتش و گفتم خیلی دوست دارم سمیه جووونم خیلی میخوامت، اونم گفت منم خیلی دوووست دارم و عاششقتم سمیه هم اومد کیرررمو گرفت دستش و شروع کرد به ساک زدن. جووونم چه ساکی میزد هر از چندگاهی هم با زبونش زیر تخم هام رو لیس میزد دیووونه کننده بود برام بعد از چند دقیقه دوباره خوابوندمش رو تخت و پاهاش رو یه کم دادم بالا. کس اش داشت دیووونم میکرد برا اولین بار کیرررمو کردم تووو کوووس سمیه جووونم. واای چه حس و حالی داشت پاهاشو گذاشتم رو شونه هام و با دستام سینه هاشو گرفتم و شروع کردم به تلمبه زدن. سمیه هم خیلی داشت حال میکرد از نگاهش تو چشام و حالت چهره اش حس میکردم اونم از ته دل داره حال میکنه شش هفت دقیقه ای کیرررم تووو کوووسش بود و تلمبه میزدم تو کوووسش. کوووسش داغ بود و تنگ. اونم تو تخت هی ورجه ورجه میکرد و داشت دیوونه وار همراهی میکرد باهام. چشام تو چشاش قفل بود و با نگاهمون هم بهم عششق ورزی میکردیم تو همون وضعیت بودیم که آبم اومد و ریختم تووو کوووس عشششق جدیدم. بعدشم کنار هم دراز کشیدیم و یه خورده لب اینا گرفتیم و لباس هام رو پوشیدم و ازش خداحافظی کردم. اون روز بهترین و ناب ترین سکس زندگی ام بود. بعد اون هم چند بار باهاش سکس کردم نوشته: امیر لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده