dozens ارسال شده در 11 آذر اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر سکس من و دوستم با فروشنده خوشتیپ پنج شنبه حدود شیش و هفت غروب بود که با دوستم شهرزاد داشتیم بازارو می گشتیم و یه مقدارم خرید کرده بودم که رفتیم داخل یه پاساژ که معمولا زیاد اونجا میرفتم. یه مقدار که چرخیدیم طبقه دوم پاساژ یه مغازه بود که پشت شیشه زده بود به مناسبت افتتاحیه ۱۰درصد تخفیف. رفتیم داخل مغازه که یه دکور جذاب و مدرن داشت. فروشنده یه پسر حدود ۲۴ساله با قد بلند و پوست سبزه و یه چهره مردونه جذاب بود که یه پیراهن لش سفید و یه شلوار پاره پوره مشکی پوشیده بود و دست چپش کامل تتو بود.تا رفتیم داخل از صندلی بلند شد و با یه صدای کلفت خاص گفت خوش اومدید.بعد سلام یه کم رگالارو نگاه کردیم .من یه شلوار جین برداشتم گفتم این سایز منو دارید که با مکث و یه نگاه بهم گفت بله خانم بدم بپوشید؟گفتم آره مرسی (از خودم بگم من مریمم _۳۳سالمه.قدم ۱۷۵ووزنم ۶۹کیلو.سینه هام درشته و کونم هم یه جوریه که همیشه نگاه شهوتی مردارو احساس میکنم پوستم فوق العاده سفیده و چشمام سبزه.دماغم عملیه و همه رو خوشگل بودنم نظرشون مثبته_۲۵سالگی با وجود مخالفت زیاد خانوادم با یه مرد ۵۵ساله ازدواج کردم فقط به خاطر پول زیادش.من خیلی حشریم ولی علی شوهرم نه.چون شاید بخاطر اختلاف سنی زیاد مونه.همه جوره بهم میرسه از لحاظ مالی و از نظر لباس و پوششم گیر نیست. قبل ازدواج خیلی دوس پسر داشتم و بعد از ازدواجم بعضی وقتا رابطه داشتم که اونم بخاطر نیازم بود) شلوارو که برام آورد رفتم داخل پرو پوشیدم.یه شلوار مشکی تنگ بود که روی رونش زاپ و مروارید کاری داشت. یه مانتو سفیدم تنم بود که تا وسطا باسنم میشد. در پرو باز کردم که شهرزاد ببینه نظر بده (شهرزاد از دبیرستان دوستمه.طلاق گرفته.اونم خوشگله و اندام خوبی داره اما قدش کوتاهه یکم.پایه همه گند کاری هامه.از اون رابطه های بعد ازدواجمم ک گفتم یه بار تری سام با دوست پسر شهرزاد بود) شهرزاد گفت وای چه خوشگله.که پسره گفت بیرون آینه قدی هست تشریف بیارید خودتونو با فاصله ببینید.اومدم بیرون که پسره یه آب دهن قورت داد و با همون صدای کلفتش گفت خیلی بهتون میاد و داشت کون گنده منو که داشت شلوارو جر میداد نگاه میکرد.به آینه نزدیک تر شدم و گفتم بنظرت شهرزاد جونم خیلی تنگ نیست و مانتومو دادم بالا یه جوری که یکم کمرم معلوم باشه.که شهرزاد گفت نه والا خیلی خوشگله. آقا سایز منم دارید؟ +بله خانم دارم.اجازه بدید شهرزاد رفت داخل پرو و منم عمدا پشت ب پسره داشتم لباسای رگال جلومو ورق میزدم.یه شومیز برداشتم گفتم این کار رنگبندی داره؟از پشت پیشخوان اومد بیرون قشنگ میتونستم باد کردن کیرشو احساس کنم.اومد رنگ بندیشو بهم نشون داشت .جلو آینه رنگ سبز تیرشو گرفتم جلوم گفتم این خوشگله عمدا دو قدم اومد عقب تا با کون خوردم ب پسره.گفتم وای ببخشید ک با یه لحنی گفت اشکال نداره شما راحت باش.شهرزاد اومد بیرون و گفت به من نمیومد.منم غر زدم عه چرا نیومدی بیرون من ببینم و خلاصه رفتم داخل پرو و شلوار خودمو پوشیدم.موقع حساب کردن پسره کلی تعارف کرد و بالاخره با یه تخفیف خوب ک خودش داد و من اصن چیزی نگفتم کارتو کشید.لحظه آخر +خانم اینم کارت مغازس .شماره و پیجمونو داشته باشید در خدمتتونم مغازه خودتونه… اومدیم بیرون از مغازه که شهرزاد گفت عجب پسر خوشتیپی بود.منم گفتم خوش بحال صاحبش یا هم زدیم زیر خنده… رفتیم یه کافه که همیشه میرفتیم نشستیم که شهرزاد گفت _کو شماره پسره؟ +گفتم برا چی میخوای؟تو کیفمه _گفت کیرشو میخوام +خفه شو کثافت دلم خواست _میدونم دیگه…این همه ب اون خروس پیر میدی چیزیم گیر خودت نمیاد (خروس پیر منظورش علی بود) +حالا میخوای چی بگی بهش _فعلا هیچی فقط شمارشو بده کارتو در آوردم شماره پسر رو سیو کرد تلگرامش یه عکس از خودش گذاشته بود ک تو باشگاه بود.بدن خیلی خوشگلی داشت گفتم میخوای بهش پیام بدی گفت نه صبر کن فعلا.تو امشب چه کاره ای؟ گفتم هیچی میرم خونه…گفت میتونی خروس و بپیچونی؟ گفتم بزار یه زنگ بزنم. به علی زنگ زدم که عزیزم شهرزاد حالش بده بردمش دکتر .اگه اجازه بدی امشب پیشش بمونم.که گفت باشه بمون.قطع کردم و گفتم اینم از این … رفتیم بیرون از کافه و ماشین و یکم بالاتر از کافه پارک کرده بودم.رفتیم سمت خونه شهرزاد .رسیدیم من لباسامو در آوردم … شهرزاد شماره پسره رو گرفت: _الو +آقا سلام.خوب هستین؟ _ممنون_شما؟ +من دو سه ساعت پیش با دوستم اومدیم دوستم ازتون یه شلوار گرفت که منم پوشیدم اما خوشم نیومد _آها حال شما…میدونم همون شلوار مشکیه…جانم در خدمتم +الان همش غر میزنه که چرا نذاشتم ببینه که ب من میاد یا نه که باهم ست کنیم دیوونم کرده؛خواستم ببینم تا ساعت چند مغازه اید بیایم بپوشم؟ _والا تا یه ربع دیگه هستم میخواید تشریف بیارید +نه آقا من الان خونم نمیرسیم تا اونجا یه ساعت بیشتر راهه _خب فردا تشریف بیارید.ما جمعه ها هم هستیم. +فردا من کار دارم.میشه یه لطفی کنید الان بدید اسنپ بیاره اگه اوکی بود کارت ب کارت میکنم اگه نه شنبه پس میارم براتون _اشکال نداره .آدرستون کجاست؟ +ما …میشینیم.الان لوکیشن میفرستم _عه.خب سر مسیر خودمه…لوکیشن بفرستید خودم سر مسیر میرسونمش به دستتون +زحمتتون میشه ✓قطع کرد و خلاصه خودش قرار شد بیاره.به شهرزاد گفتم لعنتی تو همونجا نقشه داشتی که یه خنده شیطانی و یه چشمک شهرزاد تائیدش کرد… شهرزاد لوکیشنو فرستاد و پسر فروشندم گفت تا یه ساعت دیگه میرسه من و شهرزاد رفتیم حموم و با هم یه دوش گرفتیم…واقعا دلم کیر میخواست…تو حموم زیر دوش ممه هامو کف میزد ک گفت اگه من کیر جور نکم این کس ناز تو که بی ثمر از دنیا میره و یه دس کشید رو کصم… سریع تمومش کردیم و از حموم اومدیم بیرون…من همون شلوار جینی که از خودش خریده بود رو پوشیدم و زیرشم شرت نپوشیدم با یه تیشرت جذب قرمز ک واسه شهرزاد بود بدون سوتین. رفتم موهامو باز کردم رو شونه هام و یه آرایش سکسی کردم… شهرزادم یه شلوارک تا زیر زانو و یه تیشرت لش گشاد مشکی…آرایش شهرزاد تموم شد اومد بیرون از اتاق گفت به به چه خانومای سکسی …هر دو زدیم زیر خنده. پسره زنگ زد گفت رسیدم.لوکیشنیم که فرستادید. خونه شهرزاد طبقه اول یه آپارتمان پنج طبقس که واحدش سمت خیابونه.از پنجره بیرونو نگاه کردیم که با موتور بود و هنوز با گوشی با شهرزاد حرف میزد که شهرزاد گفت درو میزنم موتورتو بزار تو پارکینگ بیا طبقه اول. من رفتم تو اتاق. شهرزاد در پایین و زد و رفت دم در واحد …دم در گفت ببخشی زحمتت شد بیا داخل.پسره(که بعد فهمیدیم اسمش میلاده )میگفت ممنون همینجا منتظر میمونم که شهرزاد گفت نه زشته بفرمایید داخل. صداشونو میشنیدم که تعارفش میکرد بفرما رو مبل بشین من بپوشم میام… شهرزاد با یه نایلون دستش اومد تو اتاق و آروم گفت وای که چه حالی کنیم امشب… گفت تو برو پیشش من میام… رفتم بیرون اتاق یه راهرو داشت که به ورودی و هال پذیرایی وصل میشد… از راهرو ک اومدم بیرون منو دید بلند شد و سلام کردیم…رومو ک برگردوندم برم سمت آشپزخونه باز زوم شدنش رو کونمو احساس کردم… یهو برگشتم گفتم خوشگله؟ جا خورد با من من گفت چی؟ یه لبخند زدم گفتم شلوارم… گفت آره آره خیلی مبارکتون باشه رفتم از یخچال یه بطری آب سرد برداشتم با یه لیوان گذاشتم رو عسلی کنارش و خودمم مبل اونوری نشستم… شهرزاد اومد بیرون… شلوارو پوشیده بود اومد گفت چطوره؟ گفتم وای خیلی خوبه عشقم برش دار که مهمونی فردا باهم ست باشیم…رو به میلاد گفت خوبه؟ میلادم گفت آره خیلی خوشگله البته با این تیشرت نه با یه لباس مناسب تر خوشگل ترم میشه… یهو شهرزاد گفت آره درست میگی و با یه حرکت تند و تیز تیشرتشو در آورد…خود منم جا خوردم اما میلاد دیگه داشت سکته میکرد…آخه شهرزاد سوتین نداشت و سینه های گندش با نوک قهوه ای افتاد بیرون… یه دور زد و گفت الان چی خوبه…میلاد گفت آره عالیه… من زدم زیر خنده گفتم آقا ببخشید دوست من یکم کم داره بپوش دیوونه چکار میکنه… میلاد گفت نه خب با تیشرته خوب نبود حیف نیست این هارو قایم کنه… شهرزاد رفت رو برو میلاد و میلاد بلند شد دو تا دستشو گذاشت رو ممه های شهرزاد و لبشو برد رو لب شهرزاد و بعد یکی دو تا لب همینجوری که داشت ممه های شهرزاد و میمالید لباشون رو هم قفل شده بود دیگه و سینه های شهرزاد و چنگ میزد…یه دور چرخیدن جوری که شهرزاد افتاد سمت مبل و میلاد روبروش…لباشونو جداکردنو میلاد دکمه های پیرهنشو باز کرد و درآورد…یه هیکل ورزشی خوش فرم و شکم شیش تیکه…با پوست سبزه که موهای سینه و دستاشو زده بود…میلاد دکمه شلوار شهرزاد و باز کرد و شلوارشو کشید پایین و تا زیر زانوش اومد …شهرزادم مثه من شورت نپوشیده بود.منم دیگه پاشدم و رفتم نزدیکشون پشت سر میلاد وایسادم.شهرزاد و نشوند رو مبل و شلوارو که خیلی تنگ بود کلا از پاش درآورد و پاهای شهرزاد و گرفت کشید جلو.کص تقریبا تیره شهرزاد دقیقا لبه مبل بود که میلاد یه تف انداخت رو دستش و شروع کرد با مالیدن.آی و اوی شهرزاد بلند شد.میلاد سرشو برد رو کص شهرزاد و شروع کرد به زبون زدن.و یواش یواش داشت حسابی میخورد و میک میزد.صدای شهرزاد بلند شده بود و داشت حال میکرد.من داشتم از شهوت میمردم. شلوارو و تیر شرتمو در آوردم .نه شورت داشت نه سوتین. میلاد که روشو برگردوند منو دید یه گاز از لبش گرفت و اومد سمتم.صورتش خیس بود از اب کس شهرزاد.منو بغل کرد و لبشو گذاشت رو لبم و با دوتا دست لپای کونمو میمالید.خیلی حرفه ای لب میخورد.از مالوندن لپ کونم با دستای مردونش خیلی لذت میبردم. شهرزاد اومد و دست دوتامونو گرفت رفتیم سمت اتاق… من رو تخت دراز کشیدم و شهرزاد شروع کرد ب خوردن کصم.میلادم شلوارشو در آورد و حالا فقط یه شرت سرمه ای پاش بود که کیرش حسابی سیخ کرده بود…اومد کنار تختو و سرشو گذاشت رو ممه هام و شروع کرد به خوردن ممه هام.نوک ممه هامو میک میزد…میخوردشون.شهرزاد قبلا زیاد برام کصمو خورده بود اما اینبار یه چیز دیگه بود.منم از رو شورت کیر میلاد و می مالیدم.شهرزاد بلند شد در حالی که آب کصم راه افتاده بود.از تخت اومد پایین.شرت میلاد رو کشید پایین.کیرش زیاد دراز نبود اما کلفت بود .کیرش از فشار اومده بود بیرون و راست راست بود.خایه های بزرگ و آویزونی داشت. میلاد کنار تخت بود و شهرزاد جلوش زانو زد و شروع کرد به مالیدن کیر میلاد.آروم آروم نوک کیرشو زبون میکشید. و شروع کرد به ساک زدن. منم رفتم کنار شهرزاد و از کنار شروع کردم به زبون کشیدن رو تخماش.معلوم بود خیلی حال میکنه.کیرشو نوبتی میکرد تو دهنمون و منو شهرزاد گاهی یه لب از هم میگرفتیم.کیرشو کرد تو دهنم و شروع کرد تلمبه زدن تو دهنم.شهرزاد بلند شد و لبای میلاد و میخورد و میلاد با یه دست ممه شهرزاد و میمالید با یه دست کمرشو.و سرعت تلمبه زدنشو زیاد میکرد که یهو شهرزاد و زد کنار و با دو دستی سر منو گرفت و تند تند داشت تلمبه میزد در حدی که داشتم جق میزدم و خفه میشدم و یهو کل آبشو ریخت تو حلقم.من عاشق خوردن آب کیرم.کل آبشو خوردم و نوک کیرشو میک میزدم.میلاد اومد رو تخت عین جنازه افتاد و کیرش خوابید.شهرزاد اومد ب حالت 69رو میلاد و شروع کرد ب خوردن کیر میلاد.میلادم کص خیس شهرزادو میخورد.منم رفتم از پایین باز خایه های میلاد و خوردن.دو دقیقه نشد که کیرش باز راست شد… شهرزاد پا شد و من رفتم با کس نشستم رو کیر میلاد…آروم آروم کیرشو تا ته کردم تو کس خیسم…دو سه بار بالا پایین کردم و شروع کردم به کیر سواری.شهرزادم کصشو برد گذاشت رو صورت میلاد و صورتشو آورد جلو و از من لب میگرفت.داشتم میترکیدم از لذت…رو کیر کلفتش به سرعت بالا پایین میکردم.آب کصم راه افتاده بود. من و شهرزاد هر دو بلند شدیم.میلادم بلند شد .شهرزاد رو تخت از قسمت پایین دراز کشید و پاهاشو باز کرد .من داگ استایل شدم جوری که میلاد کصمو بکنه و من کس شهرزاد و بخورم.شروع کردم ب خوردن کس شهرزاد و با دو تا دست سینه هاشو چنگ میزدم.میدونستم ک عاشق اینکاره.میلادم از پشت کیرشو کرده بود تو کسمو داگی داشت منو می گایید.سرعتشو کمو و زیاد میکرد.بعدش دیگه نتونستم رو زانو وایسمو پهن شدم رو تخت و میلاد افتاده بود روم تلمبه میزد.داشتم از لذت میمردم.که برم گردوند و پاهامو انداخت رو شونش و کیرشو محکم کرد تو کصم.تند تند تلنبه میزد ک به دو دیقه نرسید ارضا شدم…سی ثانیه بیشتر لرزیدم.خیلی خوب ارضا شدم ک لباشو گذاشت رو لبامو و لب میخورد و آروم تلمبه میزد. کیرشو کشید بیرون رفت سراغ شهرزاد که رو به بالا دراز کشیده بود…خودشو انداخت روش و ممه هاشو میخورد و کیرشو میمالید به کصش.از زاویه دید من خیلی لذت بخش بود…شهرزاد نفس نفس میزد که با اوی بلندش فهمیدم که کیرشو کرده توی کصش.شروع کرد به تلمبه زدن و آروم آروم تلمبه میزد.نمیتونستم از جام تکون بخورم.شهرزاد اومد از بالا منو بغل کرد.اینو میدونست که از مالیدن سینه هاش به سینه هام خیلی خوشم میاد.زیر گردنمو میخورد و تو حالت تقریبا داگی شکل میلاد از پشت کیرشو کرده بود تو کص شهرزاد و عقب جلو میکرد.یکی از بهترین پوزیشن های تریسام همینه واقعا.میلاد سرعتشو زیاد کرد و منم همزمان با اونا از مالیدن سینه های شهرزاد به سینه هام تو اوج لذت بودم و شهرزاد لباشو گذاشت رو لبام و با سرعت میخورد و تو بغلم لرزید و فهمیدم ارضا شده…میلادم چند ثانیه بعد از اون کیرشو در آورد و شهرزاد افتاد کنار من و میلادم در حالی که کیرشو میمالید کل آبشو ریخت رو شکم شهرزاد. و رفت پایین تخت رو سرامیک دراز کشید… منو شهرزاد که واقعا نای بلند شدن نداشتیم… من تو حالت خواب و بیداری دیدم که میلاد داره شلوار میپوشه و از اتاق رفت بیرون… وقتی بیدار شدم دیدم میلاد رفته و شهرزادم دوش گرفته و داره شام میپزه رفتم دوش گرفتم و اون شب بعد شام بغل شهرزاد خوابیدم.یکی از بهترین سکس های عمرم بود . نوشته: مریم کیردوست لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده