رفتن به مطلب

داستان سکس با زن عموی سفید


arshad

ارسال‌های توصیه شده


هستی،‌ زن‌عموی سفید من
 

با سلام خدمت دوستان
برای این داستان از اسامی مستعار استفاده میکنم
من سجاد ۲۷ سالمه ی زن عمو دارم که از خودم ۴ سال بزرگتره و این داستان برمیگرده به سال آخر مدرسه من

این عموی ما زمانی ک در حال ساخت خونه خودشون بودن برا اینکه مشکل مالی داشتن نتونستن خونه اجاره کنن و اومدن توی پارکینگ خونه ما ک بزرگه و اونجا با دیوار پیش ساخته ی واحد در آوردن و یک سال اونجا زندگی میکردن(ی نکته اینکه دستشویی و حموم در نیاوردن چون هزینش بالا میشد)
من رابطم با زن عمو از زمان عقد و حتی قبل عقد(چون فامیل بودیم)خیلی خوب بود و خیلی باهم شوخی میکردیم و کل کل و ارسال پیام و اینا
این ی خلاصه و پیش زمینه
و اینکه من خیلی معمولیم و قیافه و اندام خوبی هم ندارم و کیرمم ۱۴ سانته
و حالا داستان اصلی
ما با این زن عموم خیلی صحبت میکردیم از همه چیز و از اونجایی ک با عموم اختلاف داشتن شدید و همیشه دعوا میکردن و عموم جلوی من و بقیه بهش بی احترامی میکرد کم کم با هم دیگه درد و دل میکردیم
اون موقع ۲ سال از ازدواجشون گذشته بود و اینا از همون روز اول مشکل داشتن و عموم زیاد سمتش نمی رفت و بی توجهی میکرد بهش و بی احترامی هم ک کم نمیکرد

خلاصه بگم که ما خیلی باهم درد و دل کردیم و این درد و دلا از ی جایی تبدیل شد به درد و دل سکسی و زنعموم تعریف میکرد که عموم هفته ای ی بار شاید میرفته سمتش اونم فقط کارش رو میکرده و زود ول میکرده و هیچ تلاشی برا لذت بردن هستی ( زنعموم) نمیکرده و اون زمان ک تعریف میکرد میگفت دوماهه حتی پیش هم نخوابیدیم
تو این حرفا کار به سکساشون و نوعش و کارایی ک میکنن کشید و منم از اونجایی ک واقعا کراش داشتم روش و خیلی دوسداشتم بکنمش سعی کردم کمکش کنم و بهش پیشنهاد دادم فیلم ببینه و گفت از کجا ببینم؟
من چند تا فیلم براش دانلود کردم و سر ظهر اومد تو راه پله براش ریختم رو گوشیش.قشنگ اون زمان وقتی داشتم داخل شریت ارسال میکردم براش دستاش می لرزید و از خجالت حتی نگاه همم نکردیم چون اولین برخورد سکس آلود ما بود
بعد از چندروز من بهش ابراز علاقه کردم و چقدر عموم رو فحش دادم ک باهاش بده و گفتم ارزش تو خیلی بالاست هستی جون ، عموم نمیفهمه قدرتو بدونه و دیگه دید زدن ها شروع شد
خودش هم میدونست من دیدش میزنم
از تو پنجره داخل حیاط به خونشون دید داشت و من میرفتم اونجا با لباس تو خونه دیدش میزدم
ی روز ک خونشون بودم ی لباس پوشیده بود ک وقتی خم میشد چایی تعارف کنه سینه هاش معلوم میشد و من بهش پیام دادم همونجا که به به چه سینه های سفیدی داری هستی و اون وقتی دید خندید و نگاهم کرد من خجالت کشیدم و سرمو انداختم پایین
از اونجایی ک نمیخوام طولانیش کنم تند تند تعریف میکنم
بعد از چند وقت صحبت کردن و ابراز علاقه و التماس ک بزار فقط دستت رو بگیرم
ی شب به بهونه دسشویی اومد طبقه دوم تو راه پله و رفت دستشویی و وقتی اومد بیرون اونجا کنار هم نشستیم(همیشه با چادر رنگی میومد و جلوی در دستشویی در میاورد.و وقتی اومد بیرون با تیشرت دیدمش و گفت برگرد تا چادرم رو بردارم) و من دستش رو گرفتم و نوازش کردم دستش رو و صحبت کردیم راجب اینکه دوباره دعوا کرده بودن و اون گریش گرفت و خواستم بغلش کنم اول دستش رو آورد ک اجازه نده گفتم خواهش میکنم فقط بغلت میکنم کاری ندارم. چندثانیه ای تو بغلم بود تا آروم یکی دوتا بوس از سرش کردم پاشد رفت پایین
من وقتی میرفتم خونشون یا پشت پنجره حیاط یا جایی میدیدمش از اندامش و چهرش تعریف میکردم و اونم دوست داشت
فکر کنم چند هفته ای فقط دید زدن و صحبت و درد و دل بود و من هی میگفتم بیا باهم باشیم و اون میگفت دوست ندارم خیانت کنم و بعد از کلی تلاش و خواهش و دعواهای زبادش با عموم قبول کرد اونم به شرطی که هر موقع رابطشون خوب شد تموم کنیم
خلاصه ی روز ک کسی خونمون نبود اومد بره حموم خونه ما و از قبل باهم قرار گذاشتیم بیاد تا بتونیم سکس کنیم
اومد بالا و گفت چند دقیقه دیگه بیا تو حموم
منم چند دقیقه بعد لباسام رو در آوردم و رفتم در زدم و رفتم داخل
وای خدای من چی میدیم
چقدر سفید بود مثل برف
به به
هستی جون ۱۶۰ قدش بود و ۵۷ وزنش و سایزش هم ۷۰ بود
واقعا از هر نظر بدن عالی و بی نقصی داشت
من دوست داشتم فقط در حال حموم کردنش نگاه این بدن زیبا کنم ک چندسال کراش و آرزوش رو داشتم
از اونجایی ک مادر شوهرش پایین بود(باهاشون زندگی میکرد)و میترسیدیم بیاد بالا و منم ظهر باید میرفتم مدرسه و باید زود تمومش میکردیم رفتم و دست به کار شدم
دستش رو گرفتم و شروع کردم اون لبای خوشگلش رو حسابی خوردن
اولش از خجالت بود ک فقط بی حرکت بود ولی بعد چند دقیقه ک لبش رو خوردم و سینه هاش رو با دستم مالیدم کم کم تو لب خوردن همراهی کرد
آروم داشتم گردنش رو لیس میزدم و میخوردم و با دستم کون و سینش رو میمالیدم ک کم کم داشت صدای آهش میومد تو گوشم و چه صدایی لذت بخش تر از اینکه آرزوی چند سالت به این زیبایی برآورده بشه؟
رفتم سراغ سینه های سفیدش و تند تند میک میزدم و سرش رو فشار میدادم.وقتی نوک سینه هاش و اطرافش رو میخوردم احساس میکردم خیلی خوشش میاد و داره لذت میبره چون چشاش رو میبست و صداش میومد
از اونجایی ک عموم تا حالا کصش رو نخورده بود سرم رو فشار میداد پایین تا برم سراغ کس خوشگلش و منم شروع کردم به خوردن کصش و چقدر خوش بو بود و لذت بخش بود
اما نگم براتون از سر و صدایی ک راه انداخته بود یکبار در حین خوردن تکون شدید خورد و سرم رو گرفت و بعدا گفت که ارضا شده
اونقدر براش لذت بخش بود ک میترسیدم از صدای بلندش
بعد چند دقیقه خوردن و لیس زدن چوچول و کصش داگی شد و گفت بکن
منم شروع کردم به کردن
بهترین سکس من همین سکسم بود چون اولین بار بود ک سکس میکردم و اون پوزیشن و همزمان دیدن کون خوشگل و سفید و کردن کس تنگ و کلوچه ای ک داشت بهترین حس دنیا بود
کردن من زیاد طول نکشید فکر کنم ۲ دقیقه ای شد اونم با چندبار در آوردن و لب و مالیدن وقفه انداختم بینش
چون دفعه اولم بود زود ارضا شدم و در آوردم و ریختم روی کمرش
بعدش چند دقیقه بغلش کردم و بوسش کردم و بهم گفت سجاد این بهترین سکسم بود چون تا حالا کصم رو نخورده بود عموت و سینه ها و گردن و لب گرفتن هم خیلی کوتاه فقط برای راست کردن خودش چند لحظه میخورد
و بهش قول دادم دفعه بعد بهتر و بیشتر بکنمش چون دفعه اولم بوده نتونستم اونطوری ک باید ارضاش کنم
و گفت یک بار وقتی خوردم براش ارضا شده و عالی بوده
باهم زیر دوش چند دقیقه ای بغلش کردم و بوسش کردم و ازش تعریف کردم و من زودتر اومدم بیرون و آماده شدم برم مدرسه
وقتی اومد بیرون از حموم با تیشرت بود رفتم ی لب محکم ازش گرفتم و ازش تشکر کردم. یکم خجالت کشید و رفت پایین

چندتا نکته:
۱. از قبل قرار گذاشتیم قرص بخوره چون کاندوم خونه نبود اما از دفعات بعد کاندوم تاخیری خریدم ک راحت باشیم
۲.این داستان کاملا واقعی بود و چون بار اولمه عذرخواهی میکنم اگر بد یا نامنظم نوشتم
۳.ما تا یکسال بعد چندین بار باهم سکس کردیم ک چندتاش واقعا برام هیجان انگیز بود و اگر دوست داشتید این داستان رو اوناهم تعریف میکنم
۴.از وقتی حامله شد دیگه رابطمون رو قطع کردیم ولی من هنوزم با اینکه کلی سکس کردم و میکنم دوسدارم بکنمش چون واقعا سکسیه و حتی سکسی تر هم شده

نوشته: Mjmeh76

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18