رفتن به مطلب

داستان زن و شوهر سکسی و حشری


behrooz

ارسال‌های توصیه شده


نگار و میثم
 

نگار مثل همیشه سکسی پوشیده بود ، یه جوراب سفید ساق بلند تا بالای زانو و یه شورت مشکی کوچولو که بیشترش بند بود
یه تیشرت سفید و تنگ هم پوشیده بود که تا بالای نافش بود
یهو صدای زنگ در خونه رو شنید گفت حتما آرزو همسایه است چون در پایین که بسته است
با همون تیپ و لباس رفت از چشمی در نگاه کرد میثم پشت درِ درو باز کرد و با صورت خندان گفت سلام عزیزم مگه کلید نداری
میثم خیلی جدی از سر تا پای نگار رو برانداز کرد بعد دست راستشو جعبه ابزار بود کمی بالا آورد و گفت: خانم لوله کش هستم اومدم لوله هارو باز کنم
نگار یه لبخند شیطانی زد و گفت بله آقا بفرمایید.
میثم وارد خونه شد رفت توی آشپزخونه جعبه ابزار رو گذاشت زمین و گفت خانم همسرتون نیستن
نگار که میدونست اینم یکی از همون بازی‌های سکسیه که میثم طراحی و اجرا میکرد و الان قراره خیلی خوش بگذره گفت نه اقا همسرم نیستن من تنهام واسه همین شمارو خبر کردم لوله‌ها رو باز کنید همسرم برای سفر کاری رفتن خارج از کشور
میثم یه نیشخند زد و گفت خانم شما همیشه اینطوری لباس میپوشید
نگار یه نگاهی به خودش کرد و گفت:شوهرم خیلی مرد خوبیه من خیلی دوسش دارم واسه همین هر کاری میکنم که اون لذت ببره میثم گفت مگه نگفتی شوهرت رفته خارج
نگار یه لبخندی زد و گفت خوب حالا قسمت شما شده شما نگاه کن حالشو ببر
میثم گردن نگار رو گرفت و چسبوندش به یخچال و گفت من مثل اون شوهرت نیستم که نگات کنم و حال کنم الان که پارت کردم میفهمی نباید یه مرد غریبه رو راه بدی
نگار که نمیخواست بازی رو خراب کنه گفت وحشی چیکار میکنی تو حق نداری به من دست بزنی
میثم یه سیلی آروم زد تو صورت نگار و بلندش کرد برد انداختش روی تخت و سِت BDSM که خودش خریده بود و همیشه آماده بود رو آورد و دستای نگار رو بست به تخت نگار که داشت قند بو دلش آب میشد گفت آقا تو حق نداری به من دست بزنی من فقط مال شوهرم هستم
میثم گفت الان که ۲۱ سانت کیر کردم توی اون کس خوشگلت باباتم یادت میره
نگار گفت من به ۲۱ سانت عادت دارم بعدشم حق نداری اسم بابامو بیاری میثم پایین تیشرت نگار رو زد بالا و سینه هاش افتاد بیرون یکی زد رو سینه نگار و گفت فعلا خفه شو
بعدش یکی از سینه‌های نگار رو کرد توی دهنش و آروم گاز گرفت نگار یه آه از ته دل کشید بعد میثم کشو رو باز کرد و ویبراتور رو درآورد رفت شورت نگار رو کنار بزنه و با کسش بازی کنه که دید همه جاش خیسه
گفت خانم شما لوله کش واسه چیت بود شما که همه لوله‌هات بازه ببین چقدر آب اومده
نگار لب پایینشو گاز گرفت و گفت آقا شما کارتو بکن حتما به لوله کش نیاز داشتم که شما اینجایی،میثم ویبراتور رو روشن کرد و چسبوند به کس نگار و با دهنش افتاد به جون سینه‌های نگار
صدای نگار اتاقو پر کرده بود که یهو پاهاشو بست و تمام بدنش به لرزه افتاد و میثم هم از روش بلند شد و شروع کرد به لخت شدن نگار که حالش جا اومد گفت آخ جون شاه کیر خودم میثم رفت بالای سرش کیرشو کرد توی دهن نگار و تلمبه زد چند دقیقه بعد کیرشو درآورد باز یه سیلی آروم زد تو صورت نگار و بعدش ازش لب گرفت
بعد بلند شد ویبراتور رو روشن کرد و روی بدن نگار میچرخوند اول نوبتی گذاشت روی سینه‌هاش بعد تمام قسمت های کسش از پایین تا بالا صدای نگار دوباره بلند شده بود
میثم ویبراتور رو آورد بالاتر روی ناف نگار و برد بالا روی سینه نگار همزمان کیرشو کرد توی کس نگار نفس نگار بند اومد و میثم شروع کرد به تلمبه زدن،چند تا تلمبه که زد باز تمام بدن نگار شروع به لرزیدن کرد میثم یه لحظه وایساد و دوباره با سرعت شروع کرد چند دقیقه که به کارش ادامه داد باز نگار به ارگاسم رسید میثم کیرشو درآورد رفت بالای سر نگار بازم یکی زد توی صورتش و گفت جنده خانم خوب با این لوله کش حال میکنی
نگار اومد چیزی بگه که میثم کیرشو کرد توی دهنش اونم شروع کرد به ساک زدن کمی بعد میثم کیرشو درآورد و آبشو پاشید روی صورت و توی دهن نگار و افتاد توی بغل نگار یکی دو دقیقه که گذشت میثم گفت نگار واسم آب بیار نگار گفت به چند دلیل نمیارم
اول اینکه هنوز دستم بسته است بعدشم که تو افتادی روم نمیتونم تکون بخورم و آخرشم من هنوز نفهمیدم تو شوهرمی یا لوله کش
میثم سرشو بلند کرد و شروع کرد دستای نگار کرد و گفت تا وقتی من زنده‌ام بدون اجازه من کسی حق نداره به تو نگاه کنه چه برسه به این کارا
خوب پس،حالا شدی عشق و شوهر خودم

نوشته: تنها

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18