داستان کون دادن به همسایه کیر کلفت کمر سفت

[arshad]

گاییده شدن طولانی زیر کیر همسایه قدیمی
 

سلام به خوانندگان کونباز –
اتفاقی که میخوام براتون تعریف کنم مال 16 سالگیمه اینم بگم که خودم فاعلم تا حالا چند تا از پسرهای فامیل و همسایه رو با لذت تمام کردم و هیچوقت به این فکر نمیکردم که یه روزی یه نفر بیاد و منو بکنه … یه روز عصر از خونه زدم بیرون که برم پیش دوستم توی محل یهو آقا منصور و دیدم حدود 35سالش بود قیافه خوبی داشت خوش تیپ بود و بدنش عالی قدبلند نه چاق و نه لاغر مثل دروازه بانها حدود 195 سانت قدش بود توی داروخانه کار می کرد قبلا توی ساختمون ما بودن یه پسر خوشگل و بانمک و شیرین زبون 3 ساله داشت با زنش اختلاف پیدا کرده بود و تقریبا 4 سال پیش زنشو طلاق داد و از اون محل رفت ولی گاهی سروکله اش پیدا میشد همون موقع هم که توی ساختمونمون بود میونه اش با پسرها خوب بود گاهی که مثلا منو جای خلوت… میدید یجور خاصی احوالپرسی میکرد و دست به سرو صورتم میکشید که با بقیه اوقات فرق داشت خب اون موقع منم تقریبا 11 یا 12 سالم بود و شاید خیلی چیزها رو نمیدونستم … سلام و علیکی کردیم دستی به کله من کشید و گفت ماشاالله بزرگ شدی خوشگل تر از قبل شدی من پسرشو پرسیدم گفت اتفاقا تازگی خونه رو عوض کردیم و امدم دوتا کوچه بالاتر الان هم داشتم میومدم دنبالت که تو رو ببرم خونه چون پسرم میخواد تو رو ببینه منم اصلا عقلم قد نداد که وقتی زنش طلاق گرفته حتما بچه هم با زنش رفته دیگه به عشق دیدن پسرش راه افتادم و رفتم خونشون ولی دیدم کسی خونه نیست گفت حتما خانمم بچه رو برده بیرون ، تا یه بستنی باهم بخوریم اونها هم میان بازم من باورم شد بستنی آورد و کامپیوترشو روشن کرد و یه فیلم پلی کرد که یه مرد سن بالا داشت با یه پسر نوجوان قدم میزدن ولی من زیاد حواسم به فیلم نبود فقط چند دقیقه بعدش دیدم پسره رو بغل کرد و نوازشش کرد اصلا فکرم به فیلم سکسی اونم از نوع گی نمیرفت واقعا تو عالم خودم بودم و به پسربانمک همین آقا منصور فکر میکردم که الان بزرگ شده چجوری شده و … بستنی ام تموم شد و پرسیدم پس کی میاد؟؟ گفت میاد عجله نکن یه کم فیلم نگاه کن… که یهو دیدم تو فیلم مرده پسره رو لخت کرده و … از جام بلند شدم گفت چی شد ؟ گفتم نه ممنون باید برم گفت بیا از پنجره بیرونو نگاه کنیم شاید پایین باشن بازم گول خوردم و دنبالش رفتم توی اتاق خوابش یه پنجره به کوچه بغلی بود گفت بیا از اینجا نگاه کن همینکه رفتم لب پنجره یهو از پشتم چسبید بهم ولی وانمود میکرد که داره بیرونو نگاه میکنه کیرشو چسبونده بود پشتم دقیقا کیر نیم خیز شو حس میکردم خواستم ازش فرار کنم ولی جلوم دیوار و از پشت سر آقا منصور خودشو چسبونده بود بهم و با یه دستش کتفمو گرفته بود و یه دستشو آورد کونمو گرفت و محکم کونمو فشار داد و سریع لبهاشو چسبوند به صورتم گفتم چیکار میکنی آقا منصور؟؟؟ گفت کاریت ندارم جیگرم فقط یه چندتا بوسه است نترس… خیلی وقته که دلم میخواست با تو تنها باشم … گفتم آقا منصور اشتباه گرفتی من اینکاره نیستم … خندید و گفت جوووون اینکاره یعنی چی میخواهیم چند دقیقه از هم لذت ببریم سعی کردم از بین پاهاش فرار کنم ولی بدجوری گیرم انداخته بود و با یه دستش نگهم داشته بود و اون یکی دستشو برد روی کیرم وقتی دستش رفت رو کیرم متوجه شدم کیرم تو حالت نیم خیزه راستش کیرمو که مالید خوشم اومد کمی آرومتر شدم اونم هی قربون صدقه ام میرفت صورت و بنا گوشمو میبوسید و کیرمو میمالید و انگار که هیپنوتیزمم کرده باشه با نگاه و حرکاتش بهم مسلط شد… چند لحظه ای توی همین حالت بودیم بعد دکمه و زیپ شلوارمو باز کرد و دستشو برد توی شورتمو کیرمو که دیگه کاملا شق شده بود رو توی دستاش گرفت چه حس خوبی بهم دست داد کمی با کیرم بازی کرد و دستشو برد پایینتر و تخمهامو گرفت تو دست داغش واااای چه حالی دادکمی بازی کرد و یهو تخمهامو فشار داد ناخواسته کونمو دادم عقب و اونم که میدونست داره چکار میکنه با کیرش کونمو فشار داد جلو و گفت جووووون بعد یکی از انگشتهای درازشو از زیر تخمم هول داد بسمت سوراخم انگار همه عصبهای اون ناحیه با این حرکت فعال شدن وقتی دید که دیگه مثل اولش سرسختی نمیکنم گفت قربونت برم کاری میکنم که لذت ببری بیشتر پسرهای محل رو آوردم خونمون و همشون اولش خواستن فرار کنن اما آخرش لذت بردن بعد جفت دستهاشو آورد و شورت و شلوارمو یهو کشید پایین درسته که کمی نرم شده بودم ولی تصورم این بود که در همون حد مالش و نوازش و بوسه اس وقتی شلوارمو کشید پایین تازه فهمیدم که قصدش چیه بعد هم خیلی سریع و فرز منو دمر انداخت روی تخت و خودش هم سریع خوابید کنارم و حتی یه لحظه هم منو از بغل خودش ول نمیکرد حالا دیگه از روبروم منو بغل کرده بود خیلی سریع با یه دست منو گرفته بود و با دست دیگش لباسهامو در آورد و بعد خودش لخت شد یهو چشمم افتاد به کیر سفت و شق و درازش ترس امد سراغم اونم فهمید و گفت نترس این تو رو خیلی دوسداره اصلا نمیزاره اذیت شی و منو چسبوند به خودش داغی کیر سفتشو کامل حس میکردم که شکممو داغ کرده بود و توی همین حالت صورتمو میبوسید با دستش کونمو میمالید حس کردم انگشت درازشو چسبوند به سوراخم یجوری شدم چون هرگز این کارها رو تجربه نکرده بودم بعد هم منو غلطوند روی تخت چنان قوی و سریع و کارکشته کارشو انجام میداد که اصلا بمن فرصت نمیداد و کاملا بهم مسلط بود از قبل همه چی فراهم کرده بود دستشو دراز کرد و یه ژل برداشت گفت این ژل روان کننده رو میزنم هم خیلی لیز میشه هم اینکه کمی بی حسی میاره و با خنده بهم گفت هر چی باشه توی دارو خونه کار میکنم و برای اینجور کارها همه چی دارم با انگشتش کمی ژل فرو کرد سوراخم ضربانم رفت بالا کمی انگشتشو تو سوراخم چرخوند و من دیگه تلاشی برای مقاومت نشون ندادم و اونم فهمید که من خوشم امده گفت ای جاااان حالا لطفا برو دستشویی و خودتو خالی کن بعد بهم یادداد چجوری اون تو رو بشورم و تمیز کنم منم انجام دادم و امدم اما هیجان زیادی توی وجودم بود هنوز بین قبول کردن و نکردن تصمیمم قطعی نشده بود در واقع اون استادانه با رفتار و حرکاتش و حرفهاش آدمو مطیع خودش میکرد ( بچه باز بود دیگه اینقد پسر گاییده بود که زنش ازش جدا شده بود ) وقتی امدم اولش دوباره منو بغل کرد و روی تخت حسابی توی آغوشش منو میچرخوند و روی تخت غلط میزدیمو نوازش میکرد و میبوسید وهیجان رو بالا میبرد و تحریک میکرد حسابی حشرم زده بود بالا سفتی کیر منم کمتر از سفتی کیر اون نبود گفت دیگه وقتشه که دمر بخوابی و ژل رو به پشتم زد و با انگشتش ژل رو کامل توی سوراخم فرو میکرد خیلی لیز بود خیلی راحت انگشتش توی سوراخم سر میخورد انگشتشو توی سوراخم چرخوند بعد دو انگشتی و بعد سه انگشتی هی ژل میزد و بقول خودش ماهیجه های سوراخمو گشاد میکرد بعدش یه کاندوم کشید روی کیر درازش و کیر خودشو با ژل لیز کرد ازم خواست از تخت بیام پایین و زانوهامو بزنم زمین و از کمر به بالا رو بندازم رو تخت بعد خودش امد پشتم و زانو زد کیر سفتشو گذاشت لای کونم و لاپایی میزد هر بار که سر کیرش با سوراخم برخورد میکرد تو دلم میگفت فرو کن بره تو دیگه لعنتی همش دلم میخواست زودتر اون کیر درازشو فرو کنه بهم یعنی اون لحظه ها بدجوری دلم کیر میخواست بعدش کیرشو روی سوراخم گذاشت و با یه فشار کوچیک سر کیرش رفت توم یه جیغ کشیدم جلو دهنمو گرفت کشید بیرون گفت این همه ژل زدم لیزش کردم نترس خوشگلم گفتم دردم امد گفت یه کمی تحمل کن دردش فقط در حد چند لحظه است چون سوراختو باز کردم ژل هم زدم که لیز میکنه بی حسی هم داره فقط چند لحظه تحمل کن خوشگلم بی اختیار گفتم چشم !!! خندید و دوباره سرکیرشو گذاشت روی سوراخم دهنمو گرفت و با یه فشار تقریبا نصف کیرش رفت توم نفسم بند امد ضربان قلبم چند برابر شد و یه فشار دیگه و کیرش تا بیخ رفت توم درسته که سوراخم و کمی توتر حسابی لیز و تقریبا بی حس شده بود ولی درازی کیرش زیاد بود و اونجاهایی که قبلا ژل نرسیده بود سلولهاش شوکه شده بود انگار که کیرش میخواست از توی دهنم بزنه بیرون نمیفهمیدم توی روده هام درده یا سوزش یا … خلاصه حس عجیبی بود برام انگار خودش هم میدونست من چه حالی دارم کمی صبر کرد و بعدش آروم آروم شروع کرد به تلمبه زدن و انگار توی وجودم این حرکتو کامل حس میکردم کمی که کون و سوراخ و روده ام عادت کرد همونجور بدون اینکه کیرشو در بیاره منو کشوند روی تخت و درازکش زیرش بودم کمی هم اون مدلی منو گایید راستش منم خوشم میومد و اون سرعتشو میبرد بالاتر باورم نمیشد تمام کیر به اون درازی رو توی وجودم جا داده باشم همینجور که سرعت گاییدنشو بالاتر میبرد دست راستشو آورده بود زیرم و با کیر و خایه ام بازی میکرد و یهو کیرمو توی مشتش فشار داد و آبم پاشید توی دستش ، توی مشتش پر شد از آب کیرم ، بعد کیرشو کامل از تو کونم کشید بیرون وقتی کشید تازه درد و ناراحتی رو بیشتر از قبل متوجه شدم آب کیرمو کشید لای کونم و گفت اینجوری شهوتی تر میشه و کمی از آبمو با انگشتش فرو کرد توی سوراخم . حال آدم بعد از آمدن آبش تغییر میکنه مخصوصا اینکه یه حس عجیبی هم توی عمق روده ام حس میکردم خلاصه اون لحظه حال خوبی نداشتم یهو انگار از قیافه ام فهمید محکم بغلم کرد و بوسید و قربون صدقه و بعد هم گفت حالا پسر خوبی باش و به پشت بخواب تا بهتر حال کنی منم بازم بی اختیار زودی به حرفش گوش دادم و به پشت خوابیدم و پاهامو آورد بالا و سرکیرشو گذاشت روی سوراخم و کیرشو فرو کرد تو سوراخم که دیدم صورتش کاملا قرمز شده گفتم چرا اینقد سرخ شدی ؟ گفت چیزی نیست عشقم از شدت شهوته و البته تاثیر قرصی که خوردم تا حسابی ازت لذت ببرم تاخیری هم زدم حالا حالا ها باهات کار دارم . اینجا دیگه هم ترسم زیاد شد هم شهوتم زد بالاتر پاهامو انداخته بود روی شونه هاش و هی میکرد تاثیر ژل تاخیری هم باعث شده بود که من درد زیادی متوجه نمی شدم و واقعا داشتم لذت میبردم از اینکه با همین قد و قواره ام تونستم مرد به اون بزرگی و درازی رو به این حالت در بیارم راستش خوشم آمد کمی که گذشت بازم کیرشو کشید بیرون همونجور داغ و سفت و دراز یه نگاهی به کیرش انداختم و با خنده بهش گفتم شبیه اتوبوسهای دو کابینه … زد زیر خنده انگار خیلی خوشش امد بعد نشست لب تخت و بازم به کیرش ژل زد و گفت بیا جیگرم بیا بشین روی اتوبوس که میخواد حرکت کنه و خندید منم خودمو میزون کردم و آروم نشستم روی کیرش همینکه سر کیرش خورد به سوراخم یهو منو محکم کشوند روی کیرش همه کیرش فرو رفت بهم با وجود بی حسی ولی بدجوری فرو رفت بهم و جیغ زدم گفت جوووون مخصوصا اینکارو کردم از صدای جیغتون لذت میبرم هربار که یه پسر زیر کیرم درد میکشه و جیغ میزنه من به اوج لذت میرسم چند دقیقه هم این مدلی منو کرد ازم خواست که خیلی سریع روی کیرش بالا و پایین بشم با اینکار شاپ شاپ صدا میداد و اون کیف میکرد چند دقیقه بعد گفت بلند شو برو اونجا رفتم جلو میزتوالت جوری اونجا رو آماده کرده بود که وقتی پسرها رو میبره جلو آینه بیشتر قسمتهای بدن خودش و پسرها رو ببینه جلوی آینه کاندوم رو از روی کیرش برداشت و کیرشو کامل ژل زد و محکم بهم فرو کرد و بازم جیغ زدم و اونم از صدای جیغم لذت میبرد بازم شروع کرد به گاییدنم ولی اینبار که خودمونو توی آینه میدیدم لذتش برام بیشتر شده بود و یهو توی آینه متوجه شدم که عین زنها خودمو توی بغلش انداختم و توی بغل اون هیکل گنده انگار که گم شدم اونم با چه لذتی منو میکرد و میبوسید و میمالید اینقدر دیدن این صحنه برام جذابیت داشت که دوباره آبم امد ، امدن آبم لذت اونو بیشنر کرد و حشری تر شد محکمتر از قبل بغلم کرد و بشدت قربون صدقه ام میرفت انگار امدن آبم خیلی شهوتیش کرد چون یهو از جلو آینه منو چرخوند به سمت دیگه ای که جلومون چیزی نباشه بعد خیلی سریع منو همنجور که از پشت بغل کرده بود از زمین بلندم کرد رو هوا اونکه قدش از من خیلی بلند تر بود جوری رو هوا به کونم تلمبه میزد که کل بدنمو میتکوند و چون آبم برای بار دوم امده بود و کیرم شل شده بود با هر بار ضربه ای که با کیرش به کونم رو هوا میزد کیرم عین پاندول ساعتهای قدیمی اینور و اونور میپرید خلاصه چندین ضربه اینجوری زد و آبش امد و یهو پاشیدن آب کیرشو توی روده هام متوجه شدم برای چند لحظه همونجوری رو هوا منو نگه داشت و بعد یواش یواش منو آورد پایین دیگه پاهام رو زمین بود و حس میکردم هنوز داره آبش میاد و بعد همونجور که توی بغلش بودم منو خوابوند روی تخت و افتاد روم بقیه آبش هم ریخت توم چند لحظه همینجور روم افتاده بود و من تازه سنگینی بدنشو اینجا حس کردم . کمی بعدش کیرش شل شده بود ازم کشید بیرون و بوسید و گفت جووووون مررررسی عزیزم واقعا ازت لذت بردم خیلی بهم حال داد خیلی وقت بود کسی رو نکرده بودم بعد هم بلند شد و لباس پوشید ولی من با وجود بی حسی کونم ولی واقعا توان بلند شدن را نداشتم به سختی از جام بلند شدم لباس پوشیدم و از خونش زدم بیرون هنوز توی حالت شوکه بودم چون از لحظه ای که دیدمش تا لحظه ای که ازش خداحافظی کردم جوری به من مسلط بود که از خودم واکنشی نتونستم نشون بدم کاملا بهم مسلط بود . موقع راه رفتن تازه اثر بی حسی داشت از بین میرفت و با راه رفتنم دردم هر لحظه بیشتر میشد جوری که واقعا تا سه روز بعدش درد و سوزش مخصوصا موقع دستشویی رفتن اشکمو در میاورد . ببخشید که اینقدر با توضیحات زیاد نوشتم چون فکر میکنم بیان اون احساسات ممکنه برای بعضی ها جالب باشه
با تشکر نیما

نوشته: نیما