رفتن به مطلب

داستان سکسی یک حوری بهشتی همسایه ما بود


chochol

ارسال‌های توصیه شده


زن همسایه نگو حوری بهشتی بگو
 

چند ماهی میشد که خونمون رو عوض کرده بودیم و یه همسایه خیلی خوب داشتیم. استایل خیلی خفنی داشت و فیسش خیلی وحشی بود همیشه موقعی که میدیدمش سلام میکردم اما یا جواب نمیداد یا خیلی معمولی برخورد میکرد. همیشه وقتی میرفتم تو اسانسور یا راهرو اگه قبلش اونجا بود بوی عطرش میومد.
یه شب دیر وقت رسیدم خونه و داشتم میرفتم بالا وقتی خواستم کلیدو بندازم تو در یهو در واحد شون باز شد و ناخودآگاه برگشتم نگاش کردم باورم نمیشد.چادرش هنوز تو دستش بود و یه تاپ لیمویی پوشیده بود با یه شلوارک چسبون سفید که کاملا اندامش توش افتاده بود بیرون. اصلا یادم رفت سلام کنم و همینجور به سینه هاش زل زده بودم که دیدم خودش گفت سلام.
جواب دادم و متوجه شدم کیسه زباله دستشه.
بهش گفتم بزارید من میبرم پایین گفت نه خودم می برم.گفتم نه من تازه رسیدم خودم می برم و با این وضع اصن درست نیس شما بری پایین یه لبخند زدم و تشکر کرد.
رفتم اشغالا رو گذاشتم دم در و رفتم تو اتاق دراز کشیدم و همینجور بهش فکر میکردم و یاد خط سینه هاش و اون اندامش که مث ساعت شنی بود میوفتادم دیوونه میشدم.
داشتم میمردم از حشری بودن. دیوونش شده بودم.فرداش باز تو اسناسو دیدمش و بهم سلام کردیم و اونم بابت دیشب کلی تشکر کرد.همش داشتم به این فکر میکردم که چجوری مخشو بزنم.
چند روزی و گذشت تا اینکه یه روز باز دم در دیدمش و بهش گفتم اگه چیزی لازم داشتی بهم بگید حتما و اونم گفت شما محبت دارید. من معمولا تنها بودم و کلا سرم تو کتاب و درس بود.بیشتر روزا هم از اسنپ فود غذا سفارش میدادم.فردای اون شب من غذا از بیرون سفارش داده بودم که غذا رسیده بود و رفتم دم در که بگیرم دیدم همین زن همسایمون همزمان رسید و یهو تعجب کرد.غذا رو از پیک گرفتم و ازش تشکر کردم. زن همسایمون اومد جلو گفتش چرا از بیرون غذا سفارش دادی.
گفتم معمولا این کارو میکنم.گفت اخه همسایه بودن به چه درد میخوره و نمیدونستم وگرنه لطف شما رو اینجوری جبران میکردم و هر وقت کسی نبود بگو تا خودم غذا درست کنم. منم از فرصت استفاده کردم و گفتم من معمولا تنهام.
حس کردم چشماش برق زد.گفت خب شب غذا درست میکنم سفارش نده.گفتم نه و نیستم این حرفا و روم نشد کلا.
رفتم داخل و کلی خود خوری کردم که چرا نتونستی مخشو بزنی و اینا.
تقریبا ساعتای 8 اینا بود که زنگ واحد خورد و رفتم دم در دیدم خودشه.با یه بشقاب غذا و سالاد.
کلی تشکر کردم و غذا رو گرفتم.اومدم داخل وای که چه دستپختی داشت و هر لحظه دلم میخواد بمیرم براش.
ظرفا رو شستم و یکم شکلات گذاشتم تو ظرف و بردم که بهش بدم. زنگ رو زدم و خدا خدا میکردم که با همون لباس بیاد دم در. درو باز کرد دیدم یه کراپ و شلوار لگ ورزشی تنشه. گفتم بد موقع مزاحم شدم.گفت نه داشتم یوگا تمرین می کردم دیگه اخرش بود. ظروف بهش دادم و دلو زدم به دریا گفتم اگه امکانش هست شمارتون رو داشته باشم اخه آخر هفته نیستم و کلید خونه رو بدم شما و گلا رو واسم اب بدید و اونم گفت حتما به روی چشم.
شمارشو گرفتم و رفتم خونه. چند ثانیه نگذشته بود که بهش تکست دادم و بابت غذا ازش تشکر کردم ولی جواب نداد.
گفتم حتما نمیخواد بهم رو بده و اینا. که یهو دیدم جواب داد و گفت انجام وظیفس.
کلی به هم تکست دادیم و خلاصه آخر شب بهش گفتم ازش خوشم میاد و اونم قبول کرد.
چند روزی بهم تکست میدادیم که یه روز بهش گفتم نمیخوای بیای خونمون غذا درست کنی گفت نه نمیتونم ولی شب میتونم بیام.
رفتم حموم و تر و تمیز کردم.من کیرم 18 سانته ولی خیلی کلفته و وقتی بلند میشه کل رگاش میزنه بیرون.
همین جور لحظه شماری میکردم که شب بشه و سارا جون من بیاد. خلاصه اومد و تا از در اومد داخل چسبوندمش به دیوار و شروع کردم به خوردن لباش. منو زد کنار و گفت قرار بر خوردن غذاس نه خوردن من. باز خودمو چسبوندم بهش و لباشو خوردم. تمام وجودم داشت اتیش میگرفت. دستشو گرفتم و بردمش رو تخت. انگار که ترسیده بود هیچی نمیگفت.
خوابوندمش رو تخت و افتادم روش و شروع کردم به خوردن لباش و دیدم اصن حشری نمیشه. اروم در گوش گفتم عاشقتم. و بوسیدمش. که یهو برگشت و صورتمو بوسید. در گوشش اروم و یواش حرف میزدم و میگفتم دوست دارم سارا جونم و اونم دستشو گذاشته بود رو کمرم و آروم کمرمو ناز میکرد.
شروع کردم به خوردن لاله گوشش و مالیدن سینه هاش که دیدم شروع ب نفس نفس زدن میکنه.
تاپشو کشیدم پایین و سینه هاشو انداختم بیرون و شروع کردم به خوردن ممه هاش. نوک ممه هاشو گاز میگرفتم و محکم مکش میزدم. ممه هاش بزرگ و گرد بود و پوستش جو گندمی و نوک ممه هاش یه قهوه ای کم رنگ بود. محکم سینه هاشو مک میزدم که کبود شد و همینجور شکمشو بوسیدم و آروم اروم رفتم پایین. شلوارک و شورتشو باهم کشیدم پایین که واااااییییییی دیدم یه کس تپلی و ناز و خیس داره. خیلی خوشگل بود و یهو مثه وحشیا سرمو بردم لای پاهاش شروع کردم به لیس زدن کصش.اولش زبونمو بردم لای کصش و همینجور از پایین تا بالا لیسش میزدم و بعدش شروع کردم با نوک زبونم با چوچولش بازی کردن که می گفت بسته دیگه بکن توش.
منم واسه اینکه حشری تر شه شروع کردم چوچولشو مک زدن و انگشتمو کردم تو کصش. انگشتمو هی تو کصش عقب و جلو میکردم و هی بالای کصشو با نوک زبونم بازی میدادم که یهو شروع کرد به لرزیدم و ارضا شدن. خودمو انداختم روش و شروع کردم به خوردن لباش. همینجوری تو بغلم وول میخورد و یواش اه و ناله میکرد.کیرم داشت منفجر میشد و یواش گذاشتمش بین کصش و شروع کردم رو کصش جلو عقب عقب کردن. اونم محکم کمرمو چنگ میزد و هی اه و ناله میکرد و منم اروم سر کیرمو گذاشتم رو کصش و یهو هلش دادم داخش و اونم یهو اه بلندی کشید و منو محکم تو بغلش فشار میداد شروع کردم کیرمو تو کصش عقب جلو کردن و خوردن ممه هاش. داشتم میمردم از لذت.کصش خیس خیس بود و کیرمو داشت میسوزوند و منم کیرمو تو کصش میچرخوندم که یهو پاهاشو سفت شد و باز شروع کرد به لرزیدن و منم مردم با این حرکتش باز و بی جون شدم. کیرمو از تو کصش در اوردم و همین که خواستم باز بکنم داخلش ابم اومد و ریختمش رو کس ناز و خیسش که همینجور داشت باز و بسته میشد.
بهترین سکسی بود که تو عمرم داشتم و بعدش تو بغل هم خوابیدیم.
امیدوارم از داستان لذت برده باشید.

نوشته: آریا

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • gayboys
      سکس با میلف کون تنگ پسره سوراخ کون زنه رو چرب کرده و کاندوم کشیده رو کیرش میکنه تو کون زنه دردش میاد . تایم: 01:45 - حجم: 11 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • gayboys
      سکس با خانوم سکسی و خوش هیکل . تایم: 12:15 - حجم: 45 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • gayboys
      سکس با میلف جاافتاده و حشری بات پلاگ کرده تو کونش و ساک میزنه و کصلیسی میکنه و بعد تو چند تا پوزیشن تا خایه تو کص و کونش تلمبه میزنه و ناله میکنه و آبش و خالی میکنه تو کونش . تایم: 09:40 - حجم: 36 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • gayboys
      سکس با خانوم سکسی و حشری اول از هم لب میگیرن و با کص و کون و ممه هاش ور میره و ساک میزنه و بعد تو پوزیشن داگی کصش و میگاد و ناله میکنه . تایم: 07:40 - حجم: 51 تماشای آنلاین فیلم لینک دانلود فیلم
    • gayboys
      شخصیتی بنام فرزانه - 1   زن داداش بزرگم فرزانه بعد از فوت داداشم طبقه پایین خونشون یه آرایشگاه زد که دختر عموم مرضیه هم که بیوه بود و دختر خاله فرزانه میشد میرفت اونجا آرایشگاه خانواده عموم خیلی به این دختر سخت میگرفتن انگار گناه کرده که شوهرش مرده با اینکه 2 سال از فوت شوهرش می گذشت نمیذاشتن کسی بهش نزدیک بشه خب منم ازش خوشم اومده بود اما هیچ جوره فرصت آشنایی نداشتیم همه جا مامانش همراهش بود جز آرایشگاه که وقتی شلوغ میشد میرفت کمک فرزانه یه بار به فرزانه گفتم که داستان اینه و میخوام با مرضیه حرف بزنم گفت باشه به مرضیه میگم اگه خودش قبول کرد زنگت میزنم بیاید برید طبقه بالا با هم حرف بزنید اما قول بده فقطحرف بزنیدااااا باشه؟ گفتم چشم خیالت راحت منو که میشناسی گفت چون میشناسم گفتم خندیدم گفتم به خدا فقط صحبت می کنیم گفت باشه چند روز بعد زنگم زد گفت مرضیه قبول کرده فردا ساعت 4 عصر اینجا باش دیرتر نیا که مشتری میاد نمی خوام کسی بفهمه راس ساعت 4 رفتم خونشون مرضیه هم بود فرزانه برامون چای و شیرینی گذاشت و رفت پایین گفت مرضیه جان یه ساعت دیگه پایین منتظرتم و رفت پایین. مرضیه گفت کورش چرا من؟ این همه دختر؟ مامانت میاد یه دختر بیوه برات بگیره؟ گفتم بیوه کجا بود؟ کلا دو ماه زندگی کردید فکر نکنم اصلا فرصت نکرد کاری کنه که خندید با هم خیلی حرف نزدیم که یه ساعت شد و مرضیه گفت من این هفته کلا اینجام با فرزانه صحبت میکنم هر روز بیای یه ساعت حرف بزنیم از اون روز هر روز ساعت 4 تا 5 میرفتم و با مرضیه حرف میزدم که با اصرار من به فرزانه که یه ساعت چیه زود تمام میشه اجازه داد دو ساعت حرف بزنیم که دیگه حرفی برای گفتن نبود بوس و بغل بود بهش میگفتم بذار ببینم توی دو ماه چه دسته گلی به آب دادی به زور تونستم شلوار و شورتشو تا زانو بکشم پایین میگفت فرزانه بفهمه جرم میده گفتم نمی فهمه و براش کوسشو می خوردم گفت خیلی دوست دارم خوردنتو گفتم پس صدات در نیاد نشوندمش روی مبل و شلوار و شورتشو از پاش درآوردم و پاشو باز کردم و شروع کردم خوردن کوسش می گفت انگشتتو بکن توش بالای کوسشو مک میزدم و با انگشتم توی کوسش می کردم خدایش تنگ بود حتی واسه انگشتم گفتم چند بار کردت؟ گفت دو هفته هر شب بعدش پریود شدم و بعدش دوباره هرشب به جز پریودیام هر شب میکردم گفتم بازم خوب تنگ مونده گفت دو سال ازش میگذره گفتم واسه همین تو رو انتخاب کردم چون میدونستم تنگی از کون که نکردت؟ گفت نه اصلا وقت نکرد گفتم این ماله خودمه خودم افتتاحش میکنم مرضیه که ارضا میشد وقت تمام بود و میرفت که کم کم صدای فرزانه دراومد که بسه اگر می خوای برو بگیرش خونه من جای این کارها نیست و صد تا چرت و پرت دیگه منم رفتم به مامانم گفتم که مخالفت کرد گفت چرا مرضیه؟ مگر دختر خالت فهیمه چشه؟ گفتم من مرضیه رو می خوام فهمیه رو نمی خوام خلاصه دعوامون شد گفت من از خانواده بابات الدنگت دختر نمی گیرم اونم مرضیه با اون مامان خشکه مقدسش اون وقت توی عروسیت به جای شیرینی باید خرما بدی خدایشم راست می گفت اما من واقعا مرضیه دوست داشتم و اون اصلا خشکه مقدس نبود از فرزانه هم برای قانع کردن مامانم کمک گرفتم اما اونم نتونست کاری کنه فرزانه گفت فراموشش کن گفتم نمی تونم من فقط مرضیه می خوام گفت نه بابا؟ کورش عاشق شده اونم دختر عمو بیوه اش چند روزی گذشت و بحث و دعواها ادامه داشت که فرزانه گفت فردا 5 شنبه است ساعت 8 شب بیا با هم حرف بزنیم تا بهت بگم چیکار کنی. 8 شب رفتم فکر کردم مرضیه هم هست اما فقط فرزانه بود گفتم مرضیه کجاست؟ گفت خونشون گفتم پس با کی حرف بزنیم؟ گفت ما دو تا با هم. نشسته بودم روی مبل که دیدم از اتاق اومد بیرون یه تور سفید یه سره که مثله سارافان بود تنش بود که کل بدنش مشخص بود اومد نشست کنارم و گفت من فقط شبای جمعه می خوام که ماله من باشی اگه قبول کنی می تونی هر روز مرضیه رو بیاری اینجا با هم حرررررف بزنید دست زدم به سینه هاش گفت پس قبول کردی گفت اینو پوشیدم چون باید پارش کنی تا به زیرش دست پیدا کنی منم مثله وحشیا کلا پارش کردم و افتادم به جون کوسش گفت پس بلدی باید کجا رو بخوری مثله مرضیه هم براش مک میزدم هم انگشت می کردم توی کوسش کیرمو کردم توی کوسش و شروع کردم تلمبه زدن گفت آخ جون دقیقا مثله کامران میکنی دوست دارم کامران صدات کنم بکن کامران جونم بکن کوسمو منم توی کوسش تلمبه میزدم هیچ وقت فکر نمی کردم یه روز توی کوس بیوه داداشم تلمبه بزنم اما واقعیت بود و داشتم میزدم می گفت این دسته بیل توی کوس مرضیه هم کردی؟ گفتم نه گفت آخ جون پس من اولین نفرم دوست داشتم اینو گفت تندتر بزن تا با هم ارضا بشیم و توی بغل هم ارضا شدیم و ریختم توی کوسش گفت آخ جوووون آب یه مرررد بهم گفت مرضیه بکن آبتو بریز توش تا حامله بشه بعدش دیگران مجبورن باهاتون کنار بیان… ادامه داره… نوشته: کورش
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18