minimoz ارسال شده در 25 اسفند، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، 2023 زن شوهردار × مرد متاهل × داستان زن شوهردار × سکس زن شوهردار × داستان مرد متاهل × سکس مرد متاهل × داستان سکس با زن شوهردار × داستان سکس با مرد متاهل × سکس مرد زندار × داستان مرد زندار × داستان سکسی رابطه یواشکی با آقای میم امروز مثل هر روز یکی از روزای گرم و پر مشغله بود. سر و صدای صحبت کارکنان و صدای پشت سر هم زنگ تلفن و باز و بسته شدن درها. پشت پنجره نشسته بودم و خیابونو نگاه میکردم از روزهای قبل پریودم بود که علاوه بر این که خیلی عصبی میشدم یه احساس داغی تو کسم داشتم. انگار همش میخواد بمالونمش و یه چیزی توش فرو کنم و مدام خیس بود. خوش اندامی هم باعث میشد تو سن ۴۰ سالگی با دوتا بچه بازم نگاه هارو رو خودم احساس کنم. و این آتیشمو بیشتر میکرد. بوی تری شورتم به دماغم میخورد و نمیذاشت تمرکز کنم روی کارم. صدای تق تق روی در حال و هوامو پروند. ازم خواستن که با دونفر مشتری جدید که درخواست ثبت ترجمه داشتن صحبت کنم. عادت داشتم وقتی مردا رو میبینم تو دلم قوای جنسیشونو حدس بزنم و تو پوزیشن های مختلف روی خودم تصورشون کنم. تو نگاه اول با این که یکیشون کچل بود و چهره جذابی نداشت ولی دلم خواست زیرخوابشون شم. باهاش که وارد بحث شدم فهمیدم کچله معاون و اون یکی که کم هم جذاب نبود رئیس شه. یکی دو جلسه که گذشت دیگه دوره من گذشته بود و آتیشم خنک تر شده بود ولی انقدر خوش مشرب بودن که مدام تو فکرشون بودم. جلسه آخرمون دوباره افتاده بود قبل دوره من و شوهرم سینا که طبق معمول در حال خدمت رسانی به خلق الله بود وقت نداشت یه شب منو بکنه و یه آبی رو آتیشم باشه. واسه همین عجیب گر گرفته بودم از یه طرف میترسیدم چون مجردیام اصلا با کسی نبودم بعد ازدواجم فقط و فقط سینا دستش بهم خورده بود و نسبتا محجبه و نجیب بودم. با همه اینا تصمیم گرفتم یکی از دکمه های روی سینه هامو که ۸۵ با کاپ دیه (این کاپ بزرگترین کاپ سینه ست) رو باز بذارم. اون روز آقای میم تنها اومده بود و گفت که معاونش مشکوک به کروناست و نمیاد.نصف جلسه گذشت حواسم بود که آقای میم کوچکترین توجهی نداشت به دکمه باز وسط جلسه یکی از همکارا صدام کرد رفتم بیرون و وقت برگشت که اصلا دلم نمیخواست ناامید شم رفتم سرویس و سوتینمو درآوردم و چون جایی نداشتم قایم کردم پشت سیفون تا بعد از جلسه با آقای میم برگردم و ببندم اخه پستونای بزرگم تو تابستون عرق سوز میشد. وقتی برگشتم آقای میم انگار یکم مضطرب بود نشستم روبه رو که ادامه بدم یه لحظه نگاه آقای میمو روی جای مورد نظر حس کردم و سریع روشو برگردوند و خیلی جدی خودکارمو خواست تا چیزی یادداشت کنه خودکارمو گرفت و روی سررسید جلوش یه کادر بزرگ کشید و نوشت دکمه ت باز شده ببند با خجالت بستم و دیدم نوشت که دستتو بیار زیر میز دستمو بردم زیر میز و یهو کشید سمت کیرش، زیر دستم نبضشو حس میکردم بعد چند ثانیه دستشو از روی دستم برداشت منم شروع کردم با دستم آروم روی کیرش کشیدن پوست و رگ هاشو تهش کمی از موهاشو لمس کردم کمی اومد جلوتر روی صندلی و تخماشو تونستم کمی لمس کنم و حالت ناز کردن کشیدم روش.دوباره انگشتامو رو کیرش حلقه کردم و بالا پایین کردم و با انگشت شست سر کیرشو ناز کردم کمی از آبش اومد که با شستم برش داشتم و بردم سمت دهنمو کشیدم سر زبونم. یهو سریع خودشو جمع کرد و دوباره خودکارو برداشت و نوشت کجا می توانیم تنها باشیم اومدم زمزمه کنم اشاره کرد هیس خودکارو گرفتم و نوشتم با ماشینتون بریم؟ اکی داد رفتم به منشی شرکت گفتم که نیاز بریم دفتر اسناد و حرکت کردیم. ماشینش یه شاسی بلند بود و کلی خوشحال شدم که شیشه هاش رفلکس بود رفتیم یه پارک پشت شرکت که کلی دختر پسر دیده بودم که همو میمالیدن کل مسیر هیچ صحبت یا حرکتی نکردیم کلی استرس داشتم که برای اولین بار کسی غیر شوهرم قرار باهام رابطه جنسی داشته باشه. کلی ذوق هم داشتم منتظر یه رابطه جدید بودم. وقتی رسیدیم بدون هیچ حرفی پیاده شدم رفتم عقب منتظرش شدم نیومد اولش حرصم گرفت ولی دلم نمی خواست عقب بکشم من دیگه که بده شده بودم خودم شورت و شلوارمو کشیدم پایین شورتم خیس خیس بود و کمی کسم پشم داشت یکم خجالت کشیدم. شورتو شلوارمو انداختم صندلی جلو یه جور که خیسی شورتمو ببینه یهو درو باز کرد اومد پایین تو این فاصله دکمه های مانتومم کامل باز کردم درو باز کرد اومد تو یه خوابید روم و چسبید به نوک ممه راستم نمیفهمیدم گاز میگیره یا میک میزنه با کلی زور کمربندشو باز کردم کیرش افتاد لای کسم آب بود که جاری شده بود کیرش غلطید تو کسم چندتا تلمبه زد کشید بیرون زل زده بود به پستونام بعدا بهم گفت که پستونای زنشو چندتا زن دیگه ای که قبلا کرده بود هیچ کدوم به بزرگی ممه های من نبوده. یه کیرشو کشید بیرون و گذاشت لای پستونام. سینام خیلی دوست داشت لای ممه هام بذاره. منم سریع پستونامو چسبوندم کیرش انقدر خیس بود که راحت عقب جلو میشد. وقتی میومد جلو کیرش میخورد به لبام و بوسش میکردم یهو ارضا شد و کل ابش لای ممه هام ریخت من کثیف موندم با یه کس نصفه حال اومده. اومد با دستمال آبشو پاک کنه اجازه ندادم شروع کردم آبشو پخش کردن رو پستونامو و روی نیپلام دوباره یکم داغ شد ازش خواستم بالای چوچولم بماله و انگشتم کنه رفت لای پام و به پشت خوابیدم با انگشت دست راست میمالید و با دست چپ با دوتا انگشت تو کسمو قلقلک میداد یهو اوج داغیم بود که لباشو گذاشت رو لبای کسم که نسبتا بزرگ و سیاهم بود شروع کرد لب گرفتن قشنگ انگار لب میگرفت دیگه دیوونه شدم و لرزیدم و ارضا شدم به خودم اومدم دارم سرشو به کسم فشار میدم یکم خندم گرفت. اروم و بدون هیچ حرفی لباس پوشیدیمو برگشتیم جلوی شرکت. تو کل مسیر حرفی نزدیم. نمیدونستم قرار باز همو ببینیم یا نه روم نمیشد بپرسم غرورم اجازه نمیداد وقتی رسیدیم پیاده شد باهام اومد بالا و درخواست داد که برای چند تا مدرک دیگه مجدد همو ببینیم و با سوپروایزر مون صحبت کرد و اجازه گرفت که شماره شخصیمو داشته باشه و تشکر کرد و رفت. آخر ساعت کاری برام یه دست گل کوچک اومد و ازم تشکر کرد پشت دست گل یه گل رز عجیب بود دستش زدم حس کردم بیرون میاد گلو کشیدم بیرون باز شده یه شورت قرمز توری لامبادا بود کلی به دلم نشست. رفتم سرویس سوتینمو از پشت سیفون برداشتم بستم و رفتم. مثل پر حس سبکی داشتم. پایان قسمت اول نوشته: زن شهوتی واکنش ها : dozens و mame85 2 لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
mame85 ارسال شده در 27 اسفند، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، 2023 رابطه یواشکی با آقای میم - قسمت دوم ۳ هفته بود از آقای میم بی خبر بودم. تا چند روز بعد سکس یهویی مون، یادش می افتادم و حسابی خیس میشدم. همش منتظر بودم و این اواخر دیگه کلافه شده بودم. چند بار نزدیک بود به چند نفری که تو خیابون بهم تیکه انداختن پا بدم. تو اتاقم داشتم کار میکردم خیلی هم عصبی بودم که منشی اومد و گفت که ساعت ۳ قرار آقای میم برای چندتا کار بیاد پیشم. از یه طرف عصبانی تر شدم چون بی خبر اومده بود و دلم نمیخواست از این زنای ماشینی باشم که بندازنم پشت ماشین یه سیخ بهم بزنن و برن از یه طرف امیدوار بودم که آقای میم تصمیم گرفته باشه یه قرار جدیتر باهام بذاره. به هر حال نزدیک ساعت قرارمون که شد رفتم سرویس خودم و شستم و خشک کردم. همیشه یه شورت تمیز همراهم دارم برای مواقع اضطراری. شورت تمیز پوشیدم و کمی اسپری خوش بو کننده روش زدم و رفتم تو اتاقم. ساعت ۳ که شد با کمال تعجب دیدم که آقای میم به جای خودش معاون کچلشو فرستاده. یه لبخند مرموزی زد بهم و شک کردم که نکنه رابطه مونو تعریف کرده و این بار نوبت کیر آقای معاونه. واسه همین قیافه جدی به خودم گرفتم و حالشو پرسیدم چون کرونا داشت و کارو شروع کردم فقط مدارکو ازش میگرفتم و در صورت لزوم باهاش صحبت میکردم بنده خدا کمی معذب شده بود. کارم که تموم شد و خواست بره یه پوشه قرمز از کیفش درآورد و داد بهم گفت راستی این یه سری مدارک هست که آقای میم فرستاده که برای یکی از اعضای خانواده شون هست گفتن که انگار به مشکل خوردن شما یه نگاهی بیندازید تا اومدم باز کنم ببینم گفت خودشون باهاتون تماس میگیرن و رفت. پوشه رو با بی حوصلگی انداختم رو میز رفتم کمی استراحت کردم و کم کم حاضر میشدم که برگردم خونه ولی یه حسی مورمورم میکرد که پوشه رو باز کنم. بازش کردم مدارکو باحرص ورق میزدم یهو وسط برگه ها چشمم خورد به یه برگه خالی دیدم پایینش خیلی ریز یه آدرس نوشته شده پشت برگه ش هم همونقدر ریز ساعت و روز نوشته شده بود. روز و ساعتی که نوشته شده بود روز کاری بود و باید مرخصی می گرفتم و برای این مرخصی نمیدونستم چه توضیحی بدم چون میترسیدم سینا هم با شرکت تماس بگیره و بفهمه نیستم برای همین زنگ زدم به دکترم و وقت گرفتم برای روز مورد نظر و چون طبق معمول پر بود گفتم که بین مریض میام. و رفتم که مرخصیو اوکی کنم و به سینا هم گفتم قرار بین مریض برم معلوم نیست کی نوبتم بشه. روز مقرر ۳ روز بعد بود ولی دو روز قبلش تصمیم گرفتم برم به لوکیشن موردنظر و چک کنم. یه کوچه بود پر از ساختمون مسکونی. زنگ واحد مورد نظرو زدم کسی جواب نداد. لبخند اون معاون کچل حسابی به همم ریخته بود. نکنه بیام و اون منتظرم باشه؟ نکنه دوتایی بهم حمله کنن؟ هزار تا نکنه تو سرم بود. برای همین به یکی از دوستام گفتم که یکی از آشناهای همکارام لباس از ترکیه اورده و دارم میرم به این ادرس اگه تا بعد از ظهر بهت خبری از خودم ندادم یا ازت کمک خواستم پیگیرم شو. روز مورد نظر رسید صبح بچه ها که رفتن مدرسه یه دوش گرفتم کمی موهامو حالت دادم و آرایش ناشیانه خیلی کمی کردم و به سر یکی از پستونام نیپل آویز زدم. دلم میخواست یه پیرسینگ مگنتی هم به چوچولم بزنم ولی نمیخواستم خیلی هول به نظر بیام فقط یکم سفید کننده و فیکساتور به لبه های چوچولم مالیدم اسپری واژن داشتم تو خونه اونم زدم. یه شورت و سوتین ست معمولی پوشیدم بایه شومیز سفید ساده و شلوار روش هم یه وست پوشیدم میخواستم ساده باشم. روسریمم مثل همیشه ساده بستم فقط یه مقدار کمی از موهام مشخص بود. اسنپ گرفتم تا لوکیشن. با هزار استرس زنگ زدم صدای آقای میم اومد که گفت بیا طبقه پنجم. رفتم بالا. از تو آسانسور میخواستم برگردم دستام یخ کرده بود. تا رسیدم طبقه پنجم یه واحد بیشتر نبود درشم نیمه باز بود. لای درو باز کردم چند بار گفتم ببخشید کسی جواب نداد. با کفش کمی رفتم داخل خونه تا بهتر ببینم یهو در پشت سرم بسته شد و آقای میمو دیدم که داره قفل های درو میندازه قلبم تالاپ تالاپ می کرد یهو بدون هیچ حرفی همونجا تو پذیرایی هولم دادم خمم کرد رو میز ناهار خوری کنار حال شلوارمو با شورتم کشید پایین و کیرشو فرو کرد تو کسم یه ۵ دقیقه تلمبه زد و تازه داشتم حال میکردم که یهو کل آبشو ریخت تو کسم. صورتمو تو آینه دیوار روبه رو دیدم چشام گرد شده بود. روسری و مانتومم هنوز تنم بود فقط شورت و شلوارمو تا وسط ران هام کشیده بود پایین. حتی کفشامم هنوز پام بود. خود آقای میمم انگار ماتش برده بود زل بود به کیر نیمه جونش که از کسم بیرون میومد هنوز میترسیدم معاون کچله بیاد و درم بذاره. ولی آقای میم که تازه به خودش اومده بود خودشو سریع جمع و جور کرد و دستمال آورد و تند تند پاکم کرد. با این که آدم خوش مشربی بود ولی اصلا باهام حرف نمیزد. خودش رفت به سمت حموم و به من گفت که دستشویی گوشه پذیرایی. رفتم دستشویی خودمو تمیز کردم. وست و روسریمو در اوردم تا از حموم بیاد چند دقیقه گذشت کسم مورمور میشد باز کیر میخواست نگاه کردم به ساعت دیدم یک ساعت گذشت نیومد دوباره دلم آشوب شد. رفتم در حموم در زدم جواب نداد دستگیره رو فشار دادم قفل بود. با خودم گفتم برم شاید پشیمون شده که یهو قفل در صدا داد و آقا اومد بیرون. کامل خودشو خشک کرده و لباس پوشیده بود رفتیم با هم داخل پذیرایی برام شربت و میوه آورد ولی همچنان سکوت محض. منم خجالتی بودم و احساساتشو درک میکردم شهوت به آدم غلبه میکنه ولی انقدر خجالت میکشه بعدش نمیتونه ارتباط برقرار کنه. هنوز میوه نخورده بودم که یه منو آورد و خواست غذا انتخاب کنم. داشتم نگاه میکردم که گفت من این غذارو پیشنهاد میدم قبول کردم سفارش داد و تا بیارن برام یه پرتقال پوست کند و داد دستم. خیلی با سلیقه و تمیز پوست گرفته شده بود. چند تکه که خوردم میخواستم سر صحبتو باهاش باز کنم نمیدونستم چی بگم. یهو به ذهنم رسید یه پر پرتقال بذارم بین لبامو ببرم سمت لباش. گذاشتم و رفتم سمت لباش کمی با پرتقال کشیدم رو لباش داشت لباشو باز میکرد که بخوره یهو زنگ زدن و هر دو پریدیم. رفت خواست که پیک غذارو بالا بیاره تا پیک بیاد بالا هردو باهم ترکیدیم از خنده. تا غذا برسه بالا به دوست یه تکست دادم که همه چی اکیه و ناهار خوردیم. تو مدتی که ناهار میخوردیم از کار صحبت کردیم و مدارکی که تو پوشه قرمزه بود که برای بچه خواهرش بود و پیگیری میکرد. ولی اصلا تو چشم هم نگاه نمیکردیم. بعد ناهار که داشتیم میزو جمع میکردیم یهو خیلی جدی پرسید تا حالا پورن دیدی؟ خندم گرفت و سرمو به نشونه تایید تکون دادم. گفت زنایی که میرن سر قرار معمولا چی میپوشن؟ داشتم من من میکردم گفت قطعا انقد پوشیده نمیرن یا حداقل به مکان که میرسن با شومیز آستین بلند و یقه بسته و شلوار نمیشینن. با خنده گفتم اخه تو که اصلا صبر نکردی من مانتومم در بیارم. گفت برو اون اتاق که حموم ببینم چی آماده کردی رفتم اون اتاق دیدم یه تخت بزرگ دو نفره هست رو به روی تختم روی سرتا سر دیوار آینه نصب شده بود. یه دراور و آباژور هم کنار تخت بود. آقای میم اومد و من هنوز لباسام تنم بود. چیزی نگفت پتو رو کنار زد و نشستمروی تخت. پتو انداخت روی پام و خودش رفت طرف دیگه تخت. پتو رو کنار داد و اومد وسط تخت. منم خودمو کشیدم وسط تخت. همو تو آینه رو به رو میدیدیم تو آینه بهم زل زده بود. گفت من ازت خوشم میاد و ازت لذت میبرم میخوام رابطه مو باهات ادامه بدم. واسه همین بهتره یه سری چیزا بینمون روشن باشه. ما هر دو بچه هامونو دوست داریم و به خاطر یه سری کمبودها اینجاییم تو رابطه مون اصلا نباید به بچه هامون ضربه بخوره واسه همین هیچ تماسی نباید خارج اینجا داشته باشیم. قرار هامونو فقط از طریق ایمیل فیکس میکنیم. و این که حتی تو اوج مستی به هم و خانواده هامون نباید هیچ توهینی بشه. و همیشه یادت باشه که ما فقط پارتنر جنسی هم هستیم و هر فانتزی که داریم میتونیم روی هم اجرا کنیم به شرطی که آسیب به هم نزنیم. تو مدتی که حرف میزد کم کم بغلم کرده بود و داشت دکمه های شومیز مو باز میکرد. منم دستمو گذاشته بودم روی رانشو ناخن میکشیدم یه خرده م به کنار کیرش میکشیدم و حس میکردم داره بزرگتر میشه. بعدش از من پرسید حرفی نداری گفتم فعلا چیزی یادم نیست الان. گفت کشو کنارتو باز کن. باز کردم دوباره قلبم ریخت. دست بند و چشم بند و شلاق و بات مقعدی بود. گفت نترس آسیبی بهت نمیزنم فقط اینم یکی از فانتزیای منه. شومیزمو از پشت گرفت درآورد و چسبید به ممه هام. از رو سوتین گاز میگرفت. منم دست انداختم و تیشرتشو دراوردم همین طور که پستونامو لیس میزد اومد روم و سوتینمو از پشت باز کرد و پستونای گندم پریدن بیرون آوردشون بالا که لیس بزن آویز نیپلمو که دید چشماش اکلیلی شد دور تا دور نیپلمو زبون کشید. انقد زبون کشید که اون پستونم مور مور شد و سرشو فشار دادم سمت اون یکی. نیپل اون یکیو گرفت لای لباشو کشید به سمت پایین یه دوتا بوس از پرسینگ نافم گرفت و رفت سمت شلوارم. دکمه شلوارم که تو اول داستان کشیده شده بود پاره شده بود با دندون زیپو کشید پایین کونمو دادم بالا با یه حرکت دو دستی شلوارمو تا زانو کشید پایین و شلوار خودشو باز کرد. تا شلوارشو در می آورد منم کلا شلوارمو در آوردم. حالا لخت لخت تو بغل هم بودیم و کیرش تا کمر لای لبای گنده چوچولم بود. دست انداخت از کشو تاخیری در آورد و ازم خواست که براش بزنم. منم که قبلا برای سینا زده بودم بلد بودم زدم چند دقیقه با لب بازی گذروندیم تا تاثیر بذاره بعد چشم بند شو اورد و چشمامو بست یه خرده ترسیدم. فوبیا داشتم وقتی چشمم بسته ست یکی دیگه یا معاون کچله بیاد. که دستامم گرفت و جلوم بست بعد حس کردم داره کشیده میشه فهمیدم به بالای تخت قلاب کرده. قسمش دادم باتو تو کونم نکنه. اکی داد. شلاقشو آورد و با نوک چرم هاش رو کس و شکمم میکشید. بعد گفت پاهاتو باز بذار میکشید لای رون هام و چوبشو لای کسم فشار میداد. دیگه از شهوت به خودم میپیچیدم و کیر میخواستم. که اومد پستونامو مالیدن و نیپلامو انقدر فشار داد که اویزش افتاد. بعد حس کردم به جفت نیپلام دوتا گیره زد و حالا شلاقشو محکم تر میزد مخصوصا به کسم. دیگه دردم گرفته بود که چرخوندم و به شکمم خوابوند و شروع کرد با شلاق کوبیدن به کون و کمرم. از سوزش به کمرم تاب میدادم که یهو کونمو گرفت و باز کرد و خواست که توش کنه. سوراخ منم که تاحالا انگشتم توش نرفته بود. هیچ جوره راه نمیداد. تف انداخت روش کرم مالید آخر دوتا انگشت که میکرد نمیتونستم تحمل کنم و جیغ میزدم. بی خیال شد همون از پشت داگ استایلم کرد و گذاشت تو سوراخم. اسپنک میزد به کونم. دستام دیگه داشت ضعف میرفت. بهش گفتم گفت بذار قبل از باز کردن یه نگاه به خودت بندازی. چشم بندمو برداشت. برم گردوند به سمت آینه. وسط تنه م قرمز قرمز بود. دور پستونامم حالت خون مردگی شده بود و انگار گیره ها داشت نیپلامو جدا میکرد. نگاه کردن به خودم تو اون حالت یه حالی بهم میداد و شهوتیم میکرد. با این حال دستمو باز کرد و گیره های نیپلم خودم باز کردم و فوتشون کردم که سوزشش کمتر شه که خنده ش گرفت. ازم خواست برم پایین تخت جلو آینه بشینم. همونجا ایستاده کیرشو کرد تو دهنم کلی ساک زدم براش آخراش دیدم در نمیاره شروع کردم چوچولمو مالیدن تو اوج بودیم که گوشیم زنگ خورد. سینا بود میپرسید کی برمیگردم به زور صدامو درست میکردم که ناله نکنم اخه موقع حرف زدن کیرشو از دهنم دراورده بود و تو کسم گذاشته بود با یه دست پستونمو میمالید با یه دستم چوچولم خودمم با یه دست گوشیمو گرفته بودم با یه دست نیپل اون یکی پستونمو میمالیدم که دردش کمتر شه. به پهلو خوابیده بودم و یه پام تو هوا بود و دیدن تصویر کس باز شدم که یه کیر توش بالا پایین میشد و پستونای سرخم دیوونه م میکرد. ازش خواستم دستشو برداره تا خودم چوچولمو بمالم. دستشو که برداشت یه انگشت کرد تو کونم و از این حرکتش بیشتر شهوتی شدم تند تند چوچولمو میمالیدم و یهو لرزیدم و ارضا شدم. همیشه بعد ارضا شدن تا چند لحظه دوست نداشتم دیگه قسمتی از بدنمو لمس کنن بهش گفتم صبر کنه قبول کرد و وقتی خواستم ادامه بده که خودشم ارضا شه خواست دوباره دستامو ببنده قبول کردم رفتم رو تخت دوباره دستامو بست و از پشت کسم گذاشت. انقدر تلمبه زد حس کردم زخم شد واژنم دوباره برم گردوند از جلو گذاشت. ملیحه همسرش زنگ زد ببینه کی برمیگرده خونه همونطور که تلمبه میزد گفت ۵ دقیقه دیگه. فکر کردم ابش داره میاد. ولی نیم ساعت گذشت هنوز تلمبه میزد. دستامو باز کرد و لای پستونام گذاشت هر کار کرد کیر سنگش سیخ بدون هیچ تغییری ادامه میداد. شب شده بود گفت من دیگه نا ندارم ابمم انگار قفل شده یه خرده تخماشو خوردم و پستونامو به کیرش مالیدم که گفت این دواش فقط کونه. داگ استایل شدم شروع کرد رو سوراخ کونم فشار دادن از درد سرخ شده بودم انقدر فشار داد تا سرش پرید تو. لبای کونم کیرشو فشار میداد اولین تلمبه رو که خواست بزنه یهو نعره زد و آبش اومد. انقد ابش با فشار میومد که با هر بار انزال بدنش به شدت میلرزید کیرش که خوابید کشید بیرون. سریع خودمونو شستیم و لباس پوشیدیم برای من اسنپ گرفت و خودش موند که وسایلو جمع کنه. تو اسنپ حس میکردم سوراخ کونم داغ و نبض میزنه و خون میاد. دستمو اروم بردم تو شورتم دیدم ابه که داره خارج میشه. وقتی رسیدم ۱۰ شب بود و سینا حسابی سرطان شده بود. بهش گفتم که اسنپ قبول نمیکرد مجبور بودم پیاده برگردم خیلی خسته شدم. رفتم حموم آب سرد گرفتم رو بدنم که کوفتگی هاش از بین بره و آثار سکسم کمتر شه. بعدم سریع خوابیدم. و تا خوابم ببره همش فکر میکردم اون الان چه حالیه و قرار بعدیمون کیه. و فانتزی من چی باشه که باهاش اجرا کنم. پایان قسمت دوم نوشته: زن شهوتی واکنش ها : dozens 1 آموزش تماشای فیلم ها - آموزش دانلود فیلم ها - آموزش تماشای تصاویر لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
dozens ارسال شده در 28 اسفند، 2023 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، 2023 رابطه یواشکی با آقای میم - قسمت سوم فردای قرار دوممون آقای معاون کچل اومد برای بردن پوشه قرمز. چیزی نگفت سوالی هم نپرسید با خودم فکر میکردم که شاید یه پیامی چیزی از آقای میم آورده ولی خبری نبود مدام ایمیلم جلوم باز بود و رفرش میکردم. تو واژنم حس سوزش میکردم. از شب قبلش که دوش گرفتم هر چند ساعت نیپلامو پماد میزدم. سوراخ کونمم مدام میسوخت و نبض میزد. تمام سلول های بدنم هر لحظه به نحوی یاد اقای میم و سکس دیروزمون میکردن. از خودم میپرسیدم آیا اونم از دیشب تا حالا یاد من کرده؟ سعی کردم از سرخوشی سکس دیروز استفاده کنم و رو کارم تمرکز کنم. بعد کار رفتم خونه و یه شام خفن درست کردم. یاد حرف آقای میم بودم که میگفت این خیانت باید به بهتر شدن زندگیمون کمک کنه. چند روزی که گذشت نیپلام کاملا خوب شده بود و سوزش واژنم از بین رفته بود اما سوراخ کونم همچنان درد و نبض داشت. یه روز عصر رفتم دکتر چون بواسیرم داشتم. دکتر گفت دچار پارگی شده بخیه زد و دارو داد. خونه که رفتم به سینا گفتم که بواسیرم عود کرده و مجبور شدم اورژانسی یه جراحی کوچک کنم و بخیه بزنم. شب که بچه ها خوابیدن شلوارمو دراوردم که پانسمانشو عوض کنم سینا یه نگاه سرسری به زخمش انداخت و رفت. بدون شورت با یه نیمتنه رفتم جلوش کسمو مالیدم به سینه ش و نیم تنه مو کشیدم بالا. شروع کرد به انگشت کردن کسم و با یکی پستونام ور رفتن. درازش کردم رو زمین و خوابیدم روش. کسمو میکشیدم به کیرش اونم پستونامو میکشید و لیس میزد. روش نشستم کیرشو تنظیم کردم رو کسم و هلش دادم تو. روش تلمبه میزدم رو عرش بودیم. یهو گوشیش زنگ زد نزدیک ساعت ۱۲ شب بود همه عادت کرده بودن وقت و بی وقت زنگ بزنن یه چیزی ازش بخوان. یکی از اقوام بود که میخواست برای برق کشی خونه پسرش بره. بعد زنگ اون کیرش کامل خوابید هرچیم منو مالوند و خوردم براش بلند نشد سعی کردم با کسمو مالیدن به کیرش خودمو ارضا کنم نتونستم بیشتر عصبی شدم. سینا رفت دستشویی و بعدش خوابید. من موندم یه کس داغ که التماس میکرد یه چیزی توش کنم. به زور خوابیدم ولی صبح خیلی زود بیدار شدم قبل بیدار شدن بچه ها رفتم حموم. وقتی نوجوون بودم عادت داشتم گاهی آبو باز کنم و وقتی با شدت میاد چوچولمو زیرش بگیرم و با ممه هام ور برم تا ارضا شم. هنوز گاهی خودمو اینطور ارضا میکردم. بعد یه مدت طولانی خواستم اینطوری خودمو ارضا کنم برای این که سریع تر تموم شه یه پورنم گذاشتم تو گوشیم دمای آبو تنظیم کردم رو زمین خوابیدم و پاهامو باز کردم و چوچولمو بردم زیر آب. فیلمو پخش کردم حسابی شهوتی شده بودم شروع کردم کسمو انگشت کردن، مرد که تو پورن کس زنه رو میخورد منم لرزیدم و ارضا شدم. آب و بستم چند دقیقه کف حمام خوابیدم. یکم که انرژی گرفتم پسرم زد به درو از جا پریدم و رفتم صبحانه شونو دادم. رفتن مدرسه و سرکار دل و دماغ کار نداشتم. زنگ زدم مرخصی گرفتم چند روز. تو خونه مدام ایمیلمو چک میکردم. یه روز رفتم بیرون چندتاست سکسی و یه کاستوم خریدم. مارک تاخیری که آقای میم زده بود و پیدا کردم با یه خوش بو کننده واژن از یه سایت پیدا کردم سفارش دادم. از یه پیج اینستا پلاگ دم و نیپل آویز و مگنت چوچول خریدم. دوست داشتم همه رو تست کنم عکس بگیرم برای یکی بفرستم. سینا خیلی بدش میومد از این کار خواستم عکس بگیرم برای آقای میم بفرستم. ترسیدم ایمیلی که ازش داشتم دست کارمندای شرکتش باشه. تو خونه که یاد سکس آقای میفتادم داغ میشدم پورن میذاشتم و خودمو ارضا میکردم. پارگی کونم بهتر شده بود رفتم دکتر بخیه هاشو کشید ولی سوراخم مثل قبل نبود باز مونده بود. ۱۰ روز بود سرکار نرفته بودم همش دلم میخواست یکی پستونا و چوچولمو بمالونه. یه روز وسط ساعت کاری زنگ زدم به سینا گفتم حالم بد شده بیاد خونه. رفتم کاستوممو پوشیدم به جفت نیپلام آویز زدم یه مگنتم زدم به چوچولم. پلاگ دمم به راحتی کردم تو کونم و از گشادیش اعصابم خرد شد. به سینا پ دادم که تو اتاق خوابم خودش کلید بندازه بیاد. تاخیری که خریدم گذاشتم بالای تخت. وقتی صدای در اومد حالت سجده خوابیدم رو تخت پلاگ دم قشنگ افتاد رو چاک کس و کونم. امیدوار بودم تو ذوقم نزنه. تا اومد تو و منو دید یه جوووون گفت و اومد یه اسپنک زد در کونم. و گفت این چیه تو کونت خانم خرگوشه. خندیدم گفتم خانم روباهه. سریع لخت شد پرید تو تخت. داشتم ساک میزدم براش بهش گفتم گوشیشو سایلنت کنه. خودمم براش تاخیری زدم و پریدم بغلش. از اونجایی که کسم خیلی بزرگ و گوشتی بود شورت کاستوم کوچکترین پوششی نداشت. سینا نخشو داد کنار همون حالت نشسته کیرشو کردم تو کسمو عقب جلو میکردم. سینا سوتین کاستوم رو کشید پستونای گندمو که دید گفت جون سر ممه ای ها شو. چندتا گاز از ممه هام گرفت. اون روز ده تا پوزیشن امتحان کردیم. من دوبار ارضا شدم ولی سینا ارضا نمیشد میگفت انگار آبم قفل کرده. گفتم من که کونم پاره شده تو هم بیا توش بذار. چند تا بالش زیر شکمم گذاشت کونم که اومد بالا یه اسپنک بهم زد پلاگو کشید بیرون و کمی کرم به کیرش زد و فرستادش تو. دوسه تا تلمبه که زد حس درد داشتم کشید بیرون و کمی سوراخمو ماساژ داد و کیرشو گذاشت لای پستونامو دو تا تف انداخت روش. گفت پستوناتو بچسبون جنده پستون گنده من. از این حرفاش حال میکردم. عقب جلو میکرد و میزد به لبام. یهو جلو لبام نگه داشت گفت سرشو بلیس جنده. خنده م می گرفت از حرفاش شروع کردم لیسیدن یهو کل آبش پاچید رو صورت و دهنم. خودمونو تمیز کردیم بچه ها ظهر برای ناهار اومدن و عصر برای کلاس سینا بردشون دوباره یه ست فانتزی عروس که شامل شورت و سوتین توری سفید با جوراب سفید بلند بود و توری سر عروس بود پوشیدم. سینا که برگشت کلی میوه خریده بود اومد منو دید گفت بابا بیخیال دیگه کیرم زخم شد گفتم اکی یه نگاه به خریدهاش انداختم یه خیار قلمی پیدا کردم و شستم رفتم پریدم رو اپن آشپزخانه که جلوش آینه قدی بود. خیارو به پستونا و شکمم کشیدم بعد کردم تو دهنم. تو آینه میدیدم که سینا هاج و واج نگاه میکنه. چند بار که خیارو کردم دهنم تف انداختم رو کسم خیارو کردم تو کسم. سینا اومد بهم چسبید. پستونامو میمالید. خیارو کشید بیرون و شلوارشو کمی داد پایین و کیرشو کرد تو کسم. تیشرتشو در آوردم و ناخنامو پشتش میکشیدم تلمبه که میزد تند تند چوچولمو میمالوندم. سینا ارضا شد اما میدونست تا من ارضا نشم آروم نمیشم بغلم کرد بردم رو تخت به پشت خوابوندم یه بوس از کسم کرد گفتم لباشو بگیر ازش لب بگیر خیلی بلد نبود گفتم ولش کن همون بلیسش گفت صبر کن رفت یکم شکلات صبحانه آورد مالید به کل کس شروع کرد به خوردن. تو لیسیدناش فهمید سر چوچولم حساس تره دیگه فقط به اون شکلات میزد و میخورد انقدر خورد که پاد کرد چوچولم خودمم بالاشو تکون میدادم و به لب گرفتن آقای میم از کسم فکر میکردم یهو ارضا شدم. کنار هم خوابیدیم به سینا گفتم واقعا نیاز دارم چند روز همش سکس کنم خندید و گفت پس باید شیرموز زیاد بخورم. چند روز مرخصی گرفت خونه موندیم بچه ها که میرفتن سکس میکردیم تا بیان. شب تا صبحم یه راند دیگه میرفتیم. بعد دو هفته برگشتم سرکار. یه هفته ای که سینا پیشم بود اصلا ایمیلمو چک نکرده بودم. پشت میز که نشستم ایمیلمو باز کردم اما با خودم قرار گذاشتم اگه آقای میم بود اصلا جواب ندم. اما هیچ ایمیلی نبود. تقریبا ۹۰ روز از آقای میم بیخبر بودم. تقریبا فراموشش کرده بودم و با سینا کم کم ۳بار در هفته سکس میکردیم. دیگه اونقدر آتیشی نمیشدم. یه رو عصر که برمیگشتم خونه سرخیابون شرکت معاون کچله رو دیدم که تو ماشین بود. بهم لبخند زد و خواست که برسونتم. فقط یه درصد احتمال دادم پیغامی از آقای میم داشته باشه سوار شدم. رفت تو یه خیابون دیگه گفتم منو لطفا بذارید دم مترو خندید دستشو گذاشت رو ران پام گفت این پشت یه پارک خلوت اونجا یکم حرف بزنیم بعد میبرمت هر جا خواستی دستشو کم کم آورد عقب رسوند به شلوارم. کاری نمیتونستم بکنم. دستشو کرد تو شورتم. کس منم تا کوچکترین لمسی میشه ازش آب میاد که فکر کرد خیلی دارم لذت میبرم. وقتی پارک کرد گفتم من میرم عقب اماده شم بیا چشماش برق میزد از خوشحالی. خیلی عصبی بودم از آقای میم پس همه رابطه مونو این کچل خبر داشت. رفتم عقب شلوارمو تا زانو کشیدم پایین. مانتومو دادم بالا. صداش کردم اومد. گفت خب کلشو درمیاوردی. گفتم اونو دیگه تو دربیار گفت کفشات اخه؟ یکی از کفشامو که رو تشک ماشین بود در اوردم گذاشتم رو کیفم. شیشه های ماشینش رفلاکس نبود بهش گفتم نمیشه زیاد کاری کرد از همون پشت کیرتو درار بکن تو سوراخ مورد نظرت گفت اخه تعریف پستونای باقلواتم خیلی شنیدم. گفتم باقلوام بهت میدم با چایی. ذوق کرد. گفتم نمیخوای یه بوس از سوراخام بکنی یه اسپنک زد که خیلی سوخت جاش سرشو که گذاشت ببوسه یهو یه گوز دادم تو صورتشو درو باز کردم کیفمو کشیدم پریدم پایین شانسم پارک خلوت بود مثل همیشه فقط یه پسره که رد میشد فکر کنم کس و کونمو دید سریع شلوارمو کشیدم بالااون یکی کفشمو پوشیدم سمت خیابون فرار کردم. با ماشین اومد دنبالم داد زد چطوری کس گوزو و گاز داد رفت. چند نفر زل زدن بهم. تو دلم خیلی خنده م گرفته بود. از یه طرف ناراحت بودم که آقای میم رابطه مونو به این گفته و منو یه زن خراب دیده. دیگه هیچ وقت ندیدمشون و با این که مشتری شرکتمون بودن دیگه هیچ وقت سفارش به ما ندادن. پایان قسمت سوم نوشته: زن شهوتی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده