gayboys ارسال شده در 6 اسفند، 2024 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، 2024 اتاق پرو و فروشندهی هیز سلام دوستان داستان من کاملا واقعیه و یکی دو ماه پیش اتفاق افتاد واسمون ، اسم من آرش ۳۴ سالمه و خانمم الناز ۳۲ ، الناز کلا همیشه تیپ های باز و سکسی میزنه هم بیرون هم تو مهمونی ها ، چاک سینش همیشه بیرونه داستان از اونجا شروع شد ک ما مهمونی یکی از دوستامون دعوت بودیم و خانمم گفت باید لباس جدید بگیرم ، چند جا رفتیم واسه لباس کارمون نشد تا اینکه یه رفتیم تو ی پاساژ یه لباس دید اوکی داد رفتیم واسه پرو ، لباسو پوشید صدا زد رفتم دیدم لای در پرو باز بود ، گفت یکم سینه هان و صاف کرده و چاکش قشنگ پیدا نیست از فروشنده پرسیدم ک سایز بزرگ تر هم داره گفت نه مگه چ مشکلی داره ؟ کمرش تنگه ؟ منم یکم حس بیغیرتیم گل کرد و گفتم نه یکم روسینش صافه و میکشه سینه رو ، یکم توضیح داد که اینور لباس و بکشید بالا و اینا ، به الناز گفتم بیا بیرون یه لحظه والا من ک نمیفهمم کجاشو بکشم ، اومد بیرون یهو یارو جا خورد آخه لباسه خیلی باز بود مدل عروسکی از پایین به اندازه ۱۰ سانت زیر باسن بالاشم تا روی سینه هیچ بندی هم نداشت از خط شرت تا بالا تور بود فقط دو تا گردی رو سینش ضخیم بود ، خلاصه یارو اومد نزدیک هی گفت اینجوری بکش این طرف بکش اونطرف ، بهش گفتم ببین خانمم رو سینش خیلی حساسه میگه سینم صاف شده خوشکل نمیوفته تو لباس ، گفت خب بعد پوشیدن از داخل دست کنید سینه ها رو جابجا کنید درست میشه منم رفت پشت الناز دستم و آوردم داخل سینش یه دستم به لباس هی سینش و جا بجا کردم و اینا آخرش گفتم نمیشه اومد نزدی خیلی با دست نشون داد گفتم داداش اشکال نداره خودت ببین میتونی درستش کنی ، یکم اوش ترسید با انگشت سینش و میکشید اینطرف میگفت خوبه میگفتیم نه دیگه قشنگ دستش و برد تو سینه هاش و صاف کرد و اوکی شد یکم چرخید از همه طرف دیدیم ، بعدش گفتم الناز کوتاه نیست ؟ یارو گفت نه خوبه ک گفتم خم بشی ک همه چی میزنه بیرون ، هممون خندیدیم و گفتم یکم خم شو ببینیم پیدای ، خانمم خم شد و قشنگ شرتش و قلمبگی کسش پیدا شد منم ک تخمام به گز گز افتاده بود ، دیگه رفتم درش آورد و خریدیم یه تخفیف خوب داد خریدیم ، یارو ک خیلی حال کرده بود کلی تعارف ک بیاید مغازه دوباره و کارتش و داد و رفتیم ، چند روز بعد حس بیغیرتی گل کرده بود و ب الناز گفتم بریم مغازه یارو خندید گفت دوباره بیغرتیت گل کرد ، رفتیم پیشش ایندفعه دیگه فروشنده انگار راحت تر شده بود هی میرفت لباس میاورد پرو میکرد الی هم میومد بیرون به بهونه آینه میومد بیرون لباس ها هم باز ، شلوارک کوتاه با نیم تنه دیگه از بس لباس پرو کرده بود در لباس پرو نصفه نیمه میذاشت یارو هم گاهی وقتا میومد در پرو خودش کمک میکرد آخرشم به بهونه اینکه لباس دیگه چی دارید با سوتین اومد در پرو یه دقیقه ای وایساده بود لباسای بیرون و نگاه میکرد طرف هم قفل رو ممه هاش ، خیلی هم تعریف میکرد ماشاله بدنتون خیلی خوبه لباسیی ک میپوشید تو تنتون خیلی سکسیه و اینا ، یکی دو تا تیکه لباس خریدیم رفتیم شماره موبایلشم داد منم شماره دادم رفتیم تو راه الناز تعریف کرد ک وقتی ک داشت پرو میداد دو سه بار دست زده سینم و فشار داده یه بارم دستش و مالیده رو کسم ، دوتامون با حال خراب رسیدیم خونه یه سکس آبدار کردیم ، دو سه روز بعد بهم پیام داد پسره ک لباس جدید آوردم اگه دوست دارید بیاید ، منم یواش یواش تو چت سر صحبت و باز کردم ک یه خورده الناز حس میکنه شکم داره و دنبال رژیم و اینا اونم گفت نه خیلی خوبه نذار رژیم بگیره بدنش آب میشه همه جاش ، گفتم مثلا کجاش گفت رژیم سینه هاش هم کوچیک میکنه حیفه سینه هاش خیلی خوبن منم گفتم تو از کجا میدونی تو ک ندیدی (با استیکر خنده ) دیگه خیالس از من راحت بود گفت تو اتاق پرو دیدم تو سوتین البته خیلی خوش فرمه دستمم اتفاقی چند بار خود نرم بود ، منم گفتم خوب تا نبینی نباید نظر بدی ، اونم انگار منتظر حرف من بود گفت ک میخواستم اتفاقا ببینم با پرو یه لباس بدون سوتین ولی خانمت انگار جلو تو خجالت میکشه ، گفتم پس سری بعدی اومدیم من جلو نمیام تو خودت پرو بده گفت پس تو بچرخ تو مغازه به بهونه لباس دیدن و گفتم اوکی ، روز موعود رسید رفتیم مغازش ۴،۵ تا لباس آورد واسه پرو ، یکی دوتای اول و خودم وایسادم بعدش دیگه رفتم بیرون و گفتم این لباسم قشنگه و اینا اونم از فرصت استفاده کرد رفت شروع کرد پرو دادن ، لباس بعدیش و گفت ک اینو بدون لباس زیر بپوشید خیلی خوب میشه الناز هم من و صدا زد رفتم تو اون اومد بیرون سوتینش و در آوردم لباس و پوشید ، لباسه اینجوری بود که یه تیکه از رو سینه تا زیر باسن کاملا هم از پشت با زیپ باز میشد ، پوشید اومد بیرون دید همین وسط من یه لباس دیدم ک یه سوتین بود کلی مهره و اینا آویزون بود میومد رو شکم ، گفتم اینم قشنگه دیدم که فروشنده وایساده از بالا دستش و کرده تو ممه هاش به بهونه درست کردن جاش و هی میماله ، لبا و نشونش دادم گفت آره باحاله گفتم این و بگیر تا یه چیزی هم واسه پایین تنه بیارم رفتم یکم چرخیدم برگشتم دیدم در پرو رو همه اونا هم تو هستن باز کردم دامن بدم ، دیدم لباس قبلی رو در آورده با یه شورت وایساده روبروش ممه هاش و نگاه میکنه ، من ک رفتم یهو خودش و جم کرد لباس و آرو ک ببنده خانمم گفت نه خوشم نمیاد ازش نمیخوامش ما هم چونه میزدیم ک بپوشش حالا ، تو این حین هم فقط با یه شرت وایساده بود وسطمون ، دیگه نپوشید اومدیم بیرون و خدافظی کردیم رفتیم ، تو راه گفت دیگه خوشم نمیاد بیایم ازش خرید کنیم گفتم چرا ، گفت خیلی پروعه اینجا ک اومده بود تو لباسم و ک درآوردم شروع کرده ممه هام و مالیده یکمم خورد بعدش از بالای شرتم دستشو کرده بود تو داشت کیم و میمالید ک تو اومدی خودش و جمع کرد منم کلی ازش ترسیدم دیگه نریم منم گفتم اوکی ، ولی خب تجربه باحالی بود دوستان کاکولد و بیغیرت توصیه میکنم انجام بدید خیلی حال میده . ممنون از نگاه زیباتو ، بای نوشته: Arashb لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده