رفتن به مطلب

داستان سکس با مامان دوست کونی


dozens

ارسال‌های توصیه شده


تحقیر کردن دوستم و کردن مادرش - 1
 

این داستانی که مینویسم خاطره است و برگرفته از رخداد واقعی است . شاید زیاد سکسی نباشد ولی برام اتفاق افتاده و حالا میخوام بنویسم. برای اینکه طولانی و خسته کننده نباشه قسمت به قسمت مینویسم و قسمت اول بیشتره مقدمه هست.

من حسام هستم ۲۸ سالمه، پسری بشدت درونگرا که تا این سن با هیچ دختری دوست نشده و تنها ۲ دوست مذکر دارم. از ۱۳ سالگی مرتب خودارضایی میکنم و به خاطر فیلم ها و داستان های سکسی که دیدم و خواندم و همچنین به دلیل ارضا نشدن شهوت و غریضه جنسی ام ، عقده یا به اصطلاح فتیش هایی تو ناخودآگاهم ایجاد شده .
اتفاق از آنجایی شروع شد که دوستم رضا که همسن من هست و جذبه خاصی هم نداشت و به دلیل پول خرج کردن به دخترها بعضا دوست دختر پیدا میکرد ولی قبل از اینکه بتونه کاری با دختر بکنه ، دختر کادوش را میگرفت و کات میکرد، بیکار شد. این هم بگم که پدر رضا زمانی که اون دبیرستان میرفت فوت کرد و خواهرش هم ازدواج کرده و به شهر دیگری رفته بود و رضا با مادرش زندگی میکرد. یک روز که تو پارک نشسته بودیم و صحبت میکردیم رضا سیگارش را درآورد ، روشن کرد و گفت این چه زندگی ای هست دارم توف توش یه دختر بهم پا نمیده مردم از حشریت . منم به شوخی بهش گفتم بیخیال دختر بیا تو برام ساک بزن منم برات. چرا منت دخترها را بکشیم؟ گفت بیخیال گرفتی ما رو‌. بهش گفتم مگه فانتزی تو این نیست که یکی برات ساک بزنه ارضا بشی؟ گفت چرا هست. گفتم پس چه فرقی میکنه من برات ساک بزنم یا یه دختر؟ فقط با یه رژ میشه مشکل را حل کرد بعد چشمتو میبندی و حال میکنی. اونم تحریک شده بود و میدونست که چاره دیگه ای نداشت . قبول کرد و گفت همین امروز انجام بدیم خیلی حشری شدم. گفت کجا انجامش بدیم تو ماشین؟ گفتم نه اول خودمونو تمیز کنیم بعد ، گفتم میدونی که خونه ما هیچ وقت خالی نمیشه بریم خونه شما‌ اولش آخه کرد و گفت همین تو ماشینت تمومش کنیم . بعد با اصرار من قبول کرد و زنگ زد به مامانش تا ببینه تا کی بیرونه؟ اوکی شد و سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه شون.
اینو بگم که وضع مالی پدرم خوبه و خودمم کار میکنم و پول خوبی در میارم ولی خاکی هستم و زیاد پول خرج نمیکنم . تو جامعه کسی متوجه نمیشه پولدارم و به همین دلیل هم دخترا نگاهم نمیکنم والا به خاطر پولم آویزونم میشدن.
به هر حال رسیدیم خونه اشون و دوستم گفت سریع برو حمام منم آماده بشم شروع کنیم . حمام را بهم نشون داد و گفت حوله آبی رنگ مال منه با اون خودت رو خشک کن زود بیا. رفتم حموم شروع کردم به در آوردن لباس هام و البته استرس داشتم یه لحظه یه شورت زنونه تو حموم دیدم و عقل از سرم رفت آخه من فتیش شورت دارم و تو بچگی هم از هر فرصتی برای دیدن شورت زنهای فامیل استفاده میکردم و اونارو به کیرم می مالیدم و بوش میکردم حالا جلو چشم یه شورت بود همون مدلی که عاشقشم .
مامان رضا یه زن با کلاس بود و خیلی زیبا و خوش اندام البته ما ۱۰ سال هست که دوستیم و بعضا به خونه همدیگر میریم ولی هرگز زمانی که مادرش خونه بود من به خونه اشون نرفته بودم . ولی حالا شورتش جلو چشم بود . سبد لباس های چرکشون هم اونجا بود سریع بازش کردم ببینم آیا میتونم یه شورت هم از اونجا پیدا کنم که دیدم نه خبری نیست ولی لباس های مامانش اونجا بود برش داشتم بوش کردم خیلی حس خوبی میداد. اومده بودم با دوست چند ساله حال کنم ولی فتیش هام و همه توهمات کثیفم دوباره جون میگرفتن ولی باز خیال پردازی های کردن مامان دوستم زمانی که اون گاییده شدن مامانش را نگاه میکنه شروع میشد.
با نگاه کردن به اون شورت یکم با کیرم بازی کردم ولی صدای دوستم را شنیدم که میگفت زود باش بیا بیرون. اطرافم را نگاه کردم ولی حوله آبی رنگی ندیدم از طرفی هم خواستم دوستم بدونه که شورت ناموسشو دیدم . صداش کردم گفت حوله کجاست گفت جاش رو بهت گفتم که. گفتم نیست بیا نشون بده . اومد پشت در بودم در را یکم باز کردم نگاه کرد ولی جایی که نگاه میکرد تنها شورت مامانش بود که قسمت پشتش به طرف ما بود و آدم را حشری میکرد. گفت بیشرف با شورت مامانم که کاری نکردی میکشمتا . دیدم ناراحت شد گفتم با لباس مامانت جه کار دارم زود باش ببین حوله ات کجاست بیار . اونم رفت و یه حوله دیگه آورد پرت کرد سمت من.
این دوستم یکم بی ظرفیت و بی جنبه هست فهمیدم که ناراحت شده که من شورت مامانش را دیدم چون نمیدونست اونجاست. به هرحال وقت نبود و گفتم که شروع کنیم دیر شده. گفت اول تو کیرم رو میخوری(با لحن طلبکارانه) منم گفتم فرق نداره که نوبتیه باشه اول من میخورم. ولی بهش گفتم برو رژ مادرت را بیار تا به لبم بزنم تو هم حال کنی. من من کرد اولش نمیخواست رژ مامانشو بیاره ولی گفتم نترس متوجه نمیشه ثانیا خودت حال میکنی. به هر حال خر شد.
کیرش رو درآورد سایزش تقریبا هم اندازه من بود ولی کیر من ازش کلفت تر بود . به شوخی گفتم از صبح داری کیر کیر میکنی این که دودوله . ناراحت شد گفت لابد مال تو ۳۰ سانته، درش بیار ببینم. گفتم به موقع در میارم ولی گفت نه همین الان میخوام ببینم . ترس از تحقیر شدن را تو چشاش میدیدم ولی وقتی کیرم را دید یکم خیالش راحت شد که زیاد بلند تر از مال اون نیست. گفت کیرمو میخوری مال تو هم که مثل منه . گفتم مال من کلفت تره . گفت کلفت بود چه فایده ای داره گفتم حالا بعدا میبینی.
شروع کردم به ساک زدن بهش. یکم که خوردم بهش گفتم یه کاری کنم یه سوته آبت بیاد گفت چه کاری گفتم ماساژ پروستات. تعجب کرد گفت اون چطوریه؟ بهش توضیح دادم و گفتم که من خیلی ویدیو در این خصوص دیدم و بلدم چطور با ماساژ پروستات یکی رو ارگاسم کنم. مراحلش را که توضیح دادم تعجب کرد و گفت یعنی میخوایی انگشتم کنی گفتم این انگشت کردن نیست و علمیه و توسط افراد متخصص انجام میشه و لذتی که تو ارگاسم شدن میبری خیلی بیشتره.
این دوستم خیلی ساده بود و زود میشد گولش زد و من تونسته بودم دوباره خرش کنم. گفتم زود برو کونت را تمیز کن بیا . گفتم بلدی گفت نه. بهش توضیح دادم چکار کنه و اونم رفت از ظهر با هم بودیم و میدونستم روده اش خالیه و برینه و خودش را تمیز کنه حله. رفت و زود اومد. ازش خواستم دستکش لاتکس و وازلین بیاره و مثل جنده ها قمبل کنه همین کار رو کرد و منم انگشتم رو به وازلین زدم و سوراخ کونش را چرب کردم . پروستاتش را پیدا کردم و شروع کردم به ماساژ بعضا هم با دو انگشتم سوراخش را گشاد میکردم تا جا باز کنه و بیشتر تو کونش فرو میکردم . دیدم داره حال میکنه و اوبی درونش زنده شده. راستش قبلا این کار را با خودم میکردم ولی حال نمیداد میدونستم با مفعول بودن حال نمیکنم ولی چون کس نکرده بودم میخواستم فاعل بودن را امتحان کنم ولی از بچگی از ANAL خوشم نمیومد با اینکه چند بار با پسر خاله ام لواط کرده بودم .
بعد از مدتی که دوستم داشت خرکیف میشد و نزدیک بود ارگاسم بشه فرصت را مناسب دیدم تا کیرم را تک کونش فرو کنم. خواستم امتحانش کنم روی سوراخ کونش گذاشتم و با دستم کیرش را گرفتم. شاکی شد ولی داشت حال میکرد و زیاد واکنش نشون نداد . شروع کردم سه تا انگشتامو تو کونش جا بدم . شل کرده بود . کیرم را اینبار فرو کردم تو آخ گفت و برگشت سمت من و گفت چه کار میکنی ؟ گفتم دارم بهت حال میدم. گفت نه داری کونم میزاری . گفتم با کیر هم میشه این کار و کرد. کیرت با دست فرق داره . گفتم فرقش چیه؟
همیشه تو رابطه دوستی مان این من بودم که تصمیم می گرفتم کجا بریم و چکار کنیم اونم اکثرا تابع من بود و بالاخره اجازه داد کونش بزارم.
بعد از مدتی فهمیدم که کون کردن برام لذتی نداره ولی به هر حال ادامه دادم. دیدم خایه هاش جمع شده از فرصت استفاده کردم و با دستم با کیرش بازی کردم و ارگاسم شد دستمال کاغذی گرفت جلوی کیرش و من همچنان داشتم بهش تلمبه میزدم . الحق که کون بزرگی داشت ولی موی کونش حال به هم زن بود.
تونسته بودم این حس رو بهش بدم که با کون دادن ارگاسم شده حالا میتونستم نقشه هام رو یکی یکی روش پیاده کنم.
پایان قسمت اول

نوشته: Bottomir

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

به زودی فعالیت در انجمن عمومی خواهد شد، حتما قوانین را مطالعه بفرمایید.