رفتن به مطلب

داستان سکس با زن همسایه


mame85

ارسال‌های توصیه شده


سکس با ماندانا، زن همسایه
 

ما خونمون دوواحده که یه راه پله مشترک داریم ،اوایل که به این ساختمون اومدیم نمیدونستم که همسایمون کیه ،یه یک سالی از اومدنمون به واحد جدید گذشته بود که یه روز دیدم در واحدمون رو میزنن(،مثل همیشه تنها بودم و چون شرکتمون تعدیل نیرو کرده بود بیکار شده بودم ،و همسرم خونه نبود)،رفتم درو باز کردم دیدم زن همسایه پایینی اومده بالا با سلام و احوالپرسی گرم خودش و معرفی کرد
گفت من ماندانام
من هم سلام و احوالپرسی گرمی کردم،
گفتم خوشبختم منم …هستم بفرمایید ،درخدمتتونم
،گفت قبلا سقف خونمون بخاطر چکه کردن حموم شما خیس میشد
پیش خودم گفتم …که چرا تو این یه ساله چیزی نگفتن
گفتم من که امروز اصلا حموم نرفتم
،گفت پس چرا سقف خونمون آب میده
گفتم نمیدونم.
گفت میشه نگاه کنم ،گفتم بله بفرمایید داخل
،گفت کسی نیست؟
گفتم نه خانمم رفته سرکار،انگار خوشحال شد میشد ازچهرش فهمید
اومد داخل ی لحظه پشتش وکردبه من و چادرش وپرده کرد…
رفت تو اتاق خواب تا برسه به حموم یه نگاهی به حموم انداخت و گفت نمیدونم چرا پایین خیسه(منظورش کسش بود ولی من نفهمیده بودم)
گفتم میخوای پایین و چک کنم شاید بشه جلوی آب و گرفت
،گفت اقام که عرضه نداره باید دست به دامن شما بشم
،گفتم محبت داری (الان میام خواستم برم لوازم کار بردارم)
رفتم کیف ابزارو گرفتم …
و چند لحظه بعد اومدم تو اتاق خواب که همسایه مون ایستاده بود منتظرم بود
دیدم چادرش و برداشته و با شورت توری مشکی که میشد سفیدی کسش واز زیرش دید و بدون سوتین روی تخت نشسته
گفت اومدی عزیزم…
حول کردم یه لحظه تپش قلبم رفت بالا
گفت میتونی جلوی خیس شدن پایین و بگیری
تازه شستم تیر خورد…
نشستم و داشتم حاج واج نگاش میکردم تا اینکه
گفت دوست داری مال تو باشم
گفتم والا چی بگم (یه نگاه به بدنش کردم ،بی نقص و خوش تراش و سفید که میشد سبزی رگهاش ودید ،قد متوسط حدودا شاید ۷۵کیلو وزنش بود و سنش حدود۴۰میشد،چشم و ابرو مشکی و جذاب داشت از اتیش شهوت می سوخت)
بهش گفتم مال من باشی مگه صاحب نداری؟
گفت اون بی عرضست بهم چسبیده
گفتم نمیدونم چی بگم والا
گرمای تنش و احساس کردم‌
کیرم بلند شد،
گفت منو بکن ازت خواهش میکنم…تعجب کردم داشت برای کیر التماس میکرد
رفتم از اتاق بیرون
گفتم وایسا تا درو قفل کنم برگردم ،
رفتم درو بستم و توی پذیرایی لباسمو درآوردم و
پیش خودم هم ذوق کردم هم استرس داشتم
رفتم تو اتاق در اتاق خوابو بستم
تا گفتم ماندانا خانم ،گفت خانم و تعارف و بزار کنار
گفتم ماندانا تو خیلی خوبی ،خندید گفت زنت مثل من نیست گفتم هرکی جای خودش
دستمو کشید و من انداخت روی تخت
گفتم یواش بابا باشه حالا حالا ها هستیم در خدمتتون
وقتی لباش وچسبوند به لب من نفساش میلرزید
گفت میدونی بیست ساله پایبند کسی هستم که حتی یه بارم ارضام نکرده ،
سریع فرمونو دستم گرفتم فهمیدم اگه کسش وکونش اونقدر بگام تا پارشه اون لذت میبره
یه ربع تو هم لولیدیم گردن و سینه و تا پایین بوسیدم و مالیدم تا فیتیشش دستم بیاد فهمیدم پهلو هاشو با دستام میگیرم شل میشه
شروع کردم کسش وخوردن ،
داشت صداش بلند میشد
گفتم اروم باش همین امروز تابلو مون نکن ،یکم سخت صداشو میخورد
یه ده دقیه ای که براش کسش وزبون زدم دیدم شروع کرد به لرزیدن و موهامو چنگ زد و سرمو روی کسش فشار داد داشتم خفه میشدم تا چند ثانیه بعد شل شد
وقتی روش خوابیدم چشماش باز نمیشه و هر از گاهی فقط یه نگاهی بهم میکرد باز چشماش ومیبست
سر کیرم که رفت تو مثل ادمایی که کابوس میبینن واز خواب پا میشن سرشو بالا اورد و یه نفس عمیق کشید و گفت ،منو بکن ،منو بکن وهی اسممو صدا میزد،شروع کردم به کردنش یه ۴دقیقه ای گذشت دیدم شل شده مثل مرده ها ،کیرمو که دراوردم نگام کرد گفت تمومش نکن بازم بکن
،گفتم نگران نباش حالا حالا ابم نمیاد چون سرما داشتم سوخته خوردم
گفت فدات بشم بکن ،کیرتو میخوام از شدت هوس و شهوت خیس عرق شده بود
پاهاش و بهم قلاب کرد و نگه داشت نداشت تلمبه بزنم
چه حسی داشت کسش داشت کیرمو میخورد ومن ضربان توی کسش و حس میکردم
بهم گفت از کون دوست داری گفتم نه از جلو بهم بیشتر حال میده
گفت عزیزم و منو بغل کردن سینهای ۷۵ رو با حرارت وقتی بغلم کرد حس میکردم
گفت بازم بکن و خودش داگی شد
کله کیرمو که گذاشتم گفت تا ته فشارم بده،قشنگ حس میکردم کیرم از یه لوله ی تنگ و گرم میره تو و تهش بن بسته ،انگار دختر بود و دست نخورده…
تا جایی که میرفت کردمش فشارش دادم انگشتش وگذاشت تو سوراخ کونش و منم کسش و سرخ کرده بودم یه بیست دقیقه ای شده بود که داشتم یه نفس میکردمش
یهو کیرم رفت تو سوراخ کونش یهو یه جیغ ناز وبا عشوه کشید و گفت بکن من. لعنتی بزار سه بار بشه.
نامردی نکردم تا میتونستم از کون گاییدمش خودش و به من چسبوند و یه لحظه که کمرش که فتیشش بود گرفتم
گفت آخی راحت شدم
و چرا نمیاری گفتم نمیاد لعنتی
گفت الان میارم برات
‌دمرو دراز کشید گفت بکن توش…
منم دراز کشیدم روش .
کونشو یکم دادبالا و پاهاش وبه هم قلاب کرد ،تنگ شده بود که به سختی تلمبه میزدم یه سه چهار دقیقه نگذشت ،گفتم الانا میاد،آخ دستمو نیاوردم

گفت داره میاد بگو عزیزم
کیرمو بیرون کشیدم گفتم داره میاد
هولم داد رو تخت دراز کشیدم رو به سقف چسبید کیرمو شروع کرد به خوردن و ساک زدن ،گفتم اومد اومد،با چشمو ابرو دادن بالا متوجهم کرد یعنی نگران نباش…
آبم که اومد تا قطره آخرشو خورد،
گفتم خوردی
گفت اره ،ادامه حرفش گفت تو در اصل شوهر منی
نه اون …
خیلی با بدنش حال کردم با کاربلدی توسکسش و جوری هوسی بود که تو زندگیم حتی تو فیلم پورنم ندیده بودم
خلاصه کارمون تموم شد ،پاشد خودش تخت و تمیز کرد و مرتب ،بعد چادرشو برداشت
گفت فردا بیام بالا
با سیاست خاصی گفتم مگه میخوام فرار کنم خودم خبرت میکنم
گفت پس برو حمومو چک کن ببین ابش بند اومده یا نه
خندید و لبمو بوسید چادرش و دم در سرش کرد و ،خیلی آهسته گفت خدافظ الان پنج ساله تو این خونم
اون غیر رسمی شده زن دومم
این داستان کاملا داره برام هر هفته اتفاق می افته اصلا هم خیالی نیست بر اساس داستان زندگی منه…

نوشته: Kira kosi ihara

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • آخرین مطالب ارسال شده در انجمن

    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      عکس سکسی ایرانی برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
    • migmig
      کسی که جای پسرم بود   سلام اسم من پریسا هست 42 سالمه زود ازدواج کردم ک شوهرم دست بزن داره اصلا رابطع خوبی نداریم تو سکسم زود انزال سایز کوچیک ک اصلا رابطع نداریم مطمنم دوست دختر داره و برام مهم نی فقط ی پسر ۲۰ ساله دارم ک ب خاطر اون زیر ی سقفیم پوست سفیدی دارم کمر ساعت شنی دارم باسنمو چربی زده بودم سینه هامم 75 بدنم خیلی رو فرم بود همه همکارام روم چشم داشتن ی ۱ سال از اخرین رابطم گذشته بود ی رفیق بچگی دارم ک اونم پسرش هم سن پسرمه شوهرمو پسرم رفته بودن خونه مادر شوهرم برا جا به جایی من تنها بودم زنگ زدم رفیقم گف شوهر منم نیست بیا پیشم فقط امیر حسین هست ی کراپ سبز با لگ تنم بود روش ی مانتو پوشیدم خونش نزدیک بود رفتم پیشش ک امیر حسین بساط مشروب چیده بود گف بیا بشین پریسا نشستیم ۳ تایی خوردن رقصیدن خیلی سنگین پیک میریخت اهنگ گذاشته بودیمو میرقصدیم رفیقم ک اسمش مریم گف من میرم بخوابم به من گف تو بیا کنار من بخواب ک دیگ جا نندازم امیر حسینم تو اتاق خودش میخوابه گفتم باشه امیر گف مامان قرصتو بخور یادت نره خورد رف خوابید منو امیر باز خوردیم گوشیم زنگ خورد گفتم امیر من برم تو اتاقت تلفن حرف بزنم بعد میام گف باشه برو رفتم تو اتاق رو تخت نشستم به حرف زدن ک رفیقم ک ۵ مین دیگ میگیرمت قطع کرد تا زنگ بزنه دراز کشیدم رو تخت منتظر زنگ ک خوابم برد دیگ هیچی نفهمیدم ی ۲ ساعتی گذشته بود ک داشتم ی چی رو حس میکردم از پشت دیدم تو اتاق امیرم برقا خاموشه امیر پشتم پهلو به پهلو خوابه کیرش چسبیده به کونم اول جا خوردم ولی خوشم اومده بود خیلی وقت بود رابطه نداشتم اخه امیر هم سن پسرمه ولی کیرش معلوم بود خوش سایز بود بزرگ چون قد بلندی هم داشت گفتم بزار شل کنم کونمو دادم عقب تر ک ی جون ریز از امیر شنیدم فهمید بیدارم دستشو از پشت گذاشت رو کصم با دست میمالید خیس خالی بودم نفسام بلند شده بود گف پریسا این کونو جر میدم گفتم مامانت بیدار نشه گف قرص خورده بمبم بخوره بیدار نمیشه منو برگردوند سمت خودش لباشو گذاشت رو لبام سینمو میمالید وای چقدر خوب بود کراپمو دراورد ی سوتین زرد با شرت زرد داشتم افتاد ب جون سینه هام ک داشتم حال میکردم رف پایین لگمم از پام دراورد برقو روشن کرد گف جوون اومد لا پام شرتمو دراورد ی زبون کشید رو کصم ک اب رو اتیش بود وای خیلی وقت بود کسی برام نخورده بود جوری میخورد ک ۴ بار ارضا شدم اصلا دیگ نمیتونستم حرف بزنم اومد بالا دوباره لبامو خورد گف با لبای گوشتیت ببینم چیکار میکنی خودشم کامل لخت شد وایساد جلوم دو زانو نشستم چ کیری داشت ی کلفت ۱۹ سانتی جلوم بود عین گشنه ها کیر میخوردم اب دهنم پر بود رو کیرو تخماش گف دهنتو پر اب کنم با چشم بهش علامت دادم دهنمو پر اب کرد قورط دادم دراز کشیدم رو تخت از پشت چسبییده بود بهم تو بغلش بودم بدنمو میمالید سینه هام تو دستش بود گردنمو گوشمو زبون میزد منم تخماشو از پشت دستمو رد میکردم میمالیدم انگشتشو کرد تو کصم نالم در اومد انگشتم میکرد گفتم بکن امیر پامو داد بالا کیرشو گذاشت روش هل داد تو وای تاحالا همچین سایزی نرفته بود توم کصمو پر کرده بود اروم تلمبه ی پام بالا بود میکرد حسابی ک زودی ارضا شدم کشید بیرون دوتا پامو گذاشت رو شونش باز کرد سرعتش بیشتر کرد ک بازم ارضا شدم گف داگی شو داگی شدم مومو گرف تو دستش از کص میکرد اسپنک میزد دیگ جون داشتم انقدر ارضا شدم اومد جلوم کیرشو کرد تو دهنم خیسش کردم میدونستم چی میخواس دوباره رف پشتم گذاشت رو سوراخ کونم هل داد تو اومدم جیغ بزنم سرمو فشار داد به تخت شروع کرد گاییدن کونم داغی درد وجودمو گرفته بود موهام تو دستش بود اسپنک میزد کونم سرخ شده بود از اسپنکاش دوتا دستامو قفل کرد رو کمرم از کون میکرد ک با چند تا تلمبه محکم کل ابشو ریخت تو کونم با شرتم پاکش کرد لباسامو پوشیدیم تو بغل هم بودیم تا من رفتم سر جام اگ میخواید از سکسامون بازم بگم لایک کنید نوشته: پریسا
    • migmig
      ساک زدنم با ساپورت مامانم برای مرد سن بالا تو اتوبوس خالی   سلام به همه دوستان عزیز من ارسلانم ۲۳ سالمه قدم ۱۷۵ و وزنم ۸۰ از خودم تعریف نمیکنم واقعیت و میگم بدنم خیلی سفید چون ورزش میکنم اندامم مخصوصا پاهام و کونم عالین تقریبا از ۱۷ سالگی زنپوشی و با لباسای مامانم شروع کردم از ساپورت و شورت و جوراب گرفته تا پابند و لاک و کفش پاشنه بلند ولی اصلا رابطه نداشتم خیلی دلم میخواست ولی ترس و خجالت زیادی داشتم ولی دیگه این دو سال گذشته خیلی بهم فشار اومد دو بار ساک زدم ک اولیش افتضاح بود ولی خودم عاشق دومیش هستم و برای پارسال هستش ماجرا از اونجایی شروع شد که ما شهرستان عروسی دعوت بودیم و عروسی های ما آخرش مختلط میشه . آخر عروسی ک شد منم حسابی داشتم لباسای فامیل و دید میزدم ساپورتاشون کفشاشون پابنداشون و حسابی دلم میخواست که امتحان کنم چشمم خورد به مامان خودم دیدم ساپورت رنگ پا الماس دار مانند پوشیده وقتی دیدم تعجب کردم چون آمار همه ی لباساش و دارم و خونه خالی میشه میپوشم اما اینو تازه و برا عروسی خریده بود وقتی دیدم تصمیم گرفتم رفتیم خونه حتما بپوشم خلاصه شب تموم شد و فرداش خونه ی یکی از بستگان بودیم تصمیم گرفتیم ک برگردیم من رابطم با پسر خالم خیلی خوبه اونم اصرار کرد من بمونم و فرداش خودتم تنها با اتوبوس برگردم خانوادمم اوکی دادن و من موندم و بقیه رفتن عصر که شد مامانم زنگ زد و گفت یکی از ساک های لباس و جا گذاشته و من ببرم منم رفتم که ببینم خودش یا ن دیدم همون ساپورتی ک پوشیده بود و عاشقش شدم توی ساک یه فکری به سرم زد که برم تو اتاق بپوشمش از زیر و روشم لباسای خودم باش و همونجوری کل راه و برگردم پوشیدم و از روشم لباسای خودم فردا شد و پسر خالم منم رسوند ترمینال سوار اتوبوس شدم چون وسط هفته بود تقریبا اتوبوس خالی بود و منم رفتم نشستم ته اتوبوس ک کفش و جورابم و دربیارم و پاهام و با ساپورت ببینم و لذت ببرم اتوبوس راه افتاد و منم تنها نشسته بودم پاچه ی شلوارم دادم بالا و داشتم از دیدن ساپورتی ک دو شب پیش پای مامانم بود و حالا پای من لذت می‌بردم یه چیز تو پرانتز بگم من به خاطر باشگاه همیشه فول شیوم وسطای راه بودیم ک دیدم یه مرد تقریبا سن بالا حدود ۶۰ سالش میشد اومد و پرسید ک پاور بانک دارم یا ن منم گفتم دارم نشست پیشم ک بگیره منم اصلا حواسم به پاهام نبود یهو برگشت بهم گفت جوراب زنونه پوشیدی منم هول شدم گفتم پاهام زیاد عرق میکنه مجبورم بپوشم برگشت گفت مطمئنی فقط به همون دلیل منم خیلی حشری شده بودم گفتم این ک منو نمیشناسه بذار اگه شد یه حالی کنم برگشتم گفتم ن کلا به لباس زنونه و پوشیدنش خیلی علاقه دارم و اونم دیگه فهمید داستان چیه و درجا دستش و گذاشت رو رون پام و گفت فقط لباس پوشیدنشون و دوس داری یا بقیه کارایی ک میکننم دوس داری انجام بدی منم دیگه زدم به سیم آخر و گفتم همش و دوس دارم اینو که گفتم یه لبخند زد و دستم گرفت گذاشت رو کیرش و گفت ببینم چیکار بلدی بکنی منم گفتم اینجا میترسم کسی ببینه گفت هیچکی نمیاد اینجا و زیپ شلوارش و باز کرد و کیرش و آورد بیرون یه کیر ۱۶ ۱۷ سانتی کلفت که تا درآورد خیرش شدم و دستم و گرفت گذاشت روش و منم کم کم شروع کردم به بالا و پایین کردن کیرش چن دقیقه ای داشتم براش میمالیدم ک دیدم دستش و گذاشت پشت سرم و هدایتم کرد به سمت کیرش منم از خدا خواسته لبم و گذاشتم سر کیرش و شروع کردم به خوردن حسابی از بالا تا پایین کیرش و میخوردم و اونم دستش و از پشت کرده بود تو شلوارم و کونم و می‌مالید منم پیش خودم میگفتم پریشب فک میکردی ساپورت مورد علاقت پات باش و همزمان یه کیر خوشگل و کلفتم ساک بزنی و سرعتمو بیشتر کردم یه ۷ ۸ دقیقه گذشت ک دیدم زیاد داره تکون میخوره و سرم فشار میده ک دیدم یه چیز داغ داره پر میشه تو دهنم خواستم سرم و جدا کنم که دیدم داره سرم و فشار میده نمیذاره چند ثانیه گذشت و کامل تو دهنم ارضا شده بود منم سرم و آوردم بالا که کلی اسرار کرد که بخور منم خیلی حشری بودم همش قورت دادم که یه مزه تلخ و تندی داشت دوباره سرم گرفت گفت کیرم تمیز کن که منم دو سه بار از بالا پایین کیرشو ساک زدم و ولش کردم یه عالمه قربون صدقم رفت و شمارشو بهم داد که باهاش برای سکس کامل قرار بذارم و ۳۰۰ تومنم بهم پول داد و از پیشم رفت منم دیگه تو فضا بودم ک با ساپورت تو تنم و دهنم تونستم یه مرد و ارضا کنم و آبش بخورم آخر سرم مثل جنده ها پولم گرفتم و الانم خیلی دلم میخواد بهش برای سکس زنگ بزنم ولی میترسم از کون دادن حالا شایدم زنگ زدم معلوم نیست امیدوارم خوشتون اومده باش بوس بهتون ارسلان فمبوی. نوشته: arsalan  
    • mohsen
      عکس های سکسی و لخت داف خوشگل ایرانی 3/3 برای تماشای تصاویر در سایز اصلی روی هر عکس کلیک بکنید.
×
×
  • اضافه کردن...

اطلاعات مهم

لطفاً اگر به سن قانونی نرسیده اید این سایت را ترک کنید Please Leave this site if you are under 18