تماشای پورن گی و داستان سکس گی من

[mame85]

نتونستم خودمو کنترل کنم!

سلام.این خاطره کاملا واقعیه و اگه به اینجور داستانا علاقه ندارید لطفا نخونید(اسامی تغییر یافتن)
اول از خودم بگم اسمم سامانه یه پسر تپل و تقریبا سفید.این که میگم تقریبا سفید منظورم اینه که پوستم سفیده اما بدنم کمی مو داره.
از اون موقعی که من وارد بلوغ شدم،دسترسی آسان به گوشی و سطح اینترنت منو در دسترس انواع فیلم های پورن و… قرار داد.
داستان از اونجایی شروع شد که من توی سایت کون باز وارد شدم و به رابطه پسر با پسر پی بردم.البته از قبل از اینجور رابطه خبر داشتم اما کونباز دید منو نسبت به این موضوع کاملا باز کرد.اوایل که فیلم های گی رو می‌دیدم،هیچ حسی نداشتم و میگفتم چطور ممکنه یه نفر از کون دادن لذت ببره.اما با خوندن داستان ها و تعریف هایی که از لذت این کار می شنیدم،منم به این موضوع مشتاق شدم و دیدن پورن های گی رو بیشتر کردم.کار به جایی رسید که من کم کم شروع کردم به انگشت کردن خودم و بر خلاف تصورم از این کار خوشم اومد!با نقطه جی (پروستات)که داخل کون مردا هست آشنا شدم و سعی کردم با خیار و میوه های پلاستیکی تحریکش کنم.دیگه کم کم حرفه ای شده بودم و قبل از انجام کار،خودمو تخلیه میکردم که کثیف کاری نشه و باید اعتراف کنم که واقعا تحریک نقطه جی خیلی خوب بود.اما کم کم این کار هم منو راضی نمی کرد و یه چیزی درونم منو به جلو هل میداد.

با دیدن تاپیک های گی توی کونباز حشری میشدم و با خودم میگفتم چی میشد که منم یه همچین پارتنری داشتم.بالاخره نتونستم بر خودم غلبه کنم و رفتم سراغ پیدا کردن فاعل.اول در نظر داشتم که خودم تاپیک بزنم اما ترسیدم که پیوی خیلی شلوغ بشه و عقلمو از دست بدم و بدون فکر کردن اعتماد کنم.بنابراین خودم میرفتم پیوی فاعل ها و اگه از استایل بدن و عکس پروفایلشون خوشم میومد،پیام میدادم.خیلیاشون اصن سین نمیکردن،بعضیا هم سین میکردن و جواب نمیدادن.بعضیا هم جواب می دادند اما میگفتن که مفعول لاغر میخوان.خلاصه دیگه از اینکار ناامید شده بودم که بعد از حدود یه هفته یکیشون جواب داد.آیدی تلگرام رد و بدل کردیم و تو تلگرام به هم پیام دادیم.اسمش علیرضا بود با قد 195 و وزن 120.قد و وزنمو پرسید و گفت که مفعول تپل دوست داره.عکس از بدن فرستادم و گفت از چهره هم بده که من گفتم نمیتونم اعتماد کنم و اول تو باید بدی.دو سه تا از چهرش عکس داد که ریش داشت و عینکی بود اما برای من فقط کیرش مهم بود نه قیافش.مکان داشت تو پایین شهر و گفت که آدرس بده بیام دنبالت ولی من گفتم آدرس مکان رو بده خودم میام اونجا خلاصه آدرس رو داد و قرار شد که فردا غروب برم اونجا.
تا فردا با خودم کلی کلنجار رفتم و آخرش تصمیم گرفتم که برم.
غروب شد اسنپ گرفتم و راه افتادم.وقتی رسیدم سر کوچه پیاده شدم و اطراف رو نگاه کردم.پایین شهر و بود و دم غروب،محله خیلی شلوغ بود.مردم چپ چپ نگام میکردن انگار میدونستن من اومدم کون بدم!وارد کوچه شدم.یه خونه رو داشتن تخریب میکردن برای گودبرداری.کنار خونه وایسادم و از کونباز به علیرضا پیام دادم(شماره نداده بودم بهش)بعد از چند دقیقه سین کرد و یه در کوچیک از کنار همون خونه در حال تخریب باز شد و اومد بیرون.رفتم سمتش و از هیکل گندش تعجب کردم.من با قد 180 و وزن 95 کنارش مثل یه جوجه بودم.سلام کردیم و رفتیم داخل.وارد اتاق شدیم که فقط یه فرش وسطش بود.برگشتم دیدم داره لباساشو در میاره.منم حشرم زد بالا و شروع کردم لباسامو در آوردم و فقط شرتم تنم موند.خونه خودمو تخلیه کرده بودم پس جای نگرانی نبود.رفتم جلو و نزدیکش شدم.اونم فقط شرتش پاش مونده بود.منو تو بغلش گرفت و شروع به مالیدن بدنم کرد.در برابرش مثل یه بچه 7 ساله بودم که بغل مامانش بود.منم با دستام شروع کردم از روی شرتش کیرشو مالیدم.همین که دستم به کیرش خورد شروع کرد به بزرگ شدن و آه و اوه علیرضا هم بلند شد.من کیرشو میمالیدم و کیرشم لحظه به لحظه بزرگ میشد.یه لحظه با خودم ترسیدم که مگه این کیر چقدر بزرگ میشه؟دستاشو گذاشت رو شونه هام و منو هل داد پایین و گفت برام بخورش.تا حالا ساک نزده بودم اما واقعا دوست داشتم امتحانش کنم.شورتشو اروم در آوردم و دستمو دور کیرش حلقه کردم.تقریبا 17 سانت کیر داشت و قطرش هم جوری بود که دستم کامل دورش حلقه نشد.دستمو روی کیرش بالا پایین میکردم که دیدم پیش آبش اومده.با انگشت شصتم پیش آبشو روی کلاهک کیرش پخش کردم و اروم سرمو بردم جلو،شروع کردن زبون زدن سر کیرش ولی هیچ مزه ای احساس نمیکردم.دهنمو حلقه کردم و کیرشو وارد دهنم کردم.مزه عرق شور میداد و کم کم حالم به هم خورد و بعد چند بار عقب و جلو کردن کیرشو آوردم بیرون و عق زدم.سرمو محکم گرفت و برد سمت کیرش و منم دوباره دهنمو باز کردم و یکم دیگه ساک زدم اما بازم حالم بد شد و عق زدم.علیرضا گفت عیب نداره دفعه اولته طبیعیه.بلند شدم و به گفته علیرضا داگی رو زمین نشستم.کاندوم گذاشت رو کیرش و بعد از کمی انگشت کردن من،آروم آروم کیرشو وارد سوراخم کرد.باید اعتراف کنم کیرش بزرگ و کلفت بود ولی چون من یه مدت خودمو با خیار ارضا کرده بودم و علیرضا هم یواش یواش وارد سوراخم کرد،درد زیادی احساس نکردم.بعد از یکم تلمبه زدن،آه آه کردن علیرضا زیاد شد و منم کم کم داشتم لذت میبردم.با خودم میگفتم که چرا زودتر اینکارو انجام ندادم.یکم که تلمبه زد کیرشو کشید بیرون و گفت پوزیشنتو عوض کن.منم بلند شدم سرپا و منتظر بودم که بگه چکار کنم که اومد و منو چسبوند به دیوار و کیرشو گذاشت دم سوراخم و کم کم وارد کونم کرد.وقتی کیرش کامل رفت تو کونم،شروع کرد تند تند تلمبه زدن.واقعا سرپا کون دادن خیلی بیشتر از داگی حال میداد.سر پا که تلمبه میزد،صدای شالاپ و شولوپ بلند شده بود. کیرش به پروستات من برخورد میکرد و من غرق در لذت بودم.دوباره بعد از چند دقیقه وایساد و منو برگردوند و گفت چه پوزیشنی دوست داری؟گفتم بخواب روی زمین.روی زمین دراز کشید و من رفتم بالای سرش وایسادم.روی رون پاش نشستم و کونمو یزره بلند کردم.با دستم کیرشو گرفتم و گزاشتم دم سوراخم و کم کم نشستم روش.اروم اروم اومدم پایین و کیرش تا ته وارد شده بود.یکم احساس درد داشتم اما به روی خودم نیاوردم.علیرضا هم از این پوزیشن خوشش اومده بود چشماشو بسته بود و فقط آه میکشید.یکم که کونم جا باز کرد،شروع کردم بالا و پایین شدن.یکم احساس سوزش داشتم اما لذت باعث شده بود سوزشش به چشم نیاد.دستامو روی زمین تکیه گاه کردم و کمرو دادم عقب که کیرش بیشتر به نقطه جی من برخورد کنه.یکم که بالا و پایین کردم و داشتم به اوج لذت میرسیدم که یهو علیرضا منو از روی خودش زد کنار و بلند شد چنان وحشی شد که یه لحظه ترسیدم.منو با دستاش بلند کرد و روی شکم خوابوند رو زمین و یه بالشت گذاشت زیر شکمم.با یه حرکت سریع کیرشو کرد تو کونم و شروع کرد با سرعت بالا تلمبه زدن.با این که خیلی حال میداد اما سوزشی که توی کونم حس میکردم و احساس ترسی که بهم وارد شد نمیزاشت لذت ببرم.صدای شالاپ و شولوپ داشت میرفت رو هوا و با سرعت داشت تلمبه میزد که یهو یه آه بلند کشید و افتاد روی من.اونجا فهمیدم که ارضا شدی یکم بعد از روی من بلند شد و کاندومشو درآورد و انداخت دور.اون ارضا شده بود ولی من ارضا نشده بودم و برای اونم مهم نبود.دوست داشتم طاقباز روی زمین دراز بکشم و پاهامو بزارم رو شونه هاش و توی اون حالت هر دو ارضا بشیم.هر چند که دیگه حسم از بین رفته بود و حتی اگه میخواست ارضام کنه دیگه نمیزاشتم.لباسامو پوشیدم و ازش خدافظی کردم و برگشتم خونه.

این داستان اولین تجربه رابطه من بود و با اینکه خیلی لذت بردم،خودخواهی و خشونت ناگهانی اون باعث شد که من یکم تحقیر بشم و یکم حس بد نسبت به کون دادن پیدا کنم.اما این حس بد باعث نشد که به کون دادنم ادامه ندم

نوشته: saman