رفتن به مطلب

داستان بیغیرتی سکس ضربدری منو دوستم با زنامون


migmig

ارسال‌های توصیه شده


من و دوستم دو سال زن همدیگر رو کردیم
 

من و دوست هم دانشکده این سالها درباره روابط آزاد صحبت کردیم. وقتی من ازدواج کردم حس کردم که به همسرم خیلی علاقه داره و با اون گرم می گرفت.

اما هیچ وقت بهشون گیر نمی‌دادم چون همیشه مرزی بینشون بود.
تا اینکه اون هم با یه دختر جوان ازدواج کرد . زنش خیلی ول بود و از این نسل جدیدی ها بود که راحت جلوی دیگران حرف سکسی می‌زنه.
خلاصه فضا خیلی باز بود. تا اینکه یبار وسط چت با دوستم عکس همسرم رو با مایو که ترکیه رفته بودیم فرستادم .میدونستم چقدر این صحنه رو دوست داره.
اونم نامردی نکرد و عکس کون برهنه زنش رو به ای من فرستاد. من هم برای جب آن کلی فرداش از زنم عکس لختی گرفتم و فرستادم براش. دیگه کارمون شده بود عکس لخت همسرانمون رو‌ب ای هم بفرستیم.
با این تفاوت که همسر من نمیدونست ولی همسر اون میدونست که عکس لختش برای من فرستاده میشه.
تا اینکه اونها یکبار من رو خونشون دعوت کردن و دوستم از من دعوت کرد که همسرش رو ماساژ بدم .رفتم تو اتاق و دیدم کون برهنه است. خلاصه دل سیری سه نفره از غذا درآوردیم . ولی من باز هم نکردم تو فقط برای خانمش خوردم و اون هم برام ساک زد.
همون روز صحبت سکس چهار نفره پیش اومد. ولی میدونستم زن من راضی نمیشه
خلاصه یبار قرار استخر کردان گذاشتیم . خانمم اهل مایو پوشیدن بود . چهار نفری تو استخر با مایو بودیم و با هم شوخی می کردیم . یهو به خودمون اومدیم دیدیم من با زن اون خلوت کردم و اون هم با زن من. چهار نفری هم مست بودیم .
خانمش گفت بریم بالا من رو با روغن ماساژ بده. من هم رفتم و حسابی ماساژش دادم . اومدم یه لحظه از استخر دیکم رو بردارم دیدم دوستم داره از خانمم که تو حال خودش نبود لب میگیره . دوستم چشمکی بهم زد و ادامه داد . منم رفتم سراغ خانمش آنی شرتش رو کشیدم پایین و شروع کردم خوردن و بعد هم کاندوم أوردمم و زنش رو سیر کردم. بعد که آبم اومد رفتم دیدم دوستم خانمم رو لخت مادرزاد تو استخر کرده و داره کسش رو میخوره گاهی هم ممه .
بهش یه اوکی دادم و با خانمش رفتم حموم. پشت سر ما هم دوستم و خانمم با هم رفتند حموم و دوستم حسابی خانمم رو تو حموم کرد و صداشون میومد. بعدا فهمیدم از قبل با هم رابطه عاشقانه هم داشتند . یکم حس کردم سرم کلاه رفته ولی بعد به این شرایط عادت کردیم.
اون شب زنهامون رو با هم عوض کردیم و این شد یه روال . هر از چند گاهی زنهامون رو با هم عوض کردیم و حتی با هم مسافرت می رفتیم.
خانمم عاشق دوستم شده بود ولی دوست نداشت که زندگی با من رو خراب کنه رابطه مون با هم عالی تر هم شده بود و زن اون هم خیلی سکسی بود و من مرتب میکردمش.
گاهی هم چهار نفره با هم سکس میکردیم و خانمها هم با هم. از میکردن و من و دوستم هم حسابی کون هم میزاشتیم.
چه. ماه مرتب خونه هم بودیم و هر کس با سه نفر دیگه سکس داشت.
دوستم همچین جلوی من با خانمم عشق بازی می کرد و میکردش که من با همون صحنه ها آبم میومد و لازم نبود همیشه همسرش رو بکنم . ضمن اینکه حشر زن خودش خیلی بالا بود و من نمی‌توانستم هر روز بکنمش . این بود که دوستم هر دو رو می کرد و جون منم میزاشت .
این شرایط برایم حتی لذت بخش تر شده بود. یه بار تو یه روز سه تامون رو حسابی گاهیدد و آبش رو ریخت تو کون من.
تا اینکه همسرم حامله شد و نمی‌دونستم بچه مال کیه . آزمایش دادیم و فهمیدیم بچه برای دوستمه.
بچه رو خانم نگه نداشت و انداخت و کم کم رابطه ما با اونها کمرنگ شد و بعد خودم و خانمم بچه دار شدیم و اون خاطرات رو برای همیشه فراموش کردیم

نوشته: بهنام

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18