داستان سکس شانسی و یهویی با خواهر زن

[mame85]

شانسی شانسی با خواهرزن
 

سلام فاصله خانه ما و خانه خواهر خانم حدود یکی دو کیلومتر میباشد .خواهر خانمم اسمش کتایون هستش خیلی خوشگله و بیوه هستش وقت هایی که میریم خونشون یا جایی میریم یا مسافرت میریم چون میدونه من نگاهش میکردم کرم میریزه مثلا با یقه های باز و شلوارهایی که کون رو قمبل میکنه میفهمم کارهایی میکرد که من رو تشنه کنه چون من بهش پیامک های عاشقانه میدادم علنن بهش میگفتم عاشقتم دوستت دارم و دمش گرم سوتی نمیداد یروز حتی براش یک تابلو کادو خریدم گفتم این رو بزن تو اتاق خوابت دقیقا خواستی بخوابی این رو ببینی به یاد من بخوابی گفت گمشو خاک تو گورت نکنن .یک روز از یکی از این داستانها عکس گرفتم براش وات ساپ صفحه به صفحه فرستادم که میگفت بی خود نیست از اینها میخونی که انقدر داغ میکنی خلاصه انقدر تو کت و کولش رفتم تا یروز دیگه خودش زنگ زد گفت حرف حساب تو چیه چی میگی گفتم تلفنی نمیشه بیا بریم بشینیم یجا یکی دو ساعت صحبت کنیم فردا بعدازظهر گفت برو خیابان فلان منتظرم باش فرداش شد و من رفتم دیدم وای اومد عشق من با چه تیپی رفتیم تو یک کافی شاپ نشستیم و صحبت شروع شد گفتم دیوونه تو اگه با من ارتباط داشته باشی چهره ات و زندگیت و روحیه ات و همه چیت بهتر میشه حیف این زیبایی و بدن نیست داری پیرش میکنی گفت چکار کنم گفتم با من باش نمیگم هر روز یا هر هفته .ماهی یکی دوبار با هم باشیم من هم که خودت میدونی خیلی میخوامت به هردومون خوش میگذره گفت خواهرم رو چکار کنم یا اگه جایی دهنت باز شد گفتم تو فکر کردی من بچه ام دیوونه ای ها .خلاصه با کلی خایه مالی قبول کرد ما با هم یکروز بریم بیرون .روزی که قرار بود بریم بیرون روز قبلش بهم گفت من هم باع خودمون نرفتم که کسی نبینه یک باغ شهریار اجاره کردم ۱۵۰۰روزی.با استخر فقط بهش گفتم مایو بیار .فرداش سه تا کوچه پایین تر سوارش کردم رفتیم شهریار کلید باع و رفتیم با آدرس باغ از طرف گرفتیم رفتیم صاحب باغ گفت مشروب هم اگه خواستین میتونم بگم براتون بیارن گفتم آره آبجو گفت آبجو نداره ولی ویسکی شیشه ای اصل داره گفتم چند گفت ۵۵۰۰گفتم ایراد نداره یک شیشه بگین بیاره گفت پس میگم بیاره دم ویلا .رفتیم آدرس ویلا رو پیدا کردیم تنقلات هم با آب میوه و همه چی خریدیم ریموت رو زدم با ماشین رفتیم داخل خاموش کردم گفتم اجازه بده سرکار خانم بنده درب اتومبیل رو برای شما باز کنم گفت گمشو تو اگه این زبون رو نداشتی چکار میکردی دوییدم درب رو باز کردم دستام رو باز کردم اومد تو بغلم خواستم لب بگیرم گفت نه زوده .ولی یک بوس کوچولو کردم ده دقیقه نشده بود هنوز داشتیم نگاه میکردیم ببینیم تخت خواب های ویلا تمیزه یا نه که زنگ زدن رفتم دیدم مشروب فروشس تحویل داد کارتخوان دراورد با تخفیف ۵۳۰۰کارت کشیدیم و رفت ولی ویسکی اصل ها .جانی واکر .چاپ زرشکی .سرتون رو درنیارم اول گفتم بریم استخر استخر چهار فصل توپ حالا مایو پوشیده روش نمیشد از اطاق بیاد بیرون آخر رفتم آوردمش دیدم وای هیکل رو به آرزوم رسیدم چه سینه ای چه کونی وای آب از دهنم راه افتاد بهش گفتم خدا بیاد پایین فایده ای نداره من باید بغلت کنم یک لب بگیرم بعد بریم استخر خودم هم با مایو بودم بغلش کردم البته با کلی ناز طوری که کیرم دقیقا چسبید به زیر شکمش انگار برق گرفتش گفت اوی.سینه هامون چسبیده شد بهم یک ضرب کیرم راست شد یک لب توپ گرفتم چند ثانیه اول یک طرفه بود بعدش یکدفعه همراهی کرد یک گاز کوچولو از لب هام اول گرفت بعد شروع کرد میک زدن طوری لب گرفتیم که اون گفت استخر رو ولش کن بیا بشینیم گفتم نه جون من آب بازی لب بازی تو آب .نفری یک شات ویسکی ریختم و لیوان به دست رفتیم به سمت استخر .تو آب یک کم ویسکی میزدیم مزه اش لب از پشت کون رو بغل میکردم کیرم میرفت لای چاک کون کونی که۲۰سال آرزو داشتم بهش دست بکشم انقدر با هم ور رفتیم که شهوت از صداهامون مشخص بود پیک دوم اون گفت نه من یک پیک دیگه خوردم اوردمش بیرون آب لب استخر خوابوندمش رو سنگها ی بغل استخر خودم هم دراز کشیدم روش انقدر لب هم رو خوردیم هار شده بودیم مایو رو از تنش درآوردم سینه هاش صفت شده بود مثل سنگ خداییش خیلی خوشگله موهاش هنوز کامل خیس نشده بود ولی من کامل شیرجه زده بودم یک مقدارسینه خوردم پاهاش رو باز کردم شروع کردم کوس خوردن زبون رو میچرخوندم توش کوس پلمپ دست نخورده یک ذره بوی بد نمیداد پاهاش رو کامل دادم بالای بالا طوری که سوراخ کون معلوم بشه سوراخ کون رو لیس میزدم یک سانت زبون میکردم توش کار به جایی رسید گفت بخواب ببینم من رو خوابوند مایوم رو از پام دراورد وای چه ساکی میزد تمام خایه رو میکرد تو دهنش کیر رو طوری میخورد که حال میکردم بعد از دهنش درآورد شروع کرد برام جق زدن همینکه سیخ سیخ شد یک بوس از کلاهکش کرد گفت جون چه کیری شده چقدر خوشگله چقدر دوسش دارم یک دفعه اومد رو سینه ام کیر رو گرفت جا داد تو کس .کس خیس که انقدر اب انداخته بود باز تنگ بودنشست روش آروم آروم کرد تو کوسش شروع کرد آروم آروم که جا باز کرد تلمبه زدن میشست روش بلند میشد بعد شروع کرد مالیدن روش چندتا هم مالید یک دفعه گفت آی داشت میومد دوست ندارم زود بیاد بیا تو بزن دولا شد حالت داگی من هم کیر رو گرفتم تو دست میزون کوس کردم زدم رفت تو شروع کردم زدن کون رو میداد عقب فشار میآورد رو کیرم میگفت بزن محکم محکم مال خودته من دیگه جندت شدم من دیگه زن تو شدم بکن نوش جونت بزن عزیزه دلم محکم بزن مال خودته دیگه .میگفت میدونی چند سال به یاد تو خود ارضایی کردم چند سال با یاد کیر تو خوابیدم قربونش برم یک دفعه گفتم کتایون از عقب هم سکس کردی یک دفعه تکون دادن رو قطع کرد گفت یچیزی بهت میگم برای همیشه اگه میخوای همیشه دوستت داشته باشم و همینطوری باهم لذت ببریم دیگه اسم اونجا رو هم به زبونت نیار من هم یک دفعه تلمبه رو محکم تر کردم گفتم آخ قربون اون با کلاسیت برم چندتا هم دوباره تلمبه زدم گفت وایستا برات بدم بالا پاها رو دیگه ارضا بشیم دارم اذیت میشم خوابید پاها رو از هم باز کرد داد بالا کس مثل کولوچه شده بود چقدر کوسش خوشگله دوباره کله اش رو میزون کردم شروع کردم تلمبه زدن چندتایی زده بودم گفتم عشقم آماده ای خال کنیم گفتم هر طور دوست داری گفت پس بکوب محکم عشقم میزدم شالاپ شالاپ صدا میداد یک دفعه دوتایی باهم جیغ و داد وقتی ارضا شدیم انقدر هم دل بودیم فکر میکردم داریم بدنامون با هم تجزیه میشه میشه یک بدن انقدر لذت داد که همیشه بعداز اون شاید ۶ بار دیگه سکس کردیم روزهای مختلف ولی اون چیز دیگه شد و مزه اش همیشه زیر زبونمون مونده همیشه تلفنی باهم صحبت اونروز رو میکنیم .حالا میخوایین فوش بدین ندین میل خودتونه سن من ۵۰ سال هستش شخصیت هرکس از گفتارش معلومه اونی که فوش میده واقعا قدر همون میفهمه دیگه چکارش کنم .

نوشته: عشق