رفتن به مطلب

داستان ماساژ و سکس پولی


dozens

ارسال‌های توصیه شده


سکس با مریم
 

سلام محمد 22 سالمه سربازم
چند وقت پیش که رفتم سکس پولی برای رفیقام تعریف میکردم که چقدر عالی بود (20 دقیقه تلمبه زدم دختره خسته شده بود وسط سکس هم عرق کردم کیر تو کوص نگه داشتم دستمال برداشتم خودمو تمیز کردم
حتی سرما هم خورده بودم خوب شدم😅
حالا بماند)
داشتم برای رفیقای سربازم تعریف میکردم که یکی از کادری هایی که باهامون خوب بود به گوشش خورد و منو کشید کنار گفت اشتباه کردی رفتی کس پولی فلان جا کردی منم تو فکرم گفتم بابا اینم یه چی میگه ها
شماره بهم داد گفت اینور برو ببین چیه

منم که هیچ موقع رو حرفش زیاد حرف نزدم قبول کردم
گفت کی میری؟، گفتم سر برج اینا…
سر برج بزور منو تو عمل انجام شده قرار داد هماهنگ کرد که برم(منم تو دلم گفتم ارزششو نداره 1200 میخوام بدم
خودم 700 میدم فولش 1500)
حتی برام تشویقی مرخصی گرفت منم رفتم خونه دختره رفتم تو دیدم عجب چیزیه با شرت و کرست پشمی سفید مثل حوری بود ، یکم ظرف داشت شست و اومد
چند تا عکس باهام گرفت که روی رفیقام رو کم کنم(کادر بهم گفته بود بگیر میزاره) خیلی هم عکس خوبی بود.

رفت تو اتاق و دراز کشید رو تخت گفت بیا ماساژم بده منم از خدا خواسته رفتم با روغن نارگیل که داشت پاهاشو ماساژ دادم و رسیدم به شورتش گفتم این نمیزاره خوب ماساژ بدم، گفت در بیار چنان کندمش که
خندش گرفت😅
در حال ماساژ تلفنشم برداشته بود داشت با مامانش حرف میزد نمیدونین چه حالی داشت که از بدنشو ماساژ میدادم و کس و کونشو میمالیدم اونم خوب نمیتونست
صحبت کنه😆
بدنش یکم سفت بود پرسیدم چرا سفته گفت بدنسازی میرم خیلی خوش هیکل بود ازم پرسید چرا دوست دختر نمیگیری؟
گفتم داستان داره و وابسته میشم و از دخترای سن پایین خوشم نمیاد ، سن بالاها هم پا نمیدن
گفت اتفاقا هم سن های من(متولد 72 بود) عاشق این هستن
بعدش گفت من دیگه پیر شدم
گفتم اگه پیر شدی چرا روغن بچه میزنی؟
خندش گرفت
برگشت که بزارم تو کوصش اما گفتم نه لا ممه ای گذاشتم نمیشد خوب زد ممه هاش گرد بود اما حال میداد
بعدش کاندوم رو کشید دلم نیومد نخورم براش چون خیلی تمیز و تنگ بود چند دقیقه ای خوردم براش حسابی ناله میکرد ممه هاش رو دست میزدم. انگشت میکردم
انقدر اذیتش کردم دیدم لرزید و آبش پاشید رو صورتم😝
رفتم شستم گفت چند روز بود میخواستم خونه خالی کنم نمیشد مادرم خونه بود(با هم زندگی میکردن)
یکم برام ساک زد که لیز بشه بعد
پاهاشو باز کرد که بزارم توش برگشت داگی شد گفت اینطوری منم قبول کردم خواستم بزارم پیداش نمیکردم😆
خودشو کشید عقب رفت توش😝
خودشم تلمبه میزد عقب جلو میکرد داشتم دیونه میشدم
با کونش ور میرفتم دراز کشیدم روش رو اون حالت ممه هاشو گرفتم حدود یه ربع تلمبه آبم اومد تو کاندوم گفت ماساژ بده منم دوس داشتم چند دقیقه ای ماساژش دادم بهم گفت برو کاندوم رو بشور بیا منم رفتم و برگشتم
اون با اینستاش ور میرفت منم با بدنش خیلی حال میداد
تمام ناراحتی های زندگیم تو بدنش غرق شد خیلی سرحالم کرد
از فتیش ام پرسید برای دفعات بعد گفتم آب خانوما و سکس با خانوم فوت جاب، ساک
بعد گفت چرا فوت جاب نزدی گفتم یادم رفت با اینکه خیلی دوست دارم
اونم گفت کس خوردن و پا خوردن(که ازم خواست انجام ندادم)

بعد پاشد گفت بازو هام درد میکنه یکم. ماساژ دادم دردش گرفت یه ژس بدنسازی تو حالت نشسته گرفت خندم گرفت گفت بازو رو ببین (یه ذره داشت) گفتم برو بابا یکم گازش گرفتم
گفت من نچرالم خیلی خوشگلم
منم گفتم اره کلا عمل
ناراحت شد یه نازی برام کرد دلمو آتیش زد خیلی بامزه بود
انقدر که از پشت بغلش کردم بعدش ازش لب گرفتم
گفت ولم کن گشنمه صبحانه بخورم
گفتم بیا اینو بخور
خندید و رفتیم صبحونه خوردیم بعد نیم ساعت حرف زدن رفتم
حدود 3 ساعتی داشتم باهاش ور میرفتم با بدن یه دختر ناز انقدر ازش خوشم اومد که بیخیال همه سکسی های عالم شدم و تا الان که دارم اینو مینویسم هیچی مثل بدن اون مثل چهره اونو دوس ندارم
خودشم میگفت گفت عاشقم شدی؟ 💝
بعد تو مسیر راه خودم بهش پیام دادم که پول بهش بدم
تو خونه اصلا درباره پول حرف نزد خیلی با معرفت و نجیب بود
نه مثل بقیه با اخلاقای… که خودتون میدونید
این اولین داستانم بود دوست داشتین بگین رفتم بازم بزارم

نوشته: Elias

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.