رفتن به مطلب

داستان سکس بی غیرتی همسر شهوتی


poria

ارسال‌های توصیه شده


شروع زندگی دوباره
 

سلام بر دوستان امشب میخوام شروع زندگی جدیدمو واستون ب اشتراک بزارم
خب من میلاد هستم ۳۴ ساله قدم ۱۸۵ وزنمم ۸۸
خانمم نگین ۱۶۵ وزن حدود ۶۵ الی ۷۰ و سایزشم ک خب ۸۰
بچها من و نگین ۶ سال با هم دوست بودیم
و بالاخره ۴۰۲ ازدواج کردیم
نگین واقعا بدن فوق العاده ای داره
و خیلی حشریه، سکساش واقعا عالیه و حس میکنی داری با ی پورن استار سکس میکنی
خب دو سالی بود ک توی سکسمون همیشه بهش میگفتم کاش یک نفر دیگه هم بود
ولی همیشه مخالفت میکرد
فقط اونجایی ک دیگ سکسمون طول میکشید و دیگه نمیتونست، وقتی بهش میگفتم بخاطر اینکه ارضا بشم میگف باشه
مثلا میگفتم یکی دیگ باشه چیکار کنه
میگف بکنه
میگفتم کجا، میگفتم تو کصم،تو هم توی دهنم
این ی جوری انگاری عادت شد بود
همیشه همین داستان بود
موقع سکس لباس های مختلف میپوشه،
وای میشینه رو دهنم جوری ‌ک خفه میشم
کلا خیلی عالیه
ولی بیشتر وقتا فقط یک بار ارضا میشه اونم ب سختی علیرغم من ک شاید دوبار یا سه بار در سکس ارضا میشم
وقتی میکنمش، کم کم حرفای بیشتری بهش میزدم
مثلا میگفتم این بدن باید چندین بار ارضا بشه نگین
یکی باشه ک حسابی سیرابت کنه
ولی خب چون توی سکس بود زیاد روش مانور نمیدادیم
گذشت تا اینکه ی شب ک سکس کردیم بهش گفتم دوباره
این سری هم مث قبل میگفت نه
ولی سعی کردم نزارم ارضا بشه
وقتی ارضا نشه و مست کنه کلا متوجه نیست چی میگه و همه کاری میکنه
اون شب ک بهش گفتم یکم سرسختی کرد ولی من اصرار
ک یهو گفت اخه چی میگی بعدش پشیمون میشیم میلاد
همینو ک گفت ، گفتم وای دیگ حله
بهش گفتم بیا. ی کاری کنیم
گفت چی
گفتم فقط همدیگه رو حشری کنیم و ارضا نشویم تا بیشتر لذت ببریم
گف قبوله
شروع کردیم همو لیسیدن لب گرفتن اب دهن همو خوردن
مالیدن
هم اون خوب بلد بود هم من
هر موقع میخوایم ارضا بشیم با همدیگه میگفتیم یکم استراحت دوباره
بعد چند دقیقه گفت میلاد دارم اتیش میگیرم تمومش کن
گفتم نه
اولین بار بود اینقدر التماس میکرد
کیرمو گرفته بود میگفت بکن توش
ولی گفتم بزار خوب دیوونه بشه
شرکع کرد کصشو مالیدن ک نزاشتم
عصبی شده بود
گفتم بهترین فرصته ‌ ک الان یکی دیگ رو بتونیم بیاریم
ولی خب واقعیتش ن میشد ن آدمی رو میشناختیم ن اصن جراتشو داشتیم
ولی بهش گفتم
ک فوری گفت باشه پاشو هر کیو میخوای بیار بگو بیاد خسته شدم دارم روانی میشم
گفتم نه
یکم اروم باش
ی نخ سیگار کشیدیم یکم آبمیوه خوردیم
گفتم حالا کیو بیاریم
گفت من چمیدونم تو هی میگی خب یکی رو جور کن
خب نمیشد هر کسیو رو آورد
اومد تلگرام و ی گروه ماساژ داشتم
گفتم بزار ی سرچی کنم
شروع کردم ایدیا مختلف پیام دادن
ولی اینطور ‌ ک مثلا می نوشتم ماساژ میخوام
فقطم ماساژ خودم عستم و خانومم
مجبور بودم بگم خانومم ک طرف حداقل ذوق کنه و اعتماد
حالا
ی چن نفری اومدن پی وی
یکی از یکی بدتر
فقط ی آقا پسری بود حدود ۲۵ ساله ک بعدن گفت ۲۲ سالشه
قد بلند موهای لخت و قیافه معمولی
ولی بدن فوق العاده
شیو سفید و حدودیم صاف
میگفت چند ساله توکار ماساژ هست
خلاصه همون روز قرار گذاشتم میگفت ی روز دیگ
ولی بهش گفتم فقط امروز
اونم هول شده بود
ولی توی چت گفتم خودم و خانومم هسیم دوتاییمون چون من دوست دارم دوتاییمون باهم ماساژ بدی
شماره دادیم و ادرس دادم بهش
حدود یک ساعت طول کشید تا بیاد
توی این فاصله با نگین گفتم و اونم ارایشی کرد ک واس من تا الان نکرده بود
ی لباس خوشگلم پوشید و کفش های شیشه ای
دوتایی حشری
گوشیم زنگ خورد، پسره اومده بود
راهنماییش کردم اومدم بالا ،سلام و احوال پرسی. با هم دست دادیم،
نشستیم ی آبمیوه خوردیم، نگین هم روبروش نشسته بود
تتو های روی رون نگین جلوه ای داده بود ب مجلس
ک نگین اشاره کرد
اسم پسره نیما بود
گفتم خب شروع کنیم
گفت برید رو ی تخت و لباس هاتون در بیارید فقط خانم شورت با سوتین و آقا شورت داشته باشن
من و نگین رفتیم، لباس های نگین دراوردم با شورت و سوتین خودممم شورت
یهو دیدیم نیما هم فقط ی شورت سفید پوشیده و اومده دم در
و نگین بهش گفت بیا دیگ با ی لحنی
اومد و با روغن ریخت روی کمر و کون و پای من و نگین
شروع کردن اقا نیما
واقعا حس خوبی بود
نگین دستمو محکم گرفته بود
شورت نگین انگار ی پارچ اب ریخته بودی توش
ی لحظه نگا کردم،دیدم کیر پسره شق شده و داره کمر نگینو ک ماساژ میده و کیرش از روی شورت هی میخورد به صورت نگین
نگین نگام کرد، ک بهش گفتم شروع کن
اینقدر حشری بود نگین
ک دست انداخت داخل شورت پسره کیرشو کشید بیرون
واقعا کیرش از من بزرگتر بود
دوتایی خندیدیم،یهو گذاشت دهنش
پسره هاج و واج مونده بود
ولی نگین بدون توجه، داشت واسش ساک میزد
کم کم پسره شورتشو دراورد
خم شد کصشو مبمالید و نگین هم کیرشو میخورد، منم واقعا داشتم لذت میبردم یهو ب نگین گفت برگرد ، کشید عقب نگینو سرش لبه تخت بود، گذاشت دهنش واقعا عالی بود این صحنه
ک یهو منو صدا زد گفت پاشو ،نگاش کردم
گفت مگه نمیگم پاشو
نگین همینطور ‌ ک ی دستش کیر پسره بود بهم گفت پاشو دیگ بخاطر من
پاشدم گف بیا شونه هام ماساژ بده
رفتم پشت سرش شونه هاش ماساژ دادم
ک یهو گف نگین خانم
نگین گفت جونم
گفت کیر من بهتره یا شوهر بی غیرتت
ک نگینم گفت مال تو معرکس لعنتی
ولی داشتم ارضا میشدم
سرشو اوردم پایین تو گوش نگین ی چیزی گفت، نفهمیدم چی گفتن ک دوتایی خندیدن نگین گف باشه
گفتم چی شده ، گفت هیچی
یهو نگین گفت میلاد
گفتم جونم
گف خیلی خوبه عشقم
گفتم اره عالیه
نیما گف،میلاد گفتم جونم
گفت زنت معرکس، عالیه،باب کردن و گاییدنه،امروز جوری بکنمش ک تا آخر عمرش بگه نیما
میخام شوهر واقعی زنت من باشم
نظرت چیه
گفتم هرچی نگین بگه
گفت نگین خانم
ک نگین گفت من از خدامه
نگین صدام کرد گفت بیا بشین کنارم
نشستم کیرمو گرفت دستش و تند تند میمالید و واسه نیما ساک میزد
گفتم نگین نمیخوام بیاد نمال ک گف من میخام حرف نزن
فقط نگاه کن ببین زنتو چجوری داره حال میاره یاد بگیر بیغیرت
اینقدر صحنه برام جذاب بود ک یهو شل شدم ،انگاری تمام وجودم تخلیه شد ، ی اه بلند کشیدم ،همه آبم اومد کیرمو نگین محکم گرفته بود ، گفت جونم تخلیه شدی
گفتم اره
انگاری تموم این صحنها اصن از یادم رفت
ی حس پشیمونی داشتم
یهو نگین بلند شد دوتایی با نیما خندیدن
ی لب از هم گرفتن دستمالو نیما داد نگین
دستشو پاک کرد
نگین بهم گفت میشه بری بیرون
دیگ واقعا اختیاری از خودم نداشتم
مکث کردم ک نیما زیر بغلمو گرفت گف پاشو برو بیرون دیگ مگه نمیبینی نگین جان میگه
پاشدم اومدم بیرون اتاق ک دیدم دروبستن
و صدای خندشون میومد
فقط تنها صداهایی ک میشنیدم صدای ناله های نگین بود
نیما مدام میگفت زن منی دیگ
نگین میگفت اره
جنده خودمی
نگین میگفت اره
ی چند دقیقه ای گذشت ک صدای ناله های جفتشون اومد
سکوتی همه جا رو فرا گرفت
بعد چند دقیقه در باز شد پسره اومد بیرون
گفت برو پیشش ببین چجوری گایدمش
اینو میگن کردن
رفتم داخل دیدم تمام صورت و موهاش و دستاش اب کیریه
نگین میخندید
خندیدم
گفت بیا
رفتم بغلش لباشو گذاشت رو لبام
ی حس عجیبی داشتم
داشتیم ابکیر نیما رو دوتایی لیس میزدیم
ک نیما اومد داخل نشست کنار نگین
نگین پاشد گفت الان میام
رفت سرو صورتشو شست اومد تو بغل نیما
گفت واقعا ب ارامش رسیدم اوووف
منم کنارشون بودم
نیما بهم گفت،دیگ نگین مال منه میلاد
امروز میخوام با خودم ببرمش…

اگ اوکی بودم و تونستم بقیشم رو هم میام مینویسم
مرسی که وقت گذاشتین

نوشته: میلاد

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18