mohsen ارسال شده در 3 آبان اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان ترنس کیرکلفت - 1 سلام دوستان اسم من رضاست و 25 سالمه و این اتفاق و ماجرایی که میخوام تعریف کنم تقریبا 1 سال پیش برام رخ داد اول یه بیوگرافی بدم از خودم 180 قدمه 78 حدودا وزنه منه جثه نرمال و استخوان بندی کوچیکی دارم کم مو و بیبی فیسم از حسم بگم همجنسگرام دوس دارم طرفم تقریبا عین خودم باشه شبیه خودم باشه دوطرفه دوست دارم اگه از طرف خیلی خوشم بیاد بهش زیاد دوس دارم بدم سایز 14 تو خونه نشسته بودم و حوصلم سر رفته بود که تلفنم زنگ خوردم یکی از دوستام بود گفت شب تو یکی از ویلاهای دوستش مراسم و دور همی هست و اگه خواستی توام بیا .خلاصه حوصلم سر رفته بود و گفتم باشه ادرس و گرفتم و منتظر شدم تا شب بشه…سوار ماشینم شدم و راه افتادم و حوالی ساعت 8 شب بود که رسیدم و با هماهنگی نگهبان وارد ویلا شدم صدای موزیک تو حیاط پیچیده بود و از تو رقص نور کاملا معلوم بود .خلاصه رفتم تو و نشستم هنوز دوستم نیومده بود قبل رفتنم به داخل هم باهاش تماس گرفتم و زنگ زدم ولی جواب نداد چند دقیقه بعد بود که دوستم زنگ زد که یه کاری براش پیش اومده و گفت گوشی بده به صاحب مراسم . گوشی و دادم و باهاش حرف زد .گوشی که قطع شد صاحب مراسم گفت خیلی خوش اومدی پس دوست سعید هستی هرجا که اوکیی بشین میوه و خوردنی هم برات میارم هرکسی با دختر میومد یا چند تا پسر باهم منم تنها نشسته بودم .کم کم مراسم گرم شد خواننده و دی جی میخوند یه عده می خوردن و یه عده میرقصیدن بعضا هم در وا میشد و چند تا دختر و گاها چندتا پسر وارد مجلس میشدند منم کم کم جرعه جرعه پیک میزدم و گرم میشدم .حالا بعدا فهمیدم که سعید یه شیشه گرفته بود داده بود نگه داره که پشت تلفن گفته بود به کسی نده و همشو بده به رضا .خوب برا منم خیلی زیاد بود و گذاشته بودم زیر میز که یک لحظه در وا شد و 2تا دختر قد بلند و کنارشون هم یه پسر با موهای بلند و ارایش کرده وارد شدند اولش گفتم دوتا دختر و یه پسر هستند ولی وقتی نزدیک شدن کم کم نظرم عوض شد جلوی من یه مبل 4نفری بود که خالی بود چون من اون طرف مراسم پشت به دی جی نشسته بودم چون نور اذیتم میکرد یکی از اون سه نفر که پوشش دخترونه داشت نزدیکم شد خم شد و گفت آقا ببخشید اینجا جای کسیه؟ گفتم نه خالیه میخواین بشینید راحت باشید.خلاصه یکم با هم مشورت کردن و گفتن بشینیم دیگه .الان دیگه دقیقا تو فاصله یک متری من نشسته بودن درواقع اون دوتا ترنس بودن با پوشش کاملا زنانه و اون یکی هم ترنس بود با پوشش پسرونه .بزارین ظاهرشون رو بیشتر تعریف کنم .قداشون راحت بالای 185 بود پاهای کشیده دستای بزرگ با ناخنهای بلند و کاشت شده صورتای تقریبا ژل زده حتی اون دوتا سینه هاشونم یکم برجسته بود ولی اون یکی که تقریبا شبیه دوتا زن پوش بود کمی از اونا نداشت موهای بلند رنگ کرده ناخنهای بلند آرایش غلیظ .صداشونم کاملا دخترونه میزد ولی معلوم بود یکم دورگه هستند خلاصه نشستن و صاحب مراسم اومد و خوشامدگویی کرد و چند دقیقه نگذشته بود که دوتا ترنس زن پوش پا شدن و مانتو هاشونو در آوردن لباسشون عوض کردن و اومدن چیز خاصی نپوشیدن همون شلوار لی و یه بلوز اسپورت و کفش اسپورتی همینجور نشسته بودیم که یهو یکی از زن پوشا گفت نمیخوان یه خوردنی چیزی بما بدن ؟دوستش گفت فک نکنم میدونی که ممنوعه هر کسی خودش میاره دوستش خیلی ناراحت شد و گفت آه که چی الان پس چکار کنیم .دوستش گفت حالا میگیریم دیگه ببینیم چی میشه که یه لحظه من که گرم و داغ بودم گفتم نوشیدنی میخواین؟ داری ؟اره چطور؟ شیشه رو از زیر میز دراوردم گفتم نگران نباشید اوکیه فقط تابلو نکنید دوستش خندید و گفت اخه لیوان نداریم که …خلاصه اوکی کردیم . میز ما تقریبا 1.5 متر فاصله داشت که یهو یکی از ترنسهای زن پوش پاشد اومد نشست کنارم ببینم اسمت چیه؟تو لیوانارو بریز من میبرم که کس دیگه نبینه و نخواد .گفتم من رضام خلاصه ریختیم خوردیم پا شدن رقصیدن و اومدن و داغ کرده بودن قشنگ و تعریف میکردن که اوکی بود و حالمون خوش کرده بین این سه تا یکی از زن پوشا که قدش تقریبا 190 میزد لاغر بدن کشیده دستای بزرگ و ناخنهای کاشت خیلی منو جذب کرده بود قیافش خیلی با نمک و خواستنی بود دروغ نگم انگار عاشقش شده بود فکن مست مست بشی اونم نشسته جلوت بهش اشاره کردم میشه بیای پیشم اومد نشست پیشم جان؟ والا ببخشید میشه اسمت بپرسم؟ من مهتابم .شما؟ منم رضام خوشبختم ببخشید جسارتا شما ترنسی ؟ بله هر سه تای ما ترنسیم چطور مگه ؟ هیچی واقعیتش من خیلی ازت خوشم اومده مهتاب از وقتی اومدی انگار عاشقت شدم مهتاب خندید و گفت به پسرا اعتباری نیست عشق کیلو چنده ما عشقی کار نمی کنیم البته اینم بگم بین این 3 تا اون تیپ پسرونه خیلی کم صحبت و مغرور بود گفتم عشقی کار نمیکنید یعنی چی ؟ خلاصه سر و صدا و اینا نذاشت درست بفعمم چی میگه یه چشمک زد و گفت میحرفیم بزار یکم برقصم راستی توام بیا برقص چرا نشستی برا نشستن اومدی؟ خوب نه اخه تنهام شما افتخار میدی ؟ مهتاب دستمو گرفت و گفت بیا بریم رفتیم یکم رقصیدیم البته همه میرقصیدن کم کم با هم راحت تر شدیم اومدیم نشستیم پاشدم مهتابو بردم حیاط و حیاط اروم تر بود یه دونه سیگار روشن کردیم و شروع کردیم کشیدن … به مهتاب گفتم ببین مهتاب من پسر لات و فلان نیستم واقعا ازت خوشم اومده نمیخوای اشنا شیم واقعا؟ مهتاب گفت ببین منم ازت بدم نیومده خودم هم سینگلم ولی میدونی که من ترنسم اعتماد کردنم سخته منظورشو دقیقا نمی فهمیدم خوب باش که چی ؟ البته واقعا از دور عین دخترا بود و قیافشم مو نمیزد با دخترا خیلی سخت میشد تشخیص کامل داد گفتم خب که چی ؟عشق عشقه منم خوشم اومده .یعنی منظورت اینه حس پسرونه داری ؟یا مثل دوستت تیپ پسرونه میزنی؟ یا میترسی نشه ازدواج کنیم؟ مهتاب خندید و گفت ازدواج…اووووووووووووو…کو تا ازدواج…نه بحث اونارو نکن. ببین من ترنس هستم با حس دخترونه هنوز نه عمل کردم نه چیزی فقط یکم ژل زدم و یه دوره قرص هورمونی خوردم ولی اگه میخوای آشنا شیم باشه .شمارمو بزن حرف میزنیم خوشحال بودم شماره رو نوشتم درسته مست بودیم و خوب ادم تو مستی مهربونم میشه ولی همه چی عالی بود موقع برگشت هر سه تا دوست رو سوار کردم و اول اون دوتا رو رسوندم.)(البته مهتاب با دوستش کلی کلنجار رفت و حرف زد که اونم اجازه داد با من تنها بره چون دوستش اجازه نمیداد) و منو مهتاب الان تو ماشین تنها بودیم شب ساعت 2 بود سوت و کور داشتم دیوونه میشدم …دیگه طاقت نیاوردم ماشین نگه داشتم زود مهتابو بغل کردم لبام گذاشتم رو لباش و شروع کردیم از هم لب گرفتن یکم فداش شدم و گفتم که عاشقش شدم فضا خیلی رمانتیک شده بود ماشین روشن کردم و را افتادیم مهتاب یجور حشری به سمت من نشسته بود و نگام میکرد چشماش کاملا مست بود خودشم میگفت که مسته .اروم دستم گذاشتم رو کیرم و شروع کردم مالیدن و به مهتاب نگاه میکردم آروم دست مهتاب برداشتم گذاشتم رو کیرم …چیزی نگفت شروع کرد به مالوندن و اروم دکمه شلوارم باز کرد شلوارم تا زانو دادم پایین شرتمم دراوردم تا زانو یکم صندلی رو دادم عقب .اروم میروندم و گفتم مهتاب توام برام بخور شب بود چیز زیادی نمی دیدم جز حسی که داشت دیوونم میکرد .چرخش لبای مهتاب دور کیرم ساک زدنش برام .منم دستمو از بغل برده بودم و کونشو میمالوندم و اروم اروم ابم اومد و زود دستمال حاضر کردم ریختم تو دستمال مهتاب جونم مرسی اوففف مردم چطور بود ؟ تو مستی خیلی میچسبه ولی… گفتم ولی چی چیزی شده؟عرق کرده بود بد مزه بود؟ نه نه بیخیال گفتم مهتاب بگو دیگه گفت هیچی سایزت کوچیکه یکم؟ یه لحظه خجالت کشیدم خوب راست میگفت فکر کن قدت 190 باشه دستات به اون بزرگی و کشیدگی کیر 14 سانتی خوب گم میشه تو دستاش گفتم خوب اخه این مدل نشستن و استرس و رانندگی و تو توی شب چه دیدی کوچیکه؟ مهتاب گفت ندیدی می فرستادم ته گلوم و می رفت از اینجا میگم گفتم اهان یعنی کیر گنده یعنی کیری که نره تو حلق؟ چرا میره ولی نصفش میمونه بیرون و خندید … گفتم خوب چه خبره نرماله دیگه تو نترس من با همین خیست میکنم رضا نصف شبی حشریم کردی اینجور نگو موقعیتش نیست گفتم میخوای برات بخورم توام اروم شی ؟زیاد که دیر ارضا نیستی ؟ مهتاب گفت نه اونقدرا هم نه ولی میترسم ببینی و رنگت بپره گفتم توام اینجور میگی منو دیوونه میکنی ها بیار ببینم چی داری خانوم کیر دار …دکمه شلوارشو باز کرد اصلا هیچی معلوم نبود خندیدم و گفتم پس حتما 10.9 سانته و داشته شوخی میکرده …یهو باسنشو آورد بالا یکم بلند شد و دستش انداخت زیر و وسط پاهاش و شورتش کشید بالا یه شورت طوری پوشیده بود زیرشم یه چیزی پوشیده بود من نفهمیدم چی بود .دست که کشیدم نگو کیرشو داده پایین شورتشو کشیدم پایین .با دستش شورتشو نگه داشت تاریک بود خیلی ضعیف میشد دید .دستو گرفتم کشیدم تا ته کیرش بعد به حالت جق کردن تا سر کیرش دستمو دور کیرش آوردم بالا شاید همه این کارا 10 ثانیه هم طول نکشید ولی یه لحظه خشکم زد اون لحظه به نظرم خیلی بزرگ اومد خیلی هم کلفت چراغو زدم …باور کنید توی فیلم پورن دقیقا یه ترنس بود که کیر خیلی بزرگ و کلفتی داشت که پورن استار بود من دوست داشتم و نگاه میکردم باور کنید انگار کیر اونو پیوند زده بودن بهش …اولین بار بود کیر به اون کلفتی و به اون بزرگی می دیدم …گفتم مهتاب این چند سانته دختر ؟ مهتاب گفت من که گفتم بهت 19 سانته یادمه دوران دبیرستان یک نفر گفت هرکس قدش بلند باشه همزمان دستاش کشیده باشه مخصوصا انگشتای دستش و رون پاهاش کشیده باشه صدرصد تو پسرا کیرش خیلی بزرگ میشه دقیقا انگار تو چند ثانیه اون حرف برام تداعی شد زود خم شدم با دستم کیرشو گرفته بودم و دهنم تا بیخ باز کردم تا بره تو دهنم …خدایا تو دهنم جا نمیشه این بخواد کون کنه چی میشه؟ دارم حس هامو بهتون میگم و لی خدایی اصلا نمی شد ساک زد مجبور بودم دهنم باز کنم تا بدنش بره تو دهنم از اونطرفم ساک زدن سخت میشد تازه نصفشم نمی رفت ولی علاقه داشتم تو مغزم میگفتم یکم نازک تر بود بهترین کیر میشد اخه دختر تو که لاغری اخه این چیه لوله پلیکا خلاصه اروم اروم ساک میزدم و زبون میچرخوندم که یهو دیدم مهتاب دستش داره روی کونم میچرخونه من که دیگه از شدت حشر میمردم ساک و شدیدتر کردم تا آبش بیارم و بعد 3.4 دقیقه کم کم گفت ابم داره میاد و ریخت تو دهنم و براش قورت دادم .راه افتادیم تا برسونمش .گفتم مهتاب کونم چطور بود شلوغ …دیوونه منکه سر در نیاوردم .تو ترنسی ؟کیر به اون کلفتی و بزرگی؟دست زدن به کونم ؟حس پسرونه؟ مهتاب که خندش گرفته بود گفت دیوونه مستم مست گفتم خوب تو مستی و راستی دیگه نکنه میخوای بکنی؟ خندید و گفت حالا ببینیم دیگه .خلاصه اون شب رسوندمش و تا صبح به فکر اون کیر و از همه مهمتر حس مهتاب که دیوونم کرده بود… ادامه دارد… نوشته: رضا لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسالهای توصیه شده