رفتن به مطلب

داستان گی غریق نجات


minimoz

ارسال‌های توصیه شده


غریق نجات ...
 

سلام من نویدم 29 سالمه از 16 سالگی شنای حرفه ای رو شروع کردم و مربیگری و غریق نجاتی و … رو سالهاست توی بهترین استخرهای تهران انجام میدم …

خودم قدم 182 وزنم 87 و سایزم 14 هست … بدن ورزشکاری و سیکس پک و عضلانی دارم چون بدنسازی هم شدید دنبال میکنم.

توی یکی از استخرهای شمال تهران ساعت 8 صبح تا 14 یه سانس کلاس شنا داشتم که برای نوجون ها هست و دو رده سنی 12 الی 16 و 16 الی 18 رو آموزش میدم.

روال اینجوریه که بچه ها میان تمرین میدم بهشون و 1 ساعت آخر آزاد هستن هر کاری دوست دارن کنن و هم تمرینات رو انجام بدن و هم خوش باشن منم مراقبم اتفاقی رخ نده براشون

انصافا هم تو امانت خیانت نمیکنم و فکرم هرز نمیره با بچه مردم چون میترسم آیندشون تغییر کنه.

اما ماجرا از روز چهارشنبه ای شروع شد که سپهر یه پسر 18 ساله دبیرستانی اومد ثبت نام کرد، لعنتی اصلا منو عاشق خودش کرد همون اول، پوست بلوری و چشمای سبز و لبای برجسته ای داشت که با هیکل لاغر و باسن خوش فرمش مشخص بود ورزش کرده از بچگی … ژیمناستیک

3 4 جلسه گذشت و دیگه خوابشو میدیدم… حتی دوست دخترم از چشمم افتاده بود از بس سپهر منو عاشق خودش کرده بود.

تصمیم گرفتم بهش نزدیک تر بشم و صمیمی بشم باهاش.

رفتار دخترونه نداشت و یه پسر شیطون و خوش اخلاق بود که شوخی میکرد همش.

کم کم دوست شدیم و اعتمادش رو بدست آوردم و چند باری رسوندمش خونشون… فکر بدی نداشتم و قصد اذیتش هم نداشتم واقعا عشق بود

تا اینکه یه روز سپهر زنگ زد بهم که خانوادش میخواد بره مسافرت و از من خواست به خانوادش بگم مسابقه مهم داریم و سپهر هم باید شرکت کنه ، منم اطلاعات عشقم رو اعلام کردم و خانواده رو پیچوند… واسه بچه های الان یه موضوع عادیه

روزی که خانوادش رفت غروبش اومد استخر و بهم گفت اقا نوید مشروب از کجا بگیرم؟ میترسم خراب بگیرم و تا حالا نخوردم و 18 سالمه و میخوام تا مامانم نیست حداقل آبجو و شراب رو تست کنم

گفتم نمیتونم معرفی کنم اما خودم چند تا شیشه انداختم شراب و یکم هم کنیاک دارم … اصرار کرد یکم بهم بده گفتم تکی نمیشه ممکنه تگری بزنی کسی باید مراقبت باشه.

خلاصه شب رفتم خونشون ساعت 9 شام خوردیم و یکم فیلم دیدیم و هیچ قصدی تا الان نبود … کنیاک رو آورده بودم … شروع کردیم یه پیک دو پیک سه پیک… از حال خودمون دراومدیم یکم اما من هوشیار تر بودم.

دیگه پوست سپهر اذیتم میکرد… بلاش … گردنش … چشمای رنگیش…

گفتم سپهر بیا منو ماساژ بده یکم… اومد ار شونه یکم مالید و با دستای ظریفش یکم ماساژ داد … شل بود … گفتم توام ماساژ میخوای گفت ارررره

چشمام یه برقی زد که حداقل میتونم لمسش کنم جوری که میخوام… سپهر بدنش رو به من سپرد و شروع کردم از کف پاش ماساژ دادن، روناش نرم بود

دیگه اونم شل شده بود خوشش میومد … ناز میکرد یکم ولی مشخص بود لذت میبره… شلوارکش رو درآوردم یه اخمی کرد گفتم نگران نباش سپهررر

رونش رو مالیدم و تو یه حالت مناسب دستم رو رسوندم زیر تخماشو ماساژ دادم فهمیدم داره راست میکنه… همین بس بود.

کیرش 16 15 بود در آوردمش مخالفتی نکرد… انداختم دهنم آییییییی بخوووور … از گشنگی داشتم میمردم … خیلی حال میداد … نذاشتم آبش بیاد …

برگردوندمش به پشت رفتم اروم سمت سوراخش … زیباترین سوراخ دنیا بود … سفید قرمز و اما آک نبود یا کونکونک کرده بود یا خودش خیاری چیزی کرده بود چون کیپ کیپ نبود… اما بازم کارم سخت بود …
یه ربع فقط ماساژ دادم که حس لذت همراهش بشه و اروم سعی کردم لبه های سوراخ رو نوازش کنم و کم کم انگشت کوچولو رو بازی دادم توی سوراخش… راحت رفت و یه نفسی کشید با لذت

باز برگردوندم کیرشو خوردم که حالش بدتر بشه

مست بودیم سپهر هم انگار لال شده بود مثل گوشت شل بود زیر دستم. چرخوندمش و با جسارت بیشتری دونه دونه انگشت رو بزرگتر کردم و آمادش کردم

خداروشکر کیر بزرگی ندارم و 14 سانته خیلی هم کلفت نیست یعنی کلن معمولی

دراز کشیدم رو سپهر اینبار با کیرم ماساژ دادم سوراخو و کم کم فشارش میدادم… سپهر رو ابرا بود منم که دیوانه بودم … گفتم سپهر درد نداری؟ گفت نه ولی میترسم… راستش عاشقش بودم نمیخواستم درد بکشه … چرخوندمش باز واسش خوردم تا بره بالاتر … یه پیک دیگه هم رفتیم … من پیک خودمو ریختم رو سینش و لیس میزدم تا کایرش

این کارم دیوونش کرده بود … شهوت عجیبی داشتیم… سپهر دیگه راضی بود تو همون حالت پاهاشو دادم بالا و کیرو بردم دم سوراخش یکم لوبریکانت زدم و آروم و با حوصله فشار میدادم که جا باز کنه … سرش رفت تو دردی نداشت خوشحال شدم که عشقم اذیت نشده…

جسارتم بیشتر شد و بیشتر فشار دادم با حوصله کلش رو کردم تو ولی عقب جلو نکردم و سینه هاشو مالیدم تا حشری بشه…

مطمئن شدم دیگه که قبلا تجربه کرده چون اینقدر درد نکشیدن برام عادی نبود… پرسیدم سپهر قبلا سکس داشتی؟؟ تو مستی با خجالت گفت نه ولی با خیار و این چیزا ویدیوکال میدم تو اسکایپ

گفتم دمت گرررم پسر کارو راحت کردی … سپهر بهم اعتماد داشت منم سو استفاده نکردم … خودشوو سپرده بود بهم… کم کم عقب جلو کردم و کیرشو میمالیدم که لذت ببره

از چشماش رضایت رو حس کردم و خوشحال شدم که خر کیر نبودن یجا نفع داشت واسم.

چه کونیییی چه گرمایی… کون دختر کرده بودم… این یه چیز دیگه بود… کیرمو میکشید داخل انگار… کسی که کون پسر کرده میدونه چی میگم… پوست سفیدش و چشماش نمیذاشت تمرکز کنم که دیرتر آبم بیاد

پوزیشن رو عوض کردم پاشدم گفتم میخوام بدنت رو تاچ کنم کامل به بغل دراز کشیدم بغلش کردم و کیرمو کردم تو سوراخش و الان نکن کی بکن… صدای شالاپ شلوپ برداشته بود خونه رو… اومدن آبم نزدیک بود دلم نیومد بریزم تو سوراخش … درآوردم و ریختم لای پاش … آب هفت جد و آبادم بیرون اومد…

چه پسر خوشگلی رو کرده بودم چقدر خوشحال بودم، نذاشتم زیاد فاصله بیوفته و براش ساک زدم با جون و دل تا آبش اومد اونم همزمان با اینکه با انگشتم پروستاتش رو ماساژ میدادم.

سپهر لحظه های اومدن آب گفت نوید عاشقتم بهترین تجربه زندگیم بود و قربون صدقه کیرم رفت … این از سکس لذت بخش تر بود یعنی ارگاسم پارتنرم

بردمش حموم حسابی شستمش و اومدیم گیج بودیم نفهمیدیم کی خوابیدیم که ساعت 4 صبح بود … نوید لخت بغلم بود محو بدنش شدم و افتخار کردم به خودم که تو زندگیم تونسته بودم همچین کونی بکنم…

ادامه دارد

نوشته: نوید

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.